موسسه فهیم

خلاصه ها

خلاصه ی جلسات

زندگی حضرت علی و حضرت زهرا الگو است، اما باید به شرایط و تفاوت‌های هر زمان و مکان توجه داشت.

آیت الله سروش محلاتیزندگی حضرت علی و حضرت زهرا الگو است، اما باید به شرایط و تفاوت‌های هر زمان و مکان توجه داشت .

به گزارش روابط‌عمومی مؤسسه پژوهشی – فرهنگی فهیم  هم‌زمان با ایام عزاداری شهادت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) چهارصد و دهمین جلسه نظریه‌پردازی مؤسسه فهیم با عنوان فقه و منزلت حضرت زهرا (س) با ارائه آیت‌الله محمد سروش محلاتی استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم و پژوهشگر فقه سیاسی با حضور اساتید و پژوهشگران  حوزه و دانشگاه برگزار شد.

استاد سروش محلاتی در صحبت‌های آغازین خود اظهار داشت: موضوع صحبت فقه ومنزلت حضرت زهرا است  منزلت حضرت زهرا (س) از جهات مختلف قابل‌طرح است، می‌توان منزلت حضرت زهرا (س) را از بعد کلامی مطرح نمود که در علم کلام عصمت حضرت زهرا (س) باید  بررسی و اثبات گردد. از بعد اخلاقی نیز منزلت حضرت زهرا (س) قابل ‌بررسی است  که عالمان اخلاق مورد پژوهش قرار می دهند . یک زوایه بحث هم منزلت حضرت ازدیدگاه فقها است سومین محور که لازم است در مورد جایگاه و منزلت حضرت مطرح  نمود منزلت حضرت زهرا (س) در فقه است که موضوع صحبت این جلسه است.

 

 

 

میراث فقهی حضرت زهرا(س) در مقام استنباط

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم بیان داشت: باید بررسی نمود در مقام استنباط احکام، فقها چه نگاهی به منزلت حضرت زهرا (س) دارند؟

چگونه از گفتار و رفتار حضرت زهرا (س) حکم شرعی  را استنباط می‌کنند؛ زیرا منابع استنباط حکم شرعی قرآن، سنت و عقل است. باید در نظام استنباط نوع استفاده  ازآنچه را  که فاطمه زهرا (س) در اختیار ما قرارداده اند ومیراث فقهی حضرت زهرا محسوب می شود روشن شود که فقها چگونه می‌توانند با سیره عملی و گفتار حضرت زهرا (س) استناد نمایند.

آیت الله محمد سروش محلاتی مطالب مورد نظر خود را در دو بخش تقسیم نموده و بیان داشت:  این مطلب را در دو قسمت ارائه می کنم

الف) منزلت حضرت زهرا در استناد حکم شرعی

بخش اول آن جای است که فاطمه زهرا (س) حکم از احکام شرعی را بیان می کند هرگاه حکمی از احکام شرعی را  بیان دارد در این مورد توافق بین فقها وجود دارد ومبانی ما هم در این مورد همراهی می کند که قول و بیان حضرت زهرا حجت شرعی است آنچه را از حضرت زهرا (س) دریافت می‌کنند در حقیقت  اخذ از معصوم است و حجت شرعی است؛ چون مبنای حجیت شرعی علم و عصمت است که فقها علم و عصمت حضرت زهرا را به عنوان اصلی موضوعی پذیرفته‌اند، همان‌گونه که نسبت به ائمه(ع) پذیرفته اند بدون تردید وشک حکم را از کلام فاطمه زهرا اخذ می کند همانگونه که از زبان امام صادق، امام باقر و سایر ائمه می‌توان حکم شرعی را اخذ نمود، از حضرت زهرا نیز می‌توان حکم شرعی را دریافت نمود؛ زیرا ائمه (ع) در بیان احکام شرعی به رفتار و گفتار حضرت زهرا (س) استناد می‌کردند این نکته وقتی تأیید می شود که بدانیم  ائمه خودشان نیز همین رویه را نسبت به فاطمه زهرا داشتند در مقام بیان احکام استناد به حضرت زهرا می کردند ؛ همانگونه که استناد به سیره پیامبر اکرم  در روایات اهل بیت وجود دارد.

 

 

استناد ائمه به رفتار حضرت زهرا در مقام بیان حکم شرعی

استاد سروش محلاتی برای اثبات مدعی خود احادیثی را به‌عنوان نمونه بیان داشت که ائمه (ع) به رفتارحضرت زهرا (س) به‌عنوان حجت شرعی استناد نموده است که این احادیث عبارت‌اند از: ۱-صحیحه عبد الصمد  ابن بشیر که مرحوم کلینی در کافی آورده است ومضمون روایت این است عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ عَبْدِ اَلصَّمَدِ بْنِ بَشِیرٍ قَالَ: دَخَلَتِ اِمْرَأَهٌ عَلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَتْ أَصْلَحَکَ اَللَّهُ إِنِّی اِمْرَأَهٌ مُتَبَتِّلَهٌ فَقَالَ وَ مَا اَلتَّبَتُّلُ عِنْدَکِ قَالَتْ لاَ أَتَزَوَّجُ قَالَ وَ لِمَ قَالَتْ أَلْتَمِسُ بِذَلِکَ اَلْفَضْلَ فَقَالَ اِنْصَرِفِی فَلَوْ کَانَ ذَلِکِ فَضْلاً لَکَانَتْ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ أَحَقَّ بِهِ مِنْکِ إِنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ یَسْبِقُهَا إِلَى اَلْفَضْلِ» خانمی خدمت امام صادق رسید  وخود را معرفی کرد وگفت من متبتله هستم تبتل اختیار کردم ، این تعبیر تفاسیر مختلفی می توانست  داشته باشد حضرت سوال کردند: وما التبتل عندک؟ تبتل مورد نظرشما چیست؟  عرض کرد منظورم این است که ازدواج نمی کنم و با عدم ازدواج طهارت نفس وپاکی را تحصیل می کنم. حضرت دوباره سوال فرمود: چرا ازدواج نکردید خود این سوال ها جالب است به جای اینکه حضرت درهمان مرحله اول پاسخ نهایی را بدهند فرمودند تبتل از نظر شما یعنی چه؟

وی تبتل را به عدم تزوج تفسیر نمود بعد از سه مرحله پرسش وپاسخ امام فرمود: فَقَالَ اِنْصَرِفِی فَلَوْ کَانَ ذَلِکِ فَضْلاً لَکَانَتْ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ أَحَقَّ بِهِ مِنْکِ إِنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ یَسْبِقُهَا إِلَى اَلْفَضْلِ»  استدلال امام صادق (ع) به سیره حضرت زهرا(س) است که فضلیت اگر در عدم ازدواج بود فاطمه زهرا(س) ازدواج نمی کرد حضرت سبک وروش های ساختکی را تخطه می کند با استدلال و استناد به سیره حضرت زهرا(س) می فرماید: فَلَوْ کَانَ ذَلِکِ فَضْلاً لَکَانَتْ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ أَحَقَّ بِهِ مِنْکِ» حضرت زهرا که سیده نساء عالمین است شایسته است که دارنده همه این فضایل باشد اگر ازدواج فضلیت است باید حضرت زهرا داشته باشد بعد فرمودند: إِنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ یَسْبِقُهَا إِلَى اَلْفَضْلِ» هیچ کس در کسب فضایل نمی تواند از حضرت زهرا سبقت گیرد عدم ازدواج فضلیت نیست این ها موهومات است.

مقیاس قرار دادن حضرت زهرا (س) وسبک استدلال، استدلال امام صادق(ع) است که استناد می کند به عمل حضرت زهرا  وآن را مبنا ومقیاس قرار می دهد که فضلیت چیست ، مرحوم مجلسی اول در روضه المتقین این روایت را نقل می کند با لطافت های اخلاقی معنوی که دارد توضحیاتی دارد اگر شخصی می خواهد تبتل داشته باشد منظور از تبتل انقطاع الی الله است . کسی که به این مقام رسیده است مسمای به بتول شده است آن شخصیت فاطمه زهرا (س) است وایشان ازدواج کرده است انقطاع الله با تشکیل خانواده منافات ندارد.

مورد دوم – حدیث موثقی که مرحوم شیخ طوسی در تهذیب الاحکام بیان نموده است. عن أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَسَأَلَهُ رَجُلٌ مِنَ اَلْقُمِّیِّینَ فَقَالَ یَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ تُصَلِّی اَلنِّسَاءُ عَلَى اَلْجَنَائِزِ قَالَ…َ إِنَّ زَیْنَبَ بِنْتَ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تُوُفِّیَتْ وَ إِنَّ فَاطِمَهَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ خَرَجَتْ فِی نِسَائِهَا فَصَلَّتْ عَلَى أُخْتِهَا» سوال این است که ایا زنان می توانند  در نماز جنازه شرکت کنند ونماز میت بخوانند ؟ پاسخ حضرت امام صادق(ع) این است که استناد به عمل حضرت فاطمه(س) می کند که در تشییع جنازه خواهر حضور پیدا کرد ونماز خواند که استناد دربیان یک حکم شرعی است که این استناد توسط امام معصوم صورت گرفته است فقها نیز در اثارشان همین روش را دارند؛ مثل مرحوم محقق در معتبر  ومرحوم علامه در تذکره . ما  با سوالی در این مورد مواجه می شویم . سؤال این است که بین این روایت و فتوا چگونه باید جمع کرد در فتاوی نهی شده از حضور زنان جوان در نماز جنازه ولو که نهی تنزیهی باشد؛ اما حضرت زهرا بر جنازه خواهرش نماز خوانده است . اینجا ملتزیم شویم به اینکه حضرت عمل مکروه انجام داده است یا  ملتزیم شویم که حکم کراهت برای حضرت زهرا نبوده است ؟ مباحث را که فقها دنبال نموده اند همه روی حجیت عمل حضرت زهرا(س) است . مثلا محقق اردبیلی دارد «کانها لیست مکروهه لها ولمن معها». برای حضرت زهرا وهمراهان ایشان مکروه نبوده است .غرض این است که به جزیئات اعمال حضرت زهرا(س) دقت انجام شده است، نه تنها در بیان فقها بلکه در بیان ائمه این دقت نسبت به رفتار حضرت زهرا وجود دارد.

۳ – سومین روایت صحیحه‌ای است که مرحوم صدوق ازامام باقر (ع) در مورد پوشش حضرت زهرا در حالت نماز بیان داشته است،؛ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: صَلَّتْ فَاطِمَهُ ع فِی دِرْعٍ وَ خِمَارُهَا عَلَى رَأْسِهَا صَلَّتْ فَاطِمَهُ ع فِی دِرْعٍ وَ خِمَارُهَا عَلَى رَأْسِهَا لَیْسَ عَلَیْهَا أَکْثَرُ مِمَّا وَارَتْ بِهِ شَعْرَهَا وَ أُذُنَیْهَا.

یک بحث است که پوشش در نماز غیر از پوشش در برابر نامحرم است در نوشته های که اخیر نوشته می شود پوشش در نماز با پوشش در برابر نامحرم خلط می شود ممکن پوشش در نماز از منظر ادله  ودیدگاه فقهی خفیف تر باشد از پوشش در برابر نا محرم این روایت مربوط به پوشش وحجاب است. امام باقر(ع) برای اینکه حدود پوشش وحجاب واجب در نماز را بیان کند پوشش حضرت زهرا را به عنوان معیار مطرح نموده اند «صَلَّتْ فَاطِمَهُ ع فِی دِرْعٍ وَ خِمَارُهَا عَلَى رَأْسِهَا» درع به معنای پیراهن است حضرت زهرا پیراهن به تن داشت وخمار هم بر سر بود« لَیْسَ عَلَیْهَا أَکْثَرُ مِمَّا وَارَتْ بِهِ شَعْرَهَا وَ أُذُنَیْهَا» پوشش حضرت  زهرا  به اندازه  ای بود که سر و گوش را پوشانده بود بیشتر از این نبود ، این بیان رفتار حضرت زهرا(س) است ،این فعل را هم امام معصوم(ع) بیان می کند .این پوشش حضرت زهرا را در هنگام نماز نمی‌توان حمل برضرورت کرد اگر امام (ع) پوشش در مقام ضرورت را بیان می فرمود باید این قید را ذکر می کردند . در این مساله، فقها بحث کردند که پوشش سر در حد موی سر وگوش بوده است مثلا یک روسری کوتاه بوده است که پوشش گردن  در آن مطرح نبوده است« لَیْسَ عَلَیْهَا أَکْثَرُ مِمَّا وَارَتْ بِهِ شَعْرَهَا وَ أُذُنَیْهَا» وحید بهبهانی در مصابیح می گوید این روایت ظاهر در این است که پوشش گردن لازم نیست یا مرحوم میرزای قمی می فرماید امام (ع) در مقام بیان حد اقل پوشش در نماز بوده است . پرسش این است که آیا می‌توان حکم شرعی را  از رفتار وگفتار حضرت زهرا استنباط  واستخراج نمود؟ فقیه چگونه می تواند از مجموع ادله استفاده کند؟ این سه نمونه را مطرح نمودم برای اینکه  در قسمت اول موضوع کاملا روشن است هرچه از گفتار ورفتار فاطمه زهرا(س) که مربوط شود به بیان حکم شرعی تردید وجود ندارد که می توانیم ازآن استفاده حکم شرعی کنیم برحسب مورد گاهی اباحه استفاده می شود گاهی وجوب، وگاهی حرمت استفاده می شود هرچه که لسان ادله اقتضا داشته باشد این قسمت روشن بود.

 

 

 

 

ب) تفسیر دوم از منزلت حضرت زهرا(س)

آیت‌الله محمد سروش محلاتی بعد از تبیین بخش اول صحبت‌های خود به محور دوم مطالب خود اشاره نموده  اظهار داشت: که منزلت حضرت زهرا تفسیر دوم هم دارد وآن تفسیر دوم این است که حضرت دارای شئون خاص است و به اقتضای آن شئون رفتاری را انجام می‌دهند ، نه اینکه فقط واجبات را انجام می دهد ، نه اینکه فقط محرمات  را ترک می کند، آن ها که به اقتضای عصمت است .فراتر از عصمت منزلتی حصرت زهرا دارد که  گاهی حتی مباحات را ترک می‌کند اگر رفتاری مخالف آن  منزلت باشد . واین مساله، مساله دشواری است چرا  دشوار است؟  از  دو جهت : یکی بلحاظ کبروی که شان ومنزلت حضرت چیست ؟دوم به لحاظ صغروی یعنی تشخیص مصداق شان حضرت زهرا چیست؟ البته این مشکل اختصاص به حضرت زهرا هم ندارد به طور کلی در مورد تمام ائمه این مساله مطرح است .  منزلت و رفتارحضرت زهرا در استنباط حکم شرعی چگونه است؟ پیش از تبیین مساله لازم است چند روایت را مطرح کنم:

  • روایتی را مرحوم شیخ طوسی در تهذیب الاحکام نقل می کند سَعْدٌعَنْ مُوسَى بْنِ اَلْحَسَنِ عَنْ أَبِی اَلْقَاسِمِ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ حَمَّادٍ اَلْکُوفِیِّ عَنْ بَشِیرٍ عَنْ أَبِی مَرْیَمَ اَلْأَنْصَارِیِّ قَالَ: کُنْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی حَائِطٍ لَهُ فَحَضَرَتِ اَلصَّلاَهُ فَنَزَحَ دَلْواً لِلْوُضُوءِ مِنْ رَکِیٍّ لَهُ فَخَرَجَ عَلَیْهِ قِطْعَهٌ مِنْ عَذِرَهٍ یَابِسَهٍ فَأَکْفَأَ بِرَأْسِهِ وَ تَوَضَّأَ بِالْبَاقِی ابی مریم انصاری  روایت می کند در باغ امام صادق بودیم وقتی نماز شد امام توسط دلو از چاه آب کشیدند « فَنَزَحَ دَلْواً لِلْوُضُوءِ مِنْ رَکِیٍّ لَهُ فَخَرَجَ عَلَیْهِ قِطْعَهٌ مِنْ عَذِرَهٍ یَابِسَهٍ فَأَکْفَأَ بِرَأْسِهِ وَ تَوَضَّأَ بِالْبَاقِی» وقتی دلواب را از چاه بیرون آوردند در دلو آب قطعه ای  از عذره خشک وجود داشت« فَأَکْفَأَ بِرَأْسِهِ وَ تَوَضَّأَ بِالْبَاقِی» حضرت مقداری ازآب را خالی کردند عذره یابسه بیرون ریخته شد با باقی مانده آن آب وضو گرفت.

آیا می شود چنین اتفاق بیافتد؟ مرحوم شیخ  انصاری در بحث طهارت می فرماید این روایت ظهور دارد در عدم تنجس آب قلیل. مرحوم شیخ انصاری می گوید در باب طهارت برخی معتقد اند که آب قلیل در صورت ملاقات با نجاست متنجس نمی گردد وپاک است .چون دلو آب قلیل است ،عذره در آب قلیل بوده است و  امام  عذره را بیرون ریختند وبا آن آب وضو گرفتند. ظاهر روایت این است که آب قلیل با ملاقات نجاست متنجس نمی گردد .ممکن است کسی این  روایت را در کنار سایر ادله قرار دهد یا معتقد باشد که روایت به لحاظ سندی اعتبار ندارد ،این مساله خارج  از بحث  جلسه امروزاست. ولی مرحوم شیخ انصاری اشکال دیگری را مطرح می کند ،امام می تواند چنین حکم را صادر نماید به فرض اینکه آب ازطهارت شرعی برخور دار باشد. آیا امام از چنین آب آلوده برای وضو استفاده می کند ولی شیخ انصاری اشکال می کند که آیا صدور اینگونه احکام با جایگاه ومنزلت امام معصوم  سازگاری دارد یا خیر؟ شیخ انصاری از جایگاه ومنزلت امام استفاده می کند می فرماید شأن امام اجازه نمی دهد که از چنین آب آلوده برای وضو استفاده کند.

ممکن است فقهی معتقد شود وضو گرفتن امام با چنین آب اشکال ندارد مرحوم آخوند خراسانی که شاگرد مرحوم شیخ انصای است اعتنایی به چنین شئون ندارد . آخوند در این موضوعات متفاوت می اندیشد که فقهای بعد از  مرحوم آخوند، وی را مورد حمله قرار داده اند. آخوند در شرح تبصره مجموع روایات را ذکر نموده واستدلال نموده است برای عدم تنجس آب قلیل مگردر صورت تغییر اوصاف آب با وقوع نجاست . ایشان استدلال می کند که آب قلیل  متنجس نمی گردد ، تنجس آب قلیل فقط در صورتی است که اوصاف تغییر کند . یکی از روایاتی را که مرحوم آخوند برای فتوا خلاف مشهورخود آروده است همین روایت ابی مریم انصاری از امام صادق(ع) است که به این روایت استناد کرده است البته در اخر یک نکته را مطرح نموده است که اگر ترس اجماع نبود این روایت ها قابل استفاده واستناد است که آب قلیل با وقوع نجاست متنجس نمی شود و بدون اشکال به همین روایت استناد می کند

۲ در باب حیل ربا چند روایت است  از امام صادق، امام کاظم وامام رضا است که مجموع روایات این است که  ما از حیل استفاده می کنیم وربا با حیله جایز می شود همه فقها روایات باب حیل در ربا را پذیرفته اند  .بر اساس آن روایات فتوا داده اند ومعتقد اند که حیل در باب ربا جایز است ولی امام خمینی اینگونه فتوی را مخالف منزلت امام معصوم ومخالف طبیعت وعقل انسانی می داند این نگاه امام خمینی نوع خاص از امام شناسی است، امام خمینی معتقد است برخی رفتار به فرض اگر مباح باشد ولی امام معصوم این رفتار مباح را مرتکب نمی شود ، زیرا امام معصوم منزه است از ارتکاب رفتاری که موجب تنفر طبیعت انسانی شود ؛مانند تحصیل منفعت با انجام حیله، امام خمینی شان ومنزلت امام را تفسیر نمود یعنی هرچیزی که موجب تنفر طباع انسانی شود امام معصوم انجام نمی دهد . مصداق شأن را مشخص نمود که حیله در باب ربا از اموری است که طبیعت مردم ازآن تنفر دارد روایتی را که در طول هزارسال فقها پذیرفته بودند از منظر امام خمینی با چنین اشکال مواجه می شود که خلاف شأن وجایگاه امام معصوم است وامام معصوم مرتکب چنین رفتاری نمی شود

۳-مورد سوم جواز فروش انگور برای کسانی که علم داریم در جهت ساختن شراب ازآن استفاده می کند. چند روایت از امام صادق برجواز این معامله وجود دارد که امام صادق می فرماید ما این کار را انجام می دهیم ، فقها به این روایات استناد کردند وگفته اند معامله جایز است ،ولی اگر قصد کند برای این می فروشم که مشتری تبدیل به خمر کند مشکل پیش می اید که حرف دیگری است اما صرف  علم به اینکه طرف عنب را تبدیل به شراب خواهد کرد فقها معتقدند که اشکال ندارد. اما امام خمینی این فتوی به جواز فروش را مخالف منزلت وجایگاه امام معصوم دانسته . با آن مخالفت می کند.

 تفاوت دیدگاه مکتب قم ونجف در منزلت امام

در مورد استناد به منزلت و جایگاه معصوم در استنباط حکم شرعی فقهای مکتب قم و نجف اختلاف‌نظر دارند. بزرگان حوزه نجف مانند نائینی، خویی و تبریزی جایگاه معصوم را مبنای استنباط قرار نمی‌دهند و بر اساس نص روایت فتوا می‌دهند ومعتقدند که معامله انگوربا کسانی که کارخانه تولید شراب دارد جایز است وحتی مکروه هم نیست ، چون سیره مستمره امام معصوم اینگونه معامله وخرید وفروش بوده است؛ ولی در مکتب قم امام خمینی، منتظری،فاضل لنکرانی و سبحانی به منزلت معصوم در استنباط و استخراج حکم شرعی استناد می‌کنند واین گونه معاملات را مخالف جایگاه معصوم می دانند. فقهای مکتب قم متأثر از نکته ای هستند که امام خمینی فرمودند که این معامله یا اصلا جایز نیست یا اگر جایز باشدقابل استناد به امام معصوم نیست.

 

 

 

 

 بررسی مصادیق رفتار حضرت زهرا در توسعه فروع فقهی

آیت الله محمد سروش محلاتی در ادامه افزود:  مرحوم کلینی در کافی روایتی را ازجابر بن عبد الله انصاری نقل کرده است «خرج رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله و سلم یرید فاطمه علیها السّلام و أنا معه، فلمّا انتهینا إلى الباب وضع یده علیه فدفعه، ثمّ قال: السلام علیکم. فقالت فاطمه علیها السّلام : علیک السلام یا رسول اللّه ؛ قال أ أدخل؟ قالت: ادخل یا رسول اللّه ؛ قال: أدخل أنا و من معی؟ فقالت: یا رسول اللّه ! لیس علیّ قناع. فقال: یا فاطمه ! خذی فضل ملحفتک، فقنّعی به رأسک. ففعلت؛ ثمّ قال: السلام علیکم. فقالت: و علیک السلام یا رسول اللّه ! قال: أ أدخل؟ قالت: نعم یا رسول اللّه ! قال: أنا و من معی؟ قالت: أنت و من معک…»

این روایت موجب بروز دو دیدگاه مختلف در میان فقها شده است. برخی معتقدند که ممکن است صورت حضرت زهرا در برابر نامحرم دیده شده باشد، اما این امر به‌طور اتفاقی بوده است. اما گروه دیگری این نظر را نمی‌پذیرند و معتقدند که هیچ‌گاه حضرت زهرا با آن مقام والای خود نمی‌تواند در برابر نامحرم قرار گیرد، حتی اگر این کار مباح باشد. آیت‌الله خویی در این زمینه تأکید دارند که با توجه به مقام والا و قدسی حضرت زهرا، امکان ندارد ایشان در چنین شرایطی در برابر نامحرم ظاهر شوند.

در مقابل، برخی از بزرگان فقهی مانند شیخ انصاری، مرحوم نراقی و صاحب حدائق، این روایت را پذیرفته و هیچ اشکالی در آن ندیده‌اند. به نظر این گروه از فقها، حتی اگر صورت حضرت زهرا در این روایت دیده شده باشد، این امر به‌عنوان استثنا در نظر گرفته می‌شود و نمی‌توان آن را به دیگر زنان تعمیم داد. این موضوع نشان‌دهنده اختلافات فقهی در فهم این روایت است و تأثیر زیادی بر نحوه الگوگیری از حضرت زهرا در مسائل مختلف زندگی زنان دارد.

نگاه دوم این است که هیچ‌گاه ممکن نیست حضرت فاطمه زهرا این عمل را انجام دهد، حتی اگر این کار از نظر شرعی مباح باشد. به عبارت دیگر، این امر کاملاً غیرممکن است. مرحوم آیت‌الله خوئی رضوان‌الله‌علیه بر این باورند که مضمون این روایت قابل تصدیق نیست و می‌فرمایند: «مقام صدیقه طاهره زهرا سلام‌الله‌علیها به‌گونه‌ای است که ایشان هرگز در مقابل اجنبی به شکلی که او را ببیند قرار نخواهند گرفت.» حضرت زهرا با آن مقام و منزلت عظیم خود، هرگز نمی‌تواند در برابر نامحرم ظاهر شود به‌گونه‌ای که او را مشاهده کند. در حقیقت، چنین امری غیرممکن است. این مقام همان منزلتی است که ما در این بحث‌ها در حال بررسی آن هستیم و بسیار مورد تأکید قرار دارد.

آیت‌الله خوئی به این نکته اشاره می‌کنند که هیچ زن بزرگواری، حتی زنان دانشمندان و شخصیت‌های برجسته، نمی‌پذیرند که صورتشان در برابر مرد نامحرم آشکار شود، بنابراین نسبت دادن چنین عملی به حضرت زهرا، نه‌تنها نادرست، بلکه خلاف شأن و مقام ایشان است. البته برخی از بزرگان مانند مرحوم صاحب جواهر نیز این مسئله را مطرح کرده‌اند، ولی نه به‌طور کامل و به اندازه‌ای که آیت‌الله خوئی آن را بیان کرده‌اند. این امر موجب می‌شود که درک و تحلیل این موضوع نیازمند دقت بیشتری باشد و از هرگونه اشتباه دوری کنیم.

بنابراین، برای حل این مسائل و رسیدن به یک مبنای صحیح در بحث الگوسازی و معیارهای دینی، ضروری است که ابتدا مقدمات و مباحث این‌چنینی به‌درستی تبیین شوند تا بتوان به درک صحیح‌تری از موقعیت و مقام حضرت زهرا دست یافت

طرح سوالات لازم جهت تامل اساتید

این موضوع به تدریج بیشتر مشتبه می‌شود. مثلاً طبق نصوص معتبر و اسناد صحیح، حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در سن نه سالگی ازدواج کرده‌اند. حالا شما از این قاعده استفاده می‌کنید که دختران بهتر است طبق الگوی حضرت زهرا در سن نه سالگی ازدواج کنند. اما این سؤال مطرح می‌شود که آیا این امر شرعی بوده یا عرفی؟ آیا تأثیر عرف زمان در این مسئله وجود دارد یا خیر؟ خود مسئله ازدواج در سن نه سالگی در منابع فقهی معتبر ما نیامده که فقها به آن استناد کرده باشند، ممکن است چنین مرجعی وجود داشته باشد، ولی من در منابع فقهی خودم چنین چیزی نیافتم.همچنین، ازدواج با نزدیکان و فامیل، مثلاً دخترعمو و پسرعمو، در زندگی حضرت زهرا اتفاق افتاده است. آیا می‌توان این را به عنوان یک الگو مطرح کرد و نوشت که ازدواج با نزدیکان باید مورد تأکید باشد؟ یا نه، باز هم در جستجوی منابع فقهی در کتاب‌ها و آثار فقهی، من نتواستم استناد خاصی به ازدواج حضرت زهرا در این زمینه پیدا کنم. البته برخی از فقها به استحباب ازدواج با اقربا قائل شده‌اند، در حالی که برخی دیگر قائل به کراهت آن هستند؛ در واقع دو قول در میان فقها وجود دارد. اما وقتی به بررسی زندگی حضرت زهرا می‌پردازیم، هیچ‌گاه این موضوع به‌طور خاص مورد استناد قرار نگرفته است.

در ادامه، با توجه به اینکه ممکن است در زندگی حضرت زهرا مسائل مختلفی همچون سن ازدواج، انتخاب همسر، نوع فرزندآوری و حتی اقداماتی مانند سوراخ کردن گوش امام حسن و امام حسین مطرح شده باشد، می‌توان این‌ها را به‌عنوان نمونه‌هایی از سیره ایشان بررسی کرد. این موضوعات هم در زندگی حضرت زهرا قابل بررسی هستند و باید در مجامع علمی و طلبگی مورد توجه قرار گیرند. به ویژه، برای استخراج الگویی از زندگی حضرت زهرا، باید به این‌گونه مسائل توجه کنیم. یکی دیگر از اختلافاتی که در بررسی سیره حضرت زهرا وجود دارد، مربوط به امکان آشکار شدن صورت ایشان در برابر نامحرم است. یک فقیه ممکن است بگوید که صورت حضرت زهرا می‌تواند در برابر نامحرم آشکار شود، در حالی که فقیه دیگری بر این عقیده است که این امر غیرممکن است و نمی‌توان آن را تصدیق کرد.

آیه الله سروش محلاتی با اشاره به روایات اختلافات حضرت علی و حضرت زهرا گفت :در بررسی روابط خانوادگی حضرت زهرا، برخی از مسائل نیز مطرح می‌شود که قابل توجه است، از جمله اینکه آیا در زندگی مشترک حضرت زهرا و حضرت علی (علیه‌السلام) اختلافاتی به وجود می‌آمد یا نه. مرحوم شیخ صدوق در کتاب «علل الشرایع» دو روایت نقل کرده که در آن‌ها حضرت زهرا و حضرت علی اختلافاتی پیدا کرده و برای حل مشکل به نزد پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) رفته‌اند، و حضرت رسول (ص) با صلح و صفا میان آن‌ها میانجیگری کرده‌اند.

شیخ صدوق پس از نقل این دو روایت می‌گوید که ما این روایات را نقل کرده‌ایم، اما فکر نکنید که آن‌ها را قبول داریم. به گفته او، چنین چیزی امکان‌پذیر نیست که اختلافی میان حضرت علی و حضرت زهرا رخ داده باشد که نیاز به اصلاح توسط پیامبر باشد. چرا که حضرت علی (علیه‌السلام) و حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) از بزرگ‌ترین انسان‌های زمین و با اخلاق نبوی و ممتاز بودند، و به هیچ‌وجه نمی‌توان تصور کرد که اختلافی در آن‌ها به وجود آید.

این‌گونه نقل‌ها و روایات در منابع مختلفی چون «طبقات ابن سعد» و «انساب الاشراف» آمده است، و برخی افراد به این نقل‌ها استناد کرده‌اند. اما باید توجه داشت که در این موارد باید به دقت و با احتیاط عمل کرد و به بررسی دقیق‌تری پرداخت.

خدا رحمت کند مرحوم علامه طباطبایی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه را. در تفسیر المیزان، داستان درگیری بین حضرت موسی و هارون را آورده‌اند؛ زمانی که حضرت موسی برگشت و دید که مردم مؤمنین به گوساله‌پرستی افتاده‌اند، به سراغ برادرش رفت و از او گله کرد. خدا می‌داند که حکمت در این است که چنین مسائلی در قرآن ذکر شود و سند آن‌ها برای همیشه ثبت بماند. این مسائلی که در قرآن آمده، همگی اسناد قطعی و قابل توجهی هستند. حضرت هارون هم در جواب برادرش فریاد می‌زند و از نام مادر و پدر خود یاد می‌کند. شاید این‌ها نکات مهمی باشند که در تاریخ می‌مانند.

روش‌ها و شیوه‌ها در بین معصومین می‌تواند متفاوت باشد و در شرایط مختلف تغییر کند. اگر کسی این مسائل را پذیرفته باشد، در اینجا هم ممکن است کسانی نظری متفاوت داشته باشند. مرحوم علامه مجلسی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در کتاب «بحارالانوار» به نقل از روایات مختلف اشاره کرده‌اند و بیان کرده‌اند که این روایات از نظر ایشان قابل اعتنا نیستند. اما این تفاوت‌ها و نگرش‌ها باید در نظر گرفته شود، چرا که منزلتی که برای امام علی علیه‌السلام یا حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تعریف می‌شود، نباید تحت تأثیر چنین مسائل فرعی قرار بگیرد. آقای دکتر سید جعفر شهیدی در کتابی که درباره حضرت زهرا نوشتند، فصلی را به این موضوع اختصاص داده‌اند و در آن به نقد و بررسی این روایات پرداخته‌اند. ایشان اشاره می‌کنند که حتی اگر این روایات معتبر هم باشند، نباید آن‌ها را به منزله نقص و کمبودی در شخصیت این بزرگواران تلقی کرد. اختلافات طبیعی در زندگی هر زوجی ممکن است وجود داشته باشد، اما این اختلافات هیچ‌گاه نمی‌توانند شخصیت این بزرگان را خدشه‌دار کنند.

در زندگی خانوادگی حضرت علی و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، اختلافات طبیعی ممکن است پیش بیاید، اما باید این نکته را در نظر بگیریم که این مشکلات باید به‌جای تصمیم به جدایی، با صبر و درک متقابل حل شوند. نباید تصور کرد که در یک زندگی ایده‌آل هیچ‌گونه اختلافی وجود نخواهد داشت. زندگی حضرت علی و حضرت زهرا الگو است، اما باید به شرایط و تفاوت‌های هر زمان و مکان توجه داشت. حتی در صورت وقوع اختلافات، باید صبر پیشه کرد و از آن‌ها به‌عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری استفاده کرد.

همچنین، باید از این نکته غافل نشویم که زندگی حضرت زهرا و امام علی علاوه بر اینکه سرشار از محبت و همکاری بوده، ممکن است گاهی اوقات با مشکلاتی نیز مواجه شده باشد که در نهایت با حکمت و تدبیر برطرف می‌شده است. این مسائل نباید موجب تضعیف منزلت آن‌ها گردد. در واقع، آن‌ها نمونه‌ای از همزیستی بر اساس اصول اخلاقی و دینی را به ما نشان می‌دهند. بنابراین، از اختلافات کوچک نباید به‌عنوان عاملی برای تضعیف این شخصیت‌های بزرگ استفاده کرد.در نهایت، شایسته است در ایام مصیبت که یاد حضرت زهرا و مصایب ایشان را گرامی می‌داریم، بیشتر به ذکر مصیبت و عزاداری پرداخته و از این فرصت برای تأمل در سیره و روش زندگی این بزرگواران بهره‌برداری کنیم.