حجتالاسلام والمسلمین سیدجواد ورعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۹ خردادماه، در مراسم بزرگداشت آیتالله امینی به مناسبت چهلمین روز ارتحال ایشان که به صورت مجازی برگزار شد، گفت: بنده دو دهه با ایشان ارتباط داشتم که بخشی از آن در دبیرخانه خبرگان رهبری و در انتشار مجله حکومت اسلامی بود.
وی افزود: مهمترین دغدغه و نگرانی ایشان، نسبت به نهاد رهبری بود و هم در دوره امام و هم بعد از آن، اهتمام ویژهای به این مسئله داشت؛ وی معتقد بود که باید برای رهبران آینده در نظام اسلامی تدبیری بیاندیشیم و برای رهبران آینده برنامهریزی کنیم.
ورعی بیان کرد: ایشان حتی معتقد بود که ما در دهه اول انقلاب نسبت به این مسئله کوتاهی کردهایم؛ وی اعتقاد داشت که باید افرادی را که زمینه رهبری آینده را دارند، شناسایی کرده، درس و بحث منظمی برای آنان داشته باشیم و زندگی آنان را تأمین کنیم تا در صورت نیاز از آنان استفاده شود.
ورعی بیان کرد: ایشان در دو دههای که نیابت مجلس خبرگان رهبری را داشت، بخش زیادی از وقت خود را مصروف تحقیقات در زمینه حکومت اسلامی و ولایت فقیه کرد.
دیدگاه آیتالله امینی درباره شرط مرجعیت برای رهبری
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: آیتالله امینی معتقد بود که ولایت فقیه، تداوم امامت در مکتب تشیع است؛ لذا برای رهبری نظام اهمیت زیادی قائل بودند؛ ایشان میگفت که حتی اگر مرجعیت را در رهبری معتبر ندانیم، نمیتوانیم از امتیازات مرجعیت در تاریخ شیعه صرف نظر کنیم؛ ایشان در بازنگری اصول قانون اساسی به خصوص اصول مرتبط با رهبری نقش زیادی داشتند و در مباحث حذف شرط مرجعیت برای رهبری، معتقد بود که ما مرجعیت را به عنوان مرجِح در رهبری مدنظر داشته باشیم و به طور کلی از شرط مرجعیت عدول نکنیم.
ورعی اضافه کرد: ایشان اختیارات گستردهای را برای رهبری پذیرفته و معتقد بود فضای موازین فقهی اختیارات زیادی برای رهبری نظام قرار داده تا در تمامی سطوح بتواند جامعه را اداره کند که به تعبیری فرمایش امام، ولایت مطلقه فقیه است. البته عناصر دیگری هم در تفکر آیتالله امینی وجود داشت؛ یعنی ایشان همان طور که به لحاظ فقهی اختیارات گسترده برای رهبری قائل بود، معتقد بود که ولایت فقها، بالفعل نیست و انتخاب مردم است که ولایت یک فقیه را بالفعل میکند.
وی افزود: این نکته بسیار مهمی است که پیامدهای متعددی دارد؛ وی معتقد بود اگر مردم به ولایت یک فقیه فعلیت میبخشند، همانها هم میتوانند دوره رهبری را زماندار و مدتدار کنند، حتماً مقتضای ادله، دوام مدت نیست؛ لذا در کمیسیون مسائل رهبری یکی از پیشنهاداتی که مطرح شد، این بود که رهبری برای ده سال انتخاب شود و اگر بعد از ده سال خبرگان، فرد شایستهتری را شناسایی نکرد، رهبری را برای ده سال دیگر تمدید کنند.
ورعی اضافه کرد: نکته دیگر در تفکرات ایشان، نظارت بر عملکرد رهبری بود که در کمیسیون مربوطه در خبرگان از سوی آیتالله امینی و آیتالله مؤمن مطرح شد، گرچه با آوردن ادله از سوی مخالفان، چیزی که تصویب شد، نظارت بر بقای شرایط رهبری بود که نسبت به این نظارت هم دو دیدگاه وجود دارد.
وی در توضیح این دو دیدگاه تصریح کرد: برخی معتقد بودند این نظارت صرفاً بر بقای شرایط رهبری است و تلازمی با عملکرد رهبری و نهادهای زیرمجموعه ندارد؛ ولی لازمه نظارت بر بقای شرایط، نظارت بر عملکرد هم هست، زیرا تا نظارت بر عملکرد نباشد، نمیتوان قضاوت کرد که رهبری واجد شرایط هست یا خیر.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: ایشان اصرار داشت که فقیهی که اختیارات گسترده برای او قائل هستیم، حتماً باید اختیارات وی در قانون اساسی شمرده شود؛ نمیتوان از یک طرف ولایت مطلقه قائل باشیم، اما اختیارات رهبری در قانون اساسی به صورت منضبط نباشد.
ورعی بیان کرد: از دیدگاه وی سرشماری اختیارات رهبری، دو فایده دارد؛ اول اینکه اگر رهبری در شئونی که جزء اختیارات اوست، ورود کند، عدهای نخواهند گفت که او فراتر از قانون اساسی در اموری دخالت کرده که در شمار اختیارات رهبری نیست، لذا باید محدوده اختیارات رهبری دقیقاً بیان شود و فایده دوم این است که خود رهبری برای حل معضلات نیازی به نقض قانون اساسی و حرکت فراتر از قانون اساسی برای حل مشکلات کشور نخواهد داشت.