استاد دانشگاه تهران در بیان دیدگاه خود گفت: سید الشهدا(ع) یک مخالف سیاسی حکومت بوده است ، و لی انتخاب محدود داشت. زمین بازی را بنی امیه تعیین می کرد چون ، قدرت سیاسی در دست بنی امیه بود و امام حسین(ع) به عنوان یک شهروند ویک کنشگر سیاسی واجتماعی باید در قبال حاکمیت موجود کنش یا واکنشی می داشت.
به گزارش روابط عمومی موسسه علمی وپژوهشی فهیم به مناسبت ایام عزا داری سالار شهیدان حسین بن علی(ع) ویاران با وفایش مجلس سخنرانی وذکر مصیبت از طرف آیت الله کاظم قاضی زاده رئیس موسسه، در محل موسسه فهیم، واقع در شهر مقدس قم در تاریخ 2/5/1402 با حضور اساتید، نخبه گان حوزوی ودانشگاهی، جمعی کثیری از برادران وخواهران دانشجو برگزار شد.
سخنران اولین شب مجلس عزا داری، دکتر محسن برهانی عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بود که سخنرانی خود را با عنوان« حرکت سید الشهدا، کنش یاواکنش ؟» ارائه نمود.
دکتر برهانی در صحبت های مقد ماتی خود گفت« حرکت امام حسین دارای ابعاد مختلف است، یکی از باتلاقی های که متأسفانه بخشی از جریان های روشنفکری ایران به آن مبتلا شده اند، این است که موضوع عاشورا وقضیه سید الشهدا را تبدیل کردند به یک موضوع تئوریک ونظری. معمولا در جلساتی که برگزار می شود مثل تحلیل یک واقعه تاریخی است. در نظر روشنفکران حرکت امام حسین فقط یک حرکت تاریخی وتئوری صرف است، جنبه تئوری ونظری غلبه دارد بر حرکات معنوی وعاطفی. باید یاد آوری نمود که در مورد حرکت امام حسین(ع) تحلیل های مختلفی وجود دارد.
استاد دانشگاه تهران گفت: بحثی را که قرار است تقدیم کنم این است که آیا حرکت سید الشهدا در شش ماه اخر عمر شریف شان را چگونه می خواهیم تحلیل کنیم؟ دوستان توجه دارند تحلیل های متخلفی نسبت به حرکت سید الشهدا انجام شده است، حتی از فقهای سلف در ادبیات مرحوم صاحب جواهر و مرحوم نراقی بارقه های دیده می شود حتی در کلمات فقهای متقدم تر مثل سید مرتضی ( رضوان الله علیهم اجمعین). دکتر برهانی در ادامه مطالب مقدماتی خود اظهار داشت: یک جریانی درایران شکل گرفت در دهه 1350 تا 1370 شمسی ادبیات مختلف از چپی و راستی شکل گرفت به دلیل وضعیتی که در جهان پیش آمد ادبیات چپ وانقلابی بسیار خوب پر رونق شد. این ادبیات منجر به این شد که بسیاری از تحلیل ها به این سمت و سو حرکت کند. که حرکت سید الشهدا یک حرکت کنشی بود یعنی حسین بن علی(ع) دربرابر ظلم قیام کرد. امام حسین رفت برای تشکیل حکومت و ادبیات تشکیل حکومت، تبدیل شد به یک ادبیات رائج در ایران و بخشی از جهان تشیع و جهان اسلام ، اکثر مواردی که در مورد سید الشهدا نوشته شده است معمولا روی این فضا است غیر از مطالبی که اخیرا از یکی از اندیشمندان معاصر نقل شد. این اندیشمند موضوع فرار سید الشهدا را مطرح کرد .متفکران دیگری چون شهید مطهری بر اساس تئوری امر به معروف ونهی از منکر تلاش نمودند که حرکت سید الشهدا را تبین کنند.
مطلبی را که می خواهم مطرح کنم این است که ما سید الشهدا را یک انقلابی تحلیل کنیم که در مقام سقوط یک حکومت است. یا سید الشهدا را مضطری تعریف کنیم که در مقام فرار است یا سید الشهدا را تحلیل کنیم به عنوان یک مخالف سیاسی که از طرفی دغدغه اصلاح اجتماعی دارد واز طرف دیگر انتخاب های سید الشهدا محدود است.
استاد دانشگاه تهران در بیان دیدگاه خود گفت: سید الشهدا(ع) یک مخالف سیاسی حکومت بوده است ، و لی انتخاب محدود داشت. زمین بازی را بنی امیه تعیین می کرد چون، قدرت سیاسی در دست بنی امیه بود و امام حسین(ع) به عنوان یک شهروند ویک کنشگر سیاسی واجتماعی باید در قبال حاکمیت موجود کنش یا واکنشی می داشت ، ولی در این کنشگری فرصت و ظرفیت محدودی در اختیار داشت. وقتی والی مدینه از امام حسین دعوت می کند که به کاخ دارالاماره نزد والی حکومت حاضر شود، امام حسین به عبد الله بن زبیر می گوید « اظن طاغیتهم قد هلک» فکر می کنم طاغوت بنی امیه به درک واصل شده است.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: امام حسین ع در برابر درخواست حکومت بنی امیه برای بیعت با یزید دو انتخاب بیشتر نداشت: یا بیعت کند که حکومت نوپای یزید با بیعت امام حسین(ع) مشروعیت یابد (گرچه قدرت سیاسی در اختیار بنی امیه است ولی حکومت یزید فاقد مشروعیت سیاسی است.) یا مسیر شهادت را انتخاب نماید ؛ زیرا گزینه ای دیگر برای امام حسین(ع) وجود ندارد.
دکتر برهانی در ادامه صحبت های خود گفت: باید حرکت امام حسین(ع) را طوری تحلیل کنیم که ایشان گرچه به عنوان مصلح اجتماعی می خواست اصلاحات را در جامعه بوجود آورد ، ولی ظرفیت اش محدود بود. امام می توانست حرکتهای مختلفی را انجام دهد مانند قیام، سکوت و یا تسلیم در برابر یزید. ولی امام حسین(ع) هیچ یک از موارد فوق را انتخاب نکرد بلکه در برابر حکومت نامشروع یزید مقاومت کرد. امتناع امام حسین از بیعت خود نوعی مقاومت در برابر حکومت جور است .
استاد دانشگاه تهران گفت: امام بازی یزید ومعاویه را فهیمده بود ، امام می دانست کشته می شود ،امام باید نحوه کشته شدن را خود انتخاب نماید. چون بنی امیه امام را در شرایطی قرار داده بودند که امام بایستی یکی از سه راه را انتخاب نماید 1- بیعت2- فرار به طرف یمن یا دیگر اطراف 3 - شهادت و مرگ نمادین که باعث بیداری امت اسلامی شود.
دکتر برهانی گفت: دوستان امام مانند ابن عباس وبرادرش محمد حنفیه به امام پیشنهاد کردند که از حرکت به سمت کوفه منصرف شود ، کوفه مقصد مناسب برای امام نمی باشد، ولی امام مسیر کوفه را انتخاب نمود ، حتی بعد از دریافت گزارش شهادت مسلم بن عقیل و دگرگونی سیاسی – اجتماعی در کوفه باز هم امام مسیر حرکتش را تغییر نداد. به عبارت دیگر با توجه تحولات واتفاقات که در مدت حرکت از مدینه تا مکه واز مکه به عراق واقع شده است واشراف اطلاعاتی که امام حسین(ع) بر اوضاع دارد امام حسین(ع) می داند که شهید می شود ولی نحوه شهادت را باید خود انتخاب نماید.
استاد دانشگاه تهران گفت: سوال اساسی این است که امام حسین(ع) خروج بر حکومت نمود یعنی میخواست نظم اجتماعی وسیاسی را فرو پاشد یا اینکه امام حسین خارج از حکومت باشد. وی در پاسخ گفت: امام حسین خارج از حکومت شد وبنی امیه نیز امام را در مسیر دو راهی بیعت وشهادت قرار داده بودند، امام حسین با امتناع از بیعت از حکومت خارج شد . امام به عنوان یک مخالف سیاسی با امتناع از بیعت مسیر شهادت را انتخاب کرد .مخالف سیاسی بودن حکومت جور ونامشروع ، به قیمت شهادت خود و جوانان واسارت اهل بیت(ع) تمام شد . امام حسین ع موارد مختلف از جمله در صحبت با ام سلمه خبر از قطعی بودن شهادت خود می داد.
دکتر برهانی در ادامه ضمن نقد دیدگاه های مشهور دیگر از جمله دیدگاه فرار حسین بن علی ع به یمن یا دیدگاه غیر قابل تحلیل بودن حرکت امام حسین و دیدگاه تلاش برای بدست گیری قدرت سیاسی و یا در جهت اجرای صرف امر به معروف و نهی از منکر ، به بیان مستندات تاریخی و روایی دیدگاه خود پرداخت.