به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حسینی قمی، استاد حوزه و کارشناس مذهبی، دوم تیر در نشست علمی «سیره سیاسی اجتماعی امام رضا(ع)»، که از سوی مؤسسه فهیم و به صورت مجازی برگزار شد، گفت: در کافی کلینی و امالی شیخ صدوق و تهذیب طوسی روایت زیبایی در مورد ثواب زیارت امام رضا(ع) از امام کاظم(ع) بیان شده است که فرمودند که اگر کسی قبر پسرم را زیارت کند خداوند ثواب ۷۰ حج مقبول به او میدهد؛ راوی تعجب کرد و امام فرمود ثواب ۷۰۰ حج مقبول و باز راوی تعجب کرد و امام فرمودند که ۷۰ هزار حج مقبول نصیب کسی میشود که به زیارت امام برود؛ باز راوی اظهار تعجب کرد و امام فرمودند که کسی که امام را زیارت کند، گویی خدا را در عرش زیارت کرده است؛ در روز قیامت افضل عطایایی که به مردمان داده میشود، به زائر آن امام تعلق میگیرد.
فضیلت زیارت امام رضا(ع) بر زیارت امام حسین(ع)
وی افزود: شیخ عباس تهرانی محدث جلیلالقدر و صاحب نفسی بود. البته نه اینکه دکان و دفتری داشته باشد، بلکه واقعاً عارف بود؛ در سال ۸۵ قمری وفات کردند و در حرم حضرت معصومه(س) دفن شدهاند؛ ایشان گفته است من مجموعه روایات زیارت امام حسین(ع) و امام رضا را دیدم و بررسی کردم و از آن استفاده میشود که زیارت امام رضا(ع) افضل است.
حسینی قمی با اشاره به حیات سیاسی و اجتماعی امام رضا(ع)، اضافه کرد: خیلی اوقات به ما سفارش میکنند که به مردم بگویید فرزندانشان را برای طلبگی بفرستند، علی بن بابویه، پدر شیخ صدوق از سوی حسین بن روح به امام زمان متوسل شد که دعا کنید که خدا فرزندان نیکوکاری بدهد و امام دعا کرد و نتیجه آن تولد شیخ صدوق و برادر وی بود که جزء فقهای بزرگ بودند؛ پدران و مادران باید به این درک برسند که به امام زمان متوسل شده و از او بخواهند برای طلبه فاضل شدن فرزندانشان دعا کنند، نه اینکه ما به مردم التماس کنیم که فرزندانشان طلبه شوند. اگر توحید، خصال، من لایحضر، عیون و معانی الاخبار شیخ صدوق نبود، امروز چقدر دست ما از میراث دینی خالی بود؛ در این فرصت این گلایه را هم طرح کنم، شخصیتی با عظمت شیخ صدوق در شهرری دفن هستند، ولی هجوم مردم برای ادای احترام به ایشان کمتر از قبور دیگر است و این گلایه وجود دارد؛ شیخ صدوق اندیشمند و عارف بود.
حسینی قمی با ذکر اینکه ما خاک پای شیخ صدوق هستیم و باید از او یاد بگیریم، افزود: وی در مقدمه عیون آورده است که چون دو قصیده از سوی صاحب بن عباد به من رسید و من در جواب این هدیه کتابی ۷۰۰ صفحهای را که قریب ۷۰ باب دارد به وی تقدیم میکنم؛ صدوق نقل کرده است که امام رضا نشسته بودند و مأمون خدمت امام آمد و گفت که اگر ممکن است چند استاندار خوب برای برخی استانها معرفی کن.
این خطیب و کارشناس مذهبی اظهار کرد: ولایتعهدی امام نقشه مأمون بود و ایشان حسرت روزهایی را میخوردند که در مدینه به آسانی رفت و آمد داشتند و نیازهای مردم را برآورده میکردند؛ امام به دنبال قدرت و حکومت نبودند و با سوگند جلاله به مأمون فرمود که ظلم بزرگی به من کردی که مرا از مردم جدا کردی؛ امروز اگر ما عالمان دینی و مسئولان از مردم جدا شویم در حقیقت بازی مأمونی خورده است. در ماجرای نماز باران از امام رضا(ع) تقاضا کردند که نمازی بخوانند و باران بیاید؛ البته مأمون باور نمیکرد که اگر امام نماز بخواند، واقعاً باران خواهد بارید و تصورش این بود که اگر باران نیاید، عظمت و منزلت امام کم خواهد شد؛ ولی وقتی باران آمد، امام برای مردم سخنرانی کردند و فرمودند که مگر شما نیامدید خدا را شکر کرده و از من تشکر کنید، شکر بعد از حمد خدا و ادای حقوق ولی و امام، چیزی بالاتر از رفع گرفتاری مردم و ایجاد دنیای آباد برای مردم نیست؛ الزاما اینطور نیست که انسان باید در دنیا فقیر و گرفتار باشد تا در بهشت به مقامی برسد؛ امام رضا فرمودند که دنیای توأم با آرامش و آسایش معبری برای رسیدن مردم به بهشت است.
کمرنگ شدن دسترسی مردم به مراجع
حسینی قمی اضافه کرد: حضرت نامهای به امام جواد(ع) نوشتند که وقتی از خانه بیرون میروید شما را از در خصوصی بیرون میبرند تا مردم شما را نبینند، جواد عزیزم تو را به حقی که من بر تو دارم از در اصلی برو و بگذار مردم تو را ببینند و مشکلات را بگویند؛ الان به بهانههای مختلف مسئولانی که باید در اختیار و خدمت مردم باشند نیستند و بهانه امنیتی میآورند.
وی اظهار کرد: ما خودمان از خودمان شروع کنیم؛ مرحوم آیتالله گلپایگانی بعد از درس یک ساعت مینشستند و دیدار مردمی داشتند و بسیاری از مراجع و علما هم این روحیه را داشتند؛ ما خاک پای مراجع هستیم ولی امروز همانند ۳۰ _ ۴۰ سال قبل روحانیت و مراجع در دسترس مردم نیستند و کمرنگ شده است و حتی خود بنده هم گاهی نمیتوانم به راحتی وقت از دفاتر ایشان بگیرم. مأمون وقتی پیشنهاد خلافت به امام داد گفت که من خودم را از حکومت عزل میکنم و قدرت را به شما میدهم که حق شما هست؛ مأمون بسیار زیرک بود ولی امام فرمودند که اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده و حق تو هست جایز نیست به دیگری بدهی و اگر خلافت برای ما هست تو چه چیزی را به ما واگذار میکنیم؛ امام زیر منت او نرفت و ولایتعهدی را هم با کراهت پذیرفت؛ مأمون امام را مجبور به پذیرش خلافت کرد ولی امام نپذیرفت. لذا ولایتعهدی را پیشنهاد داد که باز امام اکراه کرد و فرمود که در همین جایگاه کشته خواهم شد.
مواجهه زیرکانه امام رضا(ع) با مأمون
حسینی قمی بیان کرد: در روایت بیان شده که مأمون گفت یا میپذیری و یا بین من و شما شمشیر حاکم خواهد بود و مام با شروطی که بیان شده پذیرفتند؛ امام در برابر این بازی حسابشده کاری کردند که خلفای دیگر نتوانستند در مورد ائمه دیگر این بازی را در بیاورند. نقل است که مأموری به نام هشام بن ابراهیم را برای امام گذاشته بودند؛ وی نماینده مخصوص امام با همه اختیارات قبل از ورود امام به خراسان بود ولی با ورود امام احساس کرد که جایگاهی ندارد لذا نزد ذوالریاستین رفت و در نهایت جاسوس برای حکومت مأمون شد.
استاد حوزه تصریح کرد: یکی از سختیهای دوران امام رضا(ع) پیدایش واقفیه در دوره پدر ایشان بود؛ علی بن حمزه بطائنی که راوی روایات ائمه بود به واقفیه گروید و امامت امام رضا(ع) را به طمع مال دنیا و پولهای زیادی که در اختیار داشتند، نپذیرفت و این هم از حوادث عبرتآموز است. شخصیت بزرگی در اهل سنت در ۱۱۰ سال پیش به نام ابن حبان وجود داشت که کتاب الثقات را نوشته و در یکی از آثارش آورده است که هیچ گرفتاری برای من پیش نیامد که به زیارت قبر امام رضا(ع) رفتم و خدا را خواندم و مشکلات و گرفتاری من حل شد و این کار را چندین مرتبه تجربه کردم که برخلاف منش وهابیت و ابن تیمیه است که زیارت بزرگان را زیر سؤال میبرند.