آیتالله عندلیب همدانی:
تکفیر و یکساننگری مخالفان عقیدتی مهمترین موانع همزیستی است/ برخورد فنی با فتاوای تفرقهافکن
گروه حوزههای علمیه ــ عضو سابق جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن برشمردن موانع، آفات و راههای همزیستی میان انسانها، تأکید کرد: تکفیر و تعصب بیجا و همچنین یکساننگری مخالفان عقیدتی مهمترین موانع همزیستی است.
به گزارش ایکنا آیتالله محمد عندلیب همدانی، عضو سابق جامعه مدرسین حوزه، شب گذشته، ۱۳ بهمن، در نشست علمی «فقه و همزیستی» که در مؤسسه علمی پژوهشی فهیم در قم برگزار شد با اشاره به آیات شریفه ۱۳ سوره حجرات، ۲۰۸ سوره بقره و ۸ و ۹ سوره ممتحنه، اظهار کرد: در تمامی این آیات بر مسئله همزیستی با پیروان ادیان و فرق و حتی مشرکان و کفار غیرحربی تأکید شده است.
وی با بیان اینکه روایات متعددی هم در تأیید این مسئله وجود دارد، به بیان روایت امام سجاد(ع) «إنَّمَا النَّاسُ بالنَّاسِ» پرداخت و افزود: لازم است بشر در این جهان همزیستی و تعامل و تعایش با یکدیگر داشته باشد؛ اصل لزوم همزیستی امری مسلم با در نظر گرفتن دو مقدمه است؛ مقدمه اول اجتماعی بودن انسان است همان طور که امام سجاد(ع) فرمودند که «إنَّمَا النَّاس
بالنَّاسِ» پرداخت و افزود: لازم است بشر در این جهان همزیستی و تعامل و تعایش با یکدیگر داشته باشد؛ اصل لزوم همزیستی امری مسلم با در نظر گرفتن دو مقدمه است؛ مقدمه اول اجتماعی بودن انسان است همان طور که امام سجاد(ع) فرمودند که «إنَّمَا النَّاسُ بالنَّاسِ».
این استاد حوزه بیان کرد: مقدمه دوم نیز این است که در میان ادیان و قبیلهها اختلافات سلایق، مکتب، مذهب و قبیلهای میبینیم. لذا اگر اجتماعی هستیم و تفاوتهایی با هم داریم، تعایش و تعاشر و همزیستی تنها راه زیبا شدن زندگی بشر است.
تکفیر و تعصب بیجا؛ مهمترین موانع همزیستی
این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه انسان اگر نمیخواهد در زندگی دچار تشتتهای آلوده و زشت شود تنها راه تعایش سلمی است، به موانع فراروی همزیستی پرداخت و اظهار کرد: اولین مانع، تکفیر، تفسیق، تجهیل و توهین و... است؛ دومین مانع، تعصبات بیجاست؛ در کافی در جلد دوم روایتی در مورد عصبیت بیان شده و فرموده است که آن تعصبی که گناه است آن است که کسی بدان منسوب خود را از خوبان قوم و قبیله و آئین دیگر بهتر بداند؛ هر کسی قوم و قبیله و دین خود را دوست دارد، ولی این مانع آن نیست که پا روی حق بگذاریم و معین ظالمی باشیم که به ما انتسابی دارد.
وی در ادامه به آرای برخی از فقهای دوران گذشته پرداخت و با اشاره به دیدگاه صاحب حدائق در کتاب الطهاره اظهار کرد: ایشان تصریح کرده که غیر از شیعه دوازده امامی بقیه انسانها ناپاک و نجس هستند و آنان در ضمن نجاسات نام میبرد؛ بنابراین اگر قرار است این تفکر حاکم باشد باید پرونده همزیستی و تسالم را ببندیم.
وی افزود: ایشان میفرماید که تمام اهل سنت ناصبی هستند؛ همچنین صاحب جواهر و شیخ اعظم انصاری میگویند که اهل سنت و شیعیان غیراثنیعشری پاک هستند، ولی نه اینکه پاکی به آنان بازگردد، بلکه برای این است که ما راحت زندگی کنیم. همچنین صاحب حدائق زیدیه را انجس من الکلاب الممطوره میداند.
عندلیب همدانی افزود: آقایان در بحث تشریح کالبد، تشریح کافر حربی را بلااشکال میدانند چون بدن او حرمت ندارد و در مورد ذمی نیز میگویند اگر عهد و وصیت کردهاند نمیشود او را تشریح کرد، ولی اگر عهد ندارد اختیار با ما هست؛ حال با این نظر چطور میخواهیم اهل ذمهای را که در پناه ما هستند بدون حرمت و کرامت بدانیم.
برخورد فنی و علمی با فتاوای نادرست
وی ادامه داد: راوندی بیان کرده اگر ذمی در کوچهای به شما برخورد کردند راه را بر او تنگ کنید و اگر ناسزا دادند بزنید و اگر شما را زدند آنان را بکشید؛ از این رو این روایات با این زمینهها و فتاوا اگر بخواهند حرف اول و آخر را در مباحث اجتماعی بزنند، بحث تعامل و همزیستی بلامورد است؛ بنابراین باید به صورت فنی و نه شعاری با این موانع برخورد کنیم.
وی با بیان اینکه در فقه به اسم تعبد نمیتوان فتوایی داد که قطعاً مصداق ظلم و تعدی است و همه عقلا آن را مصداق ظلم میدانند، تصریح کرد: صاحب جواهر در مجموع، بسیار بهتر از دیگران در این زمینه وارد شده است. در ذیل این مسئله که عدهای گفتهاند اگر کسی را در مکان غصبی حبس کنند باید آن فرد به همان حالت بماند و حتی مژه اختیاری هم نزند، زیرا تصرف در مال غصبی است، صاحب جواهر میفرماید که معاذالله از خرافات فقهی است که معالاسف عدهای همین فتوا را میدهند؛ بنابراین این سؤال مطرح است که آیا اگر از اطلاق و عموم یک روایت مطلبی استفاده شد که عقلا آن را قبول ندارند باید به اسم تعبد پافشاری کنیم؟ قطعاً خیر.
این استاد حوزه یکساننگری مخالفان عقیدتی را یکی دیگر از موانع همزیستی برشمرد و تصریح کرد: در کتب فقهی همه کفار به یک معنا دانسته شدهاند و گویا همه مشرکان و کفار یک مصداق دارند، در صورتی که این برداشت خلاف قرآن کریم است؛ در آیات سوره ممتحنه در مورد مشرکان بیآزار بیان شده است که یکسان با آنان برخورد نکنید.
عندلیب همدانی با اشاره به مواجهه با ناصبیها هم افزود: در مورد ناصبی دو روایت داریم؛ یکی میگوید «کل من قدم الجبت و الطاغوت ناصبی» و دومین مفهوم اینکه ناصبی کسی است که با شما شیعه به خاطر ما عداوت داشته باشد؛ بنابراین ناصبی به معنای عام حکم خاص را ندارد که همه را یکی بدانیم؛ در قرآن و روایات معتبره این دو یکی دانسته نشده است. لذا هر جا برائت و لعن در قرآن و روایات است به مخالفان عقیدتی محض نیست. برائت عقیدتی داریم و باید از هر مشرکی برائت بجوییم، ولی برائت با لعن، سب، نفرین و ... فقط مخصوص کسانی است که در پی عداوت و دشمنی هستند
آفات همزیستی
عندلیب همدانی با اشاره به آفات همزیستی اظهار کرد: در عین اینکه همزیستی اجتنابناپذیر است، ولی اگر کنترل و هدایت نشود آفاتی دارد و از جمله آن پذیرش ولایت آنان، سلطه اقتصادی، امنیتی و فرهنگی کفار و محبت عمیق نسبت به آنان است.
وی با اشاره به آیه ۱۳۹ سوره نساء و آیاتی دیگر بیان کرد: بنابراین باید این همزیستی را با معیارهای دقیق قرآنی، روایی و عقلانی هدایت کنیم تا آفتی مثل سلطهپذیری از طرف کفار و دیگران نباشد و عزت مسلمین محفوظ بماند و به ذلت تبدیل نشود.
وی با اشاره به زمینههای همزیستی اظهار کرد: یافتن قدر مشترک میان انسانها مانند ملیت، دین، مذهب و اخلاق انسانی نقاط مشترک هستند و اخلاق انسانی میتواند از همه اشتراکآفرینتر هم باشد؛ قرآن در مورد اهل کتاب فرمود: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ ...؛ بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است...» بنابراین باید بر نقاط مشترک به همزیستی برسیم.
وی افزود: طبق قانون فقهی تزاحم و اهم و مهم کردن از دیگر زمینههای همزیستی است، زیرا انسان نمیتواند با همه یکسان رفتار کند. لذا باید اولویتهای دینی، عرفی و عقلانی را بسنجد؛ طبیعتاً همزیستی میان خود شیعیان ۱۲ امامی، بعد مابقی شیعیان، اهل سنت سپس اهل کتاب و ... باید اولویتبندی و رتبهبندی شود.
عضو سابق جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به راههای رسیدن به همزیستی عقلائی و دینی گفت: گفتوگوهای علمی، برهانی و اخلاقی بر پایه مشترکات نقش مهمی در این همزیستی دارد؛ در آیه ۴۶ سوره عنکبوت فرمود «وَلا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَ أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ إِلَهُنَا وَ إِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ».
راه همزیستی
وی با بیان اینکه دومین راه همزیستی، دعوت و جدال احسن است، گفت: همان طور که قرآن فرموده است «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ؛ با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوهاى] كه نيكوتر است مجادله نماى». در جامعهای که همزیستی مسالمتآمیز است هیچ ابائی از دعوتهای حسنه و تبلیغ مبانی دینی و ترویج نیست، به جز موارد ممنوع. سومین راه نیز رعایت انصاف و عدالت در گفتوگو و رفتار است؛ ما به حد استفاضه روایات داریم که میگوید عدالت و انصاف این است که هر چه برای خود میپسندی برای دیگری هم بپسند.
عندلیب همدانی افزود: چطور میخواهیم با اهل ملل تعامل کنیم، ولی فتوا میدهیم که فقط غیبت شیعه ۱۲ امامی جائز نیست و بقیه حلال است؛ غیبت کاری ضداخلاقی است و در همه جا و برای همه افراد قبیح است و نباید صرف دیدن کلمه مؤمن در یک روایت آن را به شیعه ۱۲ امامی مختص کنیم.
این استاد حوزه ادامه داد: رفق، مدارات، تودد، اصلاح بینالناس، نیکی به همه انسانها میتواند روحیه عدالتمحوری اسلام را بیان کند.
این استاد حوزه علمیه با اشاره به اقسام همزیستی تصریح کرد: در تعایش با مجرمان، دشمنان و ظالمین هم قرآن فرموده که پا را از عدالت فراتر نگذارید؛ در مورد تعایش با کسانی که نه دوست هستند و نه مجرم، ولی ما به آنان و آنان به ما نیاز دارند، در همزیستی هیچ اشکالی وجود ندارد؛ نوع سوم نیز تعایش بر پایه محبت و دوستی است که خود آن هم مراتبی دارد.
عندلیب همدانی بیان کرد: در تمامی ابواب فقهی اگر با نگاه فقه همزیستی و تعامل بنگریم، میتوانیم مطالب نابی از فقه را به دست آوریم و دستورالعملهای سازنده برای تعامل ارائه دهیم.