امام صادق(ع) وارد دعوای سیاسی نشد چنانکه زیدیه و دیگران شدند و همین هم منصور را کلافه کرده بود؛ ایشان رفتار و حرکتی را شروع کرد که ماندگار شد و امروز هم قابل الگوبرداری است؛ اگر امام یک حکومت موفق حتی تا ۱۰۰ سال درست میکرد بالاخره تمام میشد ولی این میراث گرانبهایی را که باقی گذاشته است که تا قیامت اگر برداشت درستی داشته باشیم درسآموز است
«شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاء وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ»[1] در آیهی سیزدهم سورهی شورا، وحدت پیام انبیاء مطرح شده است. از پیام حضرت نوح، ابراهیم و موسی، عیسی و پیامبر اسلام(ص) به عنوان یک دین و طریقهی واحد یاد شده که از جانب خدای متعال برای انسانها مقرر شده است و آن پیام واحد این است که دین را برپای دارید و در امر دین به تفرق کشیده نشوید
در باره قیام سید الشهداء زمینه ها، علل، عوامل و فلسفه آن، نظرات زیادی ارائه شده است. این دیدگاه ها را می توان این گونه صورتبندی کرد که قیام امام حسین (ع) یک ماموریت اختصاصی رازآلود بوده که راز آن بر کسی مکشوف نیست تا دیدگاهی که معتقد می باشد هدف امام، تشکیل حکومت بر اساس عدل الهی و برنامه سیاسی صرف بوده است. اینها در قلمرو تفکر شیعی است و الا اهل سنت نیز تحلیلها و نظریاتی پیرامون نهضت سید الشهداء دارند.