مباحث فقه اجتماعی کاملا تحت تأثیر مبانی کلامی است. بنابراین، تا مبانی کلامی منقّحی نداشته باشیم، فقه اجتماعی منقحی هم نمیتوانیم داشته باشیم . متأسفانه مبانی کلامی منقّح نشده است. و فقیه خود را ملتزم و متعهد نمیبیند که به تنقیح این مبانی بپردازد. از این رو، در کتابهای فقهی، این مباحث چون جنبه استطرادی دارد به صورت کامل بررسی نشده است. متأسفانه در علم کلام نیز بررسی کافی در این گونه مسائل انجام نگرفته است .
موضوعی که برای بحث اعلام شده است مبانی کلامی فقه اجتماعی است. این موضوع بسیار گسترده است، چون فقه اجتماعی قلمرو بسیار وسیع وگستردهای در برابر فقه فردی دارد. در این قلمرو همهی مسائل فقه اقتصادی، فقه سیاسی، فقه قضایی و فقه جزایی جای میگیرد. از طرف دیگر مبانی کلامی هم بسیار وسیع وگسترده است و قهراً دربارهی مبانی کلامی فقه اجتماعی نمیتوان یک بحث کوتاه و در عین حال جامع ارائه کرد لذا به نظر رسید به صورت موردی، یکی از این مفاهیم که تأثیر بیشتری در فقه اجتماعی دارد ارائه شود. این بررسی موردی را به مسئلهي عصمت اختصاص میدهیم. تأثیر مسئلهي عصمت در فقه ما به طور کلی و عمومی، بسیار بسیار مؤثر هست، تأثیر این مبنا، از این جهت است که بر اساس اعتقاد به عصمت، آنچه را که ائمه (ع) در بیان شریعت ارائه کردهاند، از خطا و سهو و نسیان مبرا است. چه این که به دلیل عصمت عمل و رفتار آنها هم برای ما حجّیت پیدا میکند لذا برخوردمان با قول امام، برخورد با رأی مجتهد نیست که احتمال خطا دربارهي او وجود داشته باشد.