به گزارش روابط عمومی موسسه فهیم، دویست و سی و یکمین جلسه نظریه پردازی موسسه فهیم شب گذشته ـ شنبه نهم اسفند ماه ـ با موضوع " تکثر گرایی اسلامی در آثار عبدالمجید شرفی" با سخنرانی «حجت الاسلام و المسلمین مهدی مهریزی» و با حضور اساتید، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در محل موسسه فهیم قم برگزار شد.
استاد مهریزی در ابتدای این نشست گفت: با اینکه از عبدالمجید شرفی کتاب های متعددی چاپ شده، اما شخصیت ناشناخته ای است وی دانشگاهی و اهل تونس است و در حوزه روشنفکری دینی آثار متعددی منتشر کرده است. او در 1942 میلادی در تونس متولد شد و به ایران و شهر قم هم آمده است.
وی افزود: شرفی از نسل سوم روشنفکران است، نسل اول روشنفکران سید جمال، عبده و رشید رضا بودند، نسل دوم شخصیت هایی مثل اقبال لاهوری است و نسل سوم افرادی مثل شرفی هستند.
استاد حوزه و دانشگاه در معرفی برخی از آثار عبدالمجید شرفی گفت: چهار اثر از شرفی در این جلسه معرفی می کنم که به فارسی هم ترجمه شده است و این آثار در فاصله سال های 1987 تا 2008 چاپ شده است.
وی اظهار داشت: اولین اثر شرفی «تحدیث الفکر الاسلامی» است که در زبان فارسی به نام «عصری سازی فکر اسلامی» ترجمه و در سال 1389 در ایران چاپ شد. در این کتاب وی می گوید که مدرنیته بحرانی ایجاد کرده و نوسازی اندیشه دینی راه برون رفت از این بحران است.
استاد مهریزی ادامه داد: کتاب دوم «الاسلام و الحداثه» است که در زبان فارسی به نام «اسلام و مدرنیته» در سال 1383 چاپ شد. اثر سوم شرفی «الاسلام بین الرساله و التاریخ» است که به نام «اسلام میان حقیقت و تجلی تاریخی» امسال به زبان فارسی ترجمه شده است.
وی افزود: اثر دیگر شرفی مجموعه بیست جلدی «الاسلام واحداً و متعدداً» است و هرکدام از این کتاب ها را یک نفر زیر نظر شرفی نوشته است. در این کتاب تکثرها در میان عالمان اسلام در منطقه ها و نژادهای گوناگون؛ مثل اسلام فقها، اسلام فلاسفه و اسلام متصوفه، بررسی شده است و از این بیست جلد، شش جلد در ایران چاپ شده است.
این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: اگر نام کتاب های عبدالمجید شرفی را ملاحظه کنیم تکثر، چندخوانش و برداشت های گوناگون برداشت می شود و این مسئله از عنوان کتاب «الاسلام واحداً و متعدداً» هم مشخص است.
وی با طرح این سوال که دغدغه های نویسنده چیست و چه مقدار به کار ما می آید؟ در ادامه گفت: دغدغه کلی شرفی همان دغدغه ای است که مصلحان اسلامی داشتند تحولاتی شکل گرفت؛ ادیان آسمانی و غیر آسمانی با این مسئله به چالش افتادند و مسئله ها و سوالهای جدیدی به وجود آمد. مباحث جدید برای متدینین گاهی مسئله است و گاهی در مسائلی مثل مثل حقوق بشر، حقوق اقلیت ها و حقوق زنان رویارویی شکل می گیرد.
استاد مهریزی عنوان کرد: دغدغه این جمع، دغدغه دین است. گاهی افراد متهم می شوند که اینها افرادی بی هویت هستند ولی دغدغه ها قابل احترام است. عبدالمجید شرفی می گوید: در حوزه های دینی، کتاب های تکراری می خوانند و مسائل مورد نقادی قرار نمی گیرد و دانشگاهی ها هم به این مسائل کار ندارند و لذا این مباحث برای ما مسئله شد.
وی در بیان اندیشه های شرفی گفت: از دیدگاه شرفی دغدغه این است که از میراث دینی که در وجود ماست، فاصله نگیریم. یعنی در این فضای جدید چگونه می توانیم اندیشه دینی و اسلامی را با مسائل جدید سازگار جلوه دهیم و از آن دفاع کنیم.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: شرفی نقطه عزیمت و شروع را این قرار داده که باید میان حقیقت دین و برداشت های مختلف از دین که در دوره های مختلف به وسیله افراد گوناگون وجود داشته، تفکیک کنیم. بعضی معتقدند که این تحولات ما را از دین بی نیاز می کند در مقابل عده ای می گویند که اینها کفر و بی دینی است؛ در اینجا راههای مختلفی شکل می گیرد. امام خمینی(ره) نقش زمان و مکان در اجتهاد را مطرح کرد و این هم نوعی پاسخ گویی به این بحران است.
وی عنوان کرد: محترم و متّبَع بودن دیدگاهها، جای نقد و بررسی را نمی گیرد و مقدس بودن، متعلق به حقیقت دین است.
استاد مهریزی ادامه داد: عبدالمجید شرفی در مقدمه «اسلام و مدرنیته» می گوید اسلام سه سطح دارد سطح اول منابع اصلی دین یعنی قرآن است، سطح دوم سطحی است که عالمان مسلمان، منابع اولیه را تفسیر کردند؛ تولیدات آنها علوم اسلامی هستند و سطح سوم مسائلی است که در رفتار و زندگی مسلمانان ظهور و بروز کرده است. و شرفی در آثار خود این تفکیک را نشان می دهد.
وی گفت: فقها علم فقه را شریف ترین علم معرفی می کنند علمای اخلاق و کلام علم خود را علم برتر بیان می کنند همه به یک حقیقت نظر دوخته اند ولی تقدم و تأخر یکی نیست و برداشت این فقیه با صوفی و متکلم متفاوت است.
این استاد حوزه و دانشگاه در مورد سایر دیدگاههای عبدالمجید شرفی گفت: شرفی می گوید هراس مسلمانان از غرب به خاطر این است که مسلمانان در تمدن سازی جدید نقش نداشتند. تمدن جدید را مسلمانان درست نکردند لذا از غرب هراس دارند و به قرن های گذشته می بالند ـ هرچند ظلم و دیکتاتوری حاکم بوده است ـ چون گذشته را در مجموع خودی تلقی می کنند و در شکل گیری آن سهیم هستند.
وی اضافه کرد: شرفی به علوم سنتی نسبتاً آگاه است و تفاوت مدرنیته را در آثار تفسیری، حدیثی، کلامی، فقهی و اصولیِ علمای گذشته و حال بیان می کند. وی در حوزه مبانی تأثیر مدرنیته را بیان کرده و به دو مسئله حکومت و زنان پرداخته است.
استاد مهریزی در مورد تکثرگرایی گفت: تکثرگرایی در منابع دینی ما اجمالاً مورد پذیرش است. «لکل منهم جعلنا شرعه و منهاجا» قرآن پیامبران و ادیان آنها را مختلف معرفی می کند.
وی ادامه داد: در «آیه نفر» تکثرگرایی مورد توجه قرار گرفته است؛ از هر گروه یک عده برای تفقه بروند؛ این عده اصناف نیستند و آیه به تکثرهای فکری اشاره دارد. روایتی وجود دارد که مردم تا زمانی که متفاوت اند زنده هستند و زمانی که مساوی شدند از بین خواهند رفت.
این استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: تفاوت های اولیه سرشتی است و اینها تفاوت های ثانویه را ایجاد می کند اختلاف از اساس و بنیاد مذموم نیست چون منشأ یک واقعیت است. اگر اختلاف بر مبنای دشمنی، ناسازگاری اجتماعی و بغی و ظلم باشد، اشکال دارد.
وی در بیان دیدگاه علمای گذشته در رابطه با این مسئله گفت: عالمانی که به این مسائل توجه داشتند تکثرها را باور کرده اند. برای نمونه شهید ثانی در مسالک در مسئله «آیا شهادت مخالف قبول می شود یا نه؟ و معنی مخالف چیست؟» می گوید: مخالف کسی است که در اصولِ اصول با ما مخالف باشد، به خاطر اینکه اختلاف در فروع اشکال ندارد و اختلاف در میان علمای یک فرقه خیلی زیاد است. فقط اختلافات شیخ مرتضی و شیخ مفید که در یک طیف و در یک شهر بودند، صد مسئله است.
استاد مهریزی اظهار داشت: رفع اختلاف نه ممکن است و نه مطلوب؛ و اختلاف باید مدیریت شود اول باید وجود اختلاف را جامعه باور کند در مرحله بعد ظرفیت مردم بالا رود و در حوزه های نظری باید به عقل جمعی که کلید آن گفتگوست، تن دهیم. و در انتخاب واقعیت های زندگی انسان ها و تدبیر را باید ملاحظه کرد.
استاد مهریزی در پایان به سوالات حاضرین پاسخ داد.