در جلسه قبل بحث از هدف شناسی قیام امام حسین علیه السلام بود که هفت نظریه تبیین شد که البته در سه نظریه کلی میگنجد. الف) امتناع از بیت؛ ب) نظریه شهادت که خودش تفسیرهای متفاوتی دارد؛ ج) تشکیل حکومت و اعاده خلافت و امامت.
در باب هدف قیام امام حسین 7 نظریه مطرح شد و منظور از اهداف، اهداف درجه دوم بود که میتوان از آن به تاکتیکهای امام اشاره داشت. از میان این 7 نظریه، مهمترین آنها، نظریه شهادت سیاسی و نظریه تشکیل حکومت میباشد. نظریه شهادت سیاسی معتقد است امام خواست برای نفی مشروعیت از امویان و خلافت امویان به سوی شهادت برود. از نظریه شهادت و حکومت کدامیک را برگزینیم؟ اگر نظریه حکومت را بپذیریم نظریات شهادت سیاسی و فدیهای و ... ردّ میشود. نه موضوع میتوان در باب این دو نظریه تصور کرد.
استاد محمد اسفندیاری: دربارة امام حسین کتابهای متعدد فارسی و عربی نوشته شده و عاشورا نگاری در طی قرون متمادی جریان داشته که یکی از این مباحث هدف از قیام امام بوده است. مسلّم است که احیای دین، اقامه عدل، ابطال باطل و... از اهداف امام بوده است چرا، که همه میدانند اینها اهداف درجه اول است و اختلافی نیست ولی آنچه محل اختلاف است اهداف درجه دوم امام است. مثلاً این که امام در حرکت از مدینه به مکه و از مکه به کوفه چه برنامه و هدفی داشته است و یا تاکتیک امام در این مسافرت چه بود؟ چگونه میخواست از بیعت امتناع کند؟ آیا با شهادت سیاسی، شهادت عرفانی و...؟ امام چگونه میخواست امر به معرف و نهی از منکر کند؟