رابطه جرم و گناه
دیشب موضوع میزگرد موسسه فهیم با حضور حجت الاسلام والمسلمین استاد ورعی و حجت الاسلام اسکندری برگزار گردید. موضوع جلسه رابطه جرم و گناه بود. استاد ورعی به عنوان نظریه پرداز و استاد اسکندری بعنوان ناقد شرکت کردند. در این جلسه استاد ورعی در آغاز به طرح بحث پرداخت و گفت: این سئوال که آيا هر جرمي گناه است؟ و داراي آثار دنيوي و اخروي است؟ هر مجرمي فاسق است و روز قيامت مجازات خواهد شد؟ آيا هر گناهي جرم است؟ و هر گنهكاري مجازات مي شود؟ محور اصلی بحث می باشد.
این استاد حوزه علمیه قم در ادامه به تعریف دو واژه جرم و گناه پرداخت و گفت:
جرم:«فعل يا ترك فعلي كه قانون با مجازات، ضمانت اجرايي براي آن فراهم مي سازد.» (بخشي از ماده 2 قانون مجازات اسلامي، مصوب 1370ش) وگناه: نافرماني اوامر و نواهي خداي متعال است.
ایشان در ادامه بهضرورت و پيشينه اين بحث با توجه به تشكيل حكومت ديني در جامعه ما پرداخت و گفت::
آيا مردم شرعاً وظيفه دارند قوانين و مقررات دولتي را رعايت كنند يا به عنوان يك وظيفه مدني و عرفي؟در برخي از كتب و مقالات اين بحث مطرح شده است.(كتاب جرم و گناه، از جناب آقاي حسيني تاش؛ مقاله احكام حكومتي از جناب آقاي صرامي)
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در ادامه به ماهيت احكام حكومتي و قوانين و مقررات دولتي پرداخت و سه نظریه مهم را بر شمرد:
-
حكم حكومتي، حكم شرعي است.(امام خميني)
-
حكم حكومتي، جزو دين و شريعت نيست.(علامه طباطبائي)
-
حكم حكومتي بمثابه مقررات و آيين نامه اجرايي احكام شرعي است.(آيت الله صافي و ...)
وی در ادامه به مقتضای ادله در این باره پرداخت و گفت:
برخي آيات اطاعت از رسول خدا را اطاعت شرعي و تخلف از ايشان را گناه دانسته اند. اين آيات به پيامبر و نهايتاً جانشينان معصوم ايشان اختصاص دارند و شامل كارگزاران غير معصوم آنان نمي شوند. اطاعت و نافرماني از كارگزاران آنان هم هميشه و در همه جا اطاعت و نافرماني آنان نيست، مگر در مواردي كه عرفاً اطاعت و نافرماني آنان اطاعت و نافرماني از معصوم باشد.
از روايات هم بيش از اين استفاده نمي شود.
استاد ورعی در نهایت این گونه نتیجه گفت: تخلف از فرامين جانشينان غير معصوم آنان در صورتي گناه است كه:
-
عرفاً نافرماني معصوم باشد.
-
مفاد فرمان حكمي از احكام شرعي باشد، به طوري كه تخلف از حكم شرع شمرده شود.
-
تخلف از آنان موجب «اختلال نظام»، «اضرار به غير» يا «مخالفت با اصل و اساس حكومت ديني» تلقي شود. كه در اين صورت ارتكاب آن عناوين گناه است، نه نافرماني حكم ايشان.
استاد اسکندری در ادامه به نقد مطالب نظریه پرداز پرداخت و گفت:
من نسبت به اصل مسئله چندان مخالفتی با ایشان ندارم ولی طرح این بحث موجب تجری مردم نسبت به قوانین حکومتی می شود و این طور هم نیست که مسئله مورد ابتلاء باشد و با سئوالی که من از دفتر مراجع کردم چندان مسئله مورد ابتلایی نیست.
اشکال دیگر این که حد و حدود نظریه کمی مبهم است. این که کجا اضرار به غیر است؟ کجا اختلال نظام است؟ و کجا نیست ؟مورد ابهام است و باید درباره آن پیشتر تحقیق شود.
در ادامه حضار به طرح پرسش و پاسخ پرداختند