آیتالله سید محمدعلی ایازی
پیش از شروع بحث یادآوری چند نکته لازم است. اول اینکه برای دیدگاه تفسیری شهید بهشتی نمیشود به این مجموعه ششجلدی بسنده نمود؛ برای فهم و تبیین اندیشههای قرآنی آیتالله شهید بهشتی باید توجه کرد که اندیشه قرآنی ایشان در این مجموعه ششجلدی خلاصه نشده است. آیتالله اردبیلی بارها در جمعی که برای بررسی آیات وحی داشتیم، گفتند فلان بحث قرآنی را با آیتالله بهشتی هم داشتیم. حاصل جلسات ما با آیتالله موسوی اردبیلی وجود دارد و نباید برای شناسایی اندیشه قرآنی آیتالله بهشتی از آن بحثها غافل شد.
افزون بر آن باید به مباحث تاریخ قرآن و وحی شناسی از منظر شهید بهشتی توجه نمود این مجموعه ششجلدی سلسله درسهای را تشکیل میدهد که در ایران وآلمان ارائه شده است فقط بخشی از اندیشه قرآنی شهید بهشتی است بلکه به آثار دیگر شهید بهشتی نیز باید توجه شود و استخراج شود مانند «کتاب خدا در قرآن» مباحث اجتماعی قرآن است که خیلی جدی تر در شناخت اندیشه قرانی شهید بهشتی مؤثر است.
نکتهای دیگر که در باره تفسیر این مسئله مطرح است سه عنصر بایستی در تفسیر موردتوجه قرار گیرد اول مؤلف دوم متن سوم مفسر متن، درباره مؤلف، غیر از اسماً و صفات که در قرآن ذکر شده است از شخصیت پیامبر هم نمیشود غافل بود چون پیامبر روای قرآن است که قرآن جنبه ایجابی شخصیت پیامبر را توصیف نموده است همچنین جنبه سلبی پیامبر را قرآن توصیف نموده است دررابطهبا متن جای بحث زیاد است وقتی صحبت از تفسیر میکنیم باید توجه کنیم به شخصیت مفسر یک بخش قرآنپژوهی مربوط به شخصیت مفسر است که فضای فکری آن معلوم شود نگاه تاریخی به شخصیت مفسر را بیان نمود دو محور دارای اهمیت است یکی شخصیت روحی و روانی مفسر است در دهه ۳۰ و ۴۰ شخصیتهای داریم که در حوزه پژوهش دینی شخصیت روانی آنان مؤثر بوده است در مورد شهید بهشتی کسانی که این مجموعه ششجلدی را بخواند به لحاظ شخصیتی شهید بهشتی را در این تفسیر درک میکند حدس من این است که هزاران مسئله که در حوزه قرآن پژوهشی مطرح شده است ریشه در اندیشه شهید بهشتی دارد شخصیت شهید بهشتی دارای سماحت و منطق است که نمیخواهد سمبلکاری کند مرحوم بهشتی در جای بحثی را مطرح میکند اگر بخواهید منصفانه بحث کنیم باید بدون تقابل بحث کنیم شخصیت شهید بهشتی را نشان میدهد.
محور دوم دانش تفسیری مفسر است که هرکه دانش بیشتر دارد بهره و فهم آن از قرآن بیشتر است مانند مجموعه تفسیر ابن عربی که اگر گرایش عرفانی داشت عرفان در تفسیرش وجود نداشت مرحوم امام و علامه نیز گرایشهای فلسفی و عرفانی در تفسیر دارند چیزی که در مورد شهید بهشتی اهمیت دارد جامعیت شهید بهشتی است که آن جامعیت علمی روی متن اثرگذار است مرحوم بهشتی نگاه جامع به تفسیر داشته که این نگاه ویژه است در مورد امربهمعروف و نهیازمنکر میگوید دو قسم است مستقیم غیرمستقیم است امر به معروف لازم نیست جنبه گفتاری داشته باشد میتواند جنبه عملی داشته باشد و غیرمستقیم باشد این ذهنیت اجتماعی ناشی از اطلاعاتی است که از امور اجتماعی دارد بهشتی در حوزه مخاطبشناسی بحث مفصل در مورد نماز و اهمیت نماز دارد برای من جالب است که در بحث جهاد بحث مفصل نماز را مطرح میکند در پایان بحث تکهای را از مرحوم شهید مطهری یادداشت کردم ایشان بحث را در رابطه به فقه مطرح میکند ولی در تفسیر هم قابل تطبیق است طرز تفکر و اطلاعات او از دنیای خارج در فتوا اثرگذار است بینش اجتماعی در فتوا اثرگذار است دانش و بینش اجتماعی شهید بهشتی در روش تفسیری ایشان اثرگذار بوده است.
وی افزود: وقتی یک تفسیر القائی عرضه میشود، مفسر بهخاطر ارتباط با مخاطب مطالبی را مطرح میکند. آثار دیگر مرحوم شهید بهشتی با تعمق بیشتری نوشته شده که در این بحثها نیامده است. آن مباحث اهمیت کمتری نسبت به این مباحث ندارد. نمونه آن کتاب خدا در قرآن است. در بحثهای اجتماعی و فرهنگی نیز به آیاتی استناد میکنند که در شناخت اندیشه مرحوم بهشتی خیلی جدی باید به آن پرداخت.
ایازی افزود: برای بررسی یک تفسیر باید مؤلف، خود متن و مفسر متن موردتوجه قرار گیرد. درباره مؤلف غیر از اسماء الهی که در قرآن ذکر شده چیزی نداریم. نمیشود از شخصیت پیامبر هم بهعنوان ماتن(نویسنده متن) غافل شد. او دریافتکننده وحی است. ما هم جنبههای ایجابی و هم جنبههای سلبی شخصیت ایشان را در قرآن داریم. آیاتی مانند لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ، نشاندهنده ویژگیهای سلبی پیامبر (ص) است. این آیات میگوید ای پیامبر تو اینگونه نیستی؛ لذا وقتی سخن از ماتن مطرح است باید این آیات نیز درنظر گرفته شود.
وی با تأکید بر لزوم توجه به شخصیت مفسر در تفسیر قرآن ادامه داد: شخصیت نفسی و ویژگیهای روانی و روحی مفسر حائز اهمیت است. در دهه سی و چهل چند شخصیت داریم که کارهای فرهنگی و دینی انجام دادهاند. مجله مکتب تشیع و یا انتقام را منتشر کردهاند. خصوصیات روحی فرد سبب شده که اسم انتقام را برای مجله خود انتخاب کند.
این قرآنپژوه تصریح کرد: شهید بهشتی اهل مدارا و شجاعت بود. اگر کسی این شش جلد را بخواند در مییابد که به لحاظ شخصیتی شهید بهشتی اهل تحمل عقائد مختلف است. طرح اینهمه سؤال بهخاطر نوع اندیشه شهید بهشتی است. مساحت و منطق و عدم توجیهگری در متن هویدا است.
ایازی خاطرنشان ساخت: مفسری که تفسیرش به گرایش خاصی رفته، دانش بیشتری در آن حوزه داشته است. دانش فلسفی ملاصدرا تفسیر او را دارای این ویژگیهایی کرده است. اگر ابن عربی گرایش عرفانی نداشت این سبک بحث را نداشت. مرحوم علامه هم که خیلی نسبت به مباحث فلسفی میخواهد خویشتندار باشد، مباحث زیادی از مباحث فلسفی را در لابهلای آیات مطرح میکند. اما شهید بهشتی جامعیتی از دانشها را دارند. طبیعتاً وقتی کسی میخواهد تفسیر بنویسد باید وفادار به متن باشد اما بالاخره نوردانش او به متن میتابد و متن را جور دیگر میبیند. مرحوم بهشتی ازاینجهت که نگاه جامع محور دارد، ویژه است
.