خطبه فدکیه یا بازخوانی میراث بعثت/ استادمهدوی راد
به گزارش روابطعمومی مؤسسه پژوهشی – فرهنگی فهیم همزمان با ایام عزاداری شهادت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) چهارصد یازد همین جلسه نظریهپردازی مؤسسه فهیم با عنوان« تاویلهای قرآنی به فاطمه زهرا(س)» با ارائه حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد؛ استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، شامگاه ۱۴ آذرماهبا حضور اساتید و پژوهشگران حوزه و دانشگاه درسالن اجتماعات موسسه برگزار شد
استاد مهدوی راد با بیان اینکه خطبه حضرت زهرا(س) از جهات مختلفی حیرتآور و حالت معجزه دارد، در صحبتهای آغازین خود اظهار داشت: دو نکته ابتدایی را عرض میکنم و سپس به بحث اصلی خود میپردازم.
بازخوانی میراث بعث
اولین نکته مربوط به خطبه حضرت زهرا سلاماللهعلیهاست. این خطبه، که در مسجد و در گفتوگوهای حضرت با همسران انصار و دیگر افراد ایراد شده است، از جهات مختلف شگفتانگیز است. به معنای واقعی کلمه، این خطبه معجزهآساست. مدتی است که به ذهنم رسیده است که تعبیر “خطبه فدکیه” رسایی لازم را برای این اثر ندارد. شاید این تعبیر نتواند عمق و گستردگی معارف این خطبه را نشان دهد.
در جلسهای که با حضور زندهیاد استاد محمدرضا حکیمی رضواناللهتعالیعلیه برگزار شد، ایشان با عشق و علاقه فراوانی که به معارف اهل بیت علیهمالسلام داشتند، به مناسبت موضوعی به این خطبه اشاره کردند و فرمودند که اطلاق عنوان “فدک” یا “فدکیه” بر آن ظلم است. من از ایشان پرسیدم که چه عنوانی مناسبتر است؟ ایشان کمی تأمل کردند و سپس فرمودند که شاید عنوان بازخوانی میراث بعثت شایستهتر باشد.
موضوع بندی خطبه حضرت زهرا(س)
استاد مهدوی راد اظهار داشت: قسمت اول حمد الهی و قسمت دوم جایگاه پیامبر(ص) است و تا اینکه به فدک میرسند و خطاب به خلیفه اول از این آیه استفاده فرمودند: أَفَحُکْمَ الْجَاهِلِیَّهِ یَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ. در آیه هم به آیاتی استناد فرمودند که ما ارث میبریم؛ در ادامه خلیفه ظاهرا برمیخیزد که با عباراتی فضا را تلطیف کند و میگوید من خودم شنیدم پیامبر(ص) فرمودند که نحن معاشر الانبیاء لا نورث؛ اولین کسی که حدیث در مورد پیامبر(ص) جعل کرد ابوبکر است و اولین کسی هم که نقد قرآنی کرد حضرت زهرا(س) بود. فخررازی عبارت خیلی جالبی دارد که نمیدانم آن را از ام سلمه گرفته است یا خودش به ذهنش رسیده است؛ ام سلمه بعد از این ماجراها گفتند این چه استدلالی است که گفته شود ما پیامبران ارث نمیبریم زیرا اگر گفته شده بود ابتدا باید خانواده پیامبر(ص) میشنیدند ولی هیچ کسی از خانواده ایشان چنین چیزی نشنیده بود.من نیز بر اساس این نگاه، خطبه را از لحاظ فیزیکی طبقهبندی کردم. بخش اول خطبه به حمد الهی اختصاص دارد و در بخش دوم جایگاه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله تشریح میشود. این بخش تقریباً تا جایی پیش میرود که مسئله فدک مطرح میشود. اما برخلاف تصور عمومی، بخش اعظم خطبه به موضوعات دیگری از جمله خطاب به انصار، هشدار به آنان و تحلیل شرایط اجتماعی اختصاص دارد.
استنادات قرآنی حضرت زهرا درباب ارث
یکی از ویژگیهای برجسته این خطبه، استناد دقیق حضرت زهرا سلاماللهعلیها به آیات قرآن است. حضرت در این خطبه با استدلالهای روشنی نشان میدهند که ادعای خلیفه وقت درباره ارث نبردن انبیا برخلاف صریح آیات قرآن است. روایت نقلشده از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز از نظر حضرت فاقد اعتبار بوده و توسط ایشان به چالش کشیده میشود. میتوان گفت که حضرت زهرا سلاماللهعلیها نخستین کسی بودند که پس از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، به نقد قرآنی حدیث پرداختند.
این روایت و حواشی مربوط به آن، در اصول و کلام اهل سنت نیز مباحث فراوانی ایجاد کرده است. از جمله این مسائل، بحث درباره ارث انبیاست؛ اینکه آیا انبیا ارث میگذارند یا خیر، و اگر ارث میگذارند، آیا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله مستثنا شدهاند یا خیر. مرحوم شمسالدین در کتاب خود با عنوان« نظام الحکم والاداره فی الاسلام» این موضوع را به تفصیل بررسی کردهاند. ایشان در این کتاب به مسائل مختلف خلافت، از جمله خاستگاه آن و مباحث مربوط به اجماع، پرداختهاند.
نکتهی بعدی که میخواستم عرض کنم، در راستای رسیدن به بحثی که عزیزان عنوان کردهاند، این است که دو نکته در خطبه حضرت زهرا و شاید در سایر بیانات ائمه علیهمالسلام مغفول واقع شده است. حالا اگر بخواهیم هر عنوانی برای آن در نظر بگیریم، آمیختگی این معارف با آیات قرآنی و زاویهنگاه از این جهت بسیار آموزنده و گاهی تکاندهنده است. شاید بخشی از این معارف در قالبی از تأویل قرار بگیرند، اما واقعاً روایات اهل بیت علیهمالسلام و توجه به آنها نشان میدهد که ماجرا به گونهای دیگر است. به هر حال از زاویههای مختلف هم این موارد قابل توجه است
استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: فخررازی هم به این نکته تاکید دارد که اگر بنا بر گفتن این مسئله بود باید به علی(ع) و زهرا(س)، ابن عباس و… میگفت و ابوبکر چه کاره است که فقط به او بگویند. این عبارت سبب شده تا در اصول و کلام اهل سنت بابی در مورد ارث انبیاء باز شود از جمله اینکه آیا اساسا انبیاء ارث نمیبرند یا فقط پیامبر(ص) ارث نمیبرد. شمسالدین در کتابی به نام « نظام الحکم و الاداره فی الاسلام» فصل مهمی در مورد «کیف تکوًن الخلافه» دارد و معتقد است آن چه در جهان اهل سنت رخ داده است تفسیر واقعیت است نه توضیح حقیقت. گفتند خاستگاه خلافت اجماع است و بعد دیدند اجماعی وجود ندارد گفتند با پنج نفر هم میتوان اجماع کرد و بعد دیدند که خلیفه دوم اجماع نداشت و شورا بود و معاویه هم با زور روی کار آمد لذا مبنای خلافت را قلدری گذاشتند و بعد لطف کردند و فرمودند قلدری و زور خوب نیست ولی باز اگر کسی با زور حاکم شد اطاعت از او واجب است.
استاد مهدویراد با بیان اینکه علامه طباطبایی در جلد یک، صفحه ۲۰۶ و در جلد ده، صفحه ۹۹ و ۱۰۰ المیزان مطلبی فرموده است که سبک بیانی قرآن اینگونه است که گاهی مفاد جمله مستقل چه در سیاق و چه بیرون از آن حجت است، افزود: ایشان میفرماید ائمه(ع) گرچه در نظر در مورد تفسیر آیات چیزی نگفته باشند ولی عملا برخی آیات را تفسیر کردهاند؛ حضرت زهرا(س) در این خطبه در تعابیری تکاندهنده و تند فرمودند که اینها خیز برداشتند و با تشکیل سقیفه گفتند ما قصد داشتیم جلوی فتنه را بگیریم ولی حضرت تاکید فرمود: الا سقطوا فی الفتنه که قسمتی از آیه شریفه «وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائْذَنْ لِی وَلَا تَفْتِنِّی ۚ أَلَا فِی الْفِتْنَهِ سَقَطُوا ۗ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَهٌ بِالْکَافِرِینَ» است. این آیه مربوط به منافقان و جنگ تبوک است زیرا منافقان صحنهسازی میکردند تا با بهانههای مختلف به جنگ نروند لذا یکی از آنان به پیامبر(ص) گفت که اجازه دهید من در فتنه نیفتم و آیه فرمود شما در فتنه ساقط شدید.
سقیفه فتنه بود
استاد دانشگاه فردیس فارابی افزود: ماجرای سقیفه فتنه بود و این فتنه تا الان هم ادامه دارد؛ سعید ایوب که از فضلای مستبصر در قاهره بود در معالم الفتن گفته است نوع شکلدهی سقیفه و به کارگیری تعابیری چون اجتهاد و رای و … سیلابی شد که در خودش کرور کرور انسان را غرق کرد. فتنه هم یعنی فضای گرگ و میشی که نتوان در آن حق را به راحتی تشخیص داد. اصلا جهاد برای این است نه آن چه خلفا در سالهای اول به زور انجام دادند. ابن قدامه با صراحت میگوید که نماز و روزه و … تکلیفش مشخص است و اگر امام عده و عُده داشته باشد حداقل سالی یکبار باید جهاد کند علیه حاکم دیگر ولو اینکه فاجر باشد یا نیک!
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه با همین استدلال خلفا به بلاد مختلف حمله کردند و چه بلایی بر سر آنان آوردند، افزود: بعد از پیامبر(ص) پنج حزب ایجاد شد و فضا را فتنهآلود کردند، نویسنده کتاب «تاریخ الحسین» گفته است این احزاب دو سال مانده به وفات پیامبر(ص) مشغول طراحی و برنامهریزی برای بعد از پیامبر(ص) بودند، ابوبکر و عمر، ابوعبیده جراح یک حزب، بعد حزب امویان، حزب دیگر سعد بن عباده و یارانش و حزب علوی و علویان و …بودند و وقتی حضرت زهرا(س) به آنان خرده گرفت گفتند که شما دیر آمدید. عمر با ابوعبیده از سقیفه بیرون آمدند و چنان نعره میزدند که دهانشان کف کرده بود و هر کسی را هم که در کوچه و مسیر میدیدند دستشان را گرفته و به بیعت با ابوبکر اجبار میکردند.
وی ادامه داد: امویان به خاطر بیآبرویی که در فتح مکه با عنوان طلقاء برای آنان حاکم شده بود دیدند سرشان کلاه رفته است سراغ علی(ع) رفتند تا بازی جدیدی را شروع کنند ولی امام(ع) درخوست ابوسفیان را نپذیرفتند لذا هیئت حاکمه با او قرارداد بست و بعد هم به پسر او مسئولیت دادند. شاخ فتنه از سقیفه درآمد لذا حضرت زهرا(س) فرمودند: الا سقطوا فی الفتنه. یعنی خود ابوبکر و عمر هم بازیچه امویان شدند و امروز هم جهان اسلام بازیچه همان تفکر و رفتار اموی است.جهان اسلام امروز گرفتار فتنه اموی است.
جریان علیستیزی که پیامبرستیزی و خداستیزی است
استادمهدویراد اضافه کرد: جریان علیستیزی که پیامبرستیزی و خداستیزی است همه برای امویان است نه اهل سنت و شیعه ولی همه ما هم وارد بازی آنها شدهایم؛ به تعبیر یکی از علمای اهل سنت مگر میشود کسی مسلمان باشد و عشق به خانواده پیامبر(ص) نداشته باشد و آنها را فراموش کند
وی افزود: گاهی مفسران اهل سنت با این آیه؛ وَإِذْ قُلْنَا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ ۚ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلَّا فِتْنَهً لِلنَّاسِ وَالشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ ۚ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یَزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیَانًا کَبِیرًا، بازی کرده و تفسر عجیبی از شجره ملعونه ارائه میکنند که گویی خداوند خواسته از یک درخت عجیب و غریبی نام ببرد که شاخههای خاردار و آنچنانی دارد؛ در حالی که روایاتی از پیامبر(ص) داریم که فرمودند من خواب دیدم که امویان بر منبر من رفت و آمد دارند که مراد از منبر جایگاه و حاکمیت است، قرطبی که باسوادترین مفسران اهل سنت و در عین حال متعصبترین است وقتی با این همه رویت با این همه سند روبرو شده است میگوید مراد از این شجره ملعونه امویان هستند ولی سه نفر را باید استثنا کرد؛ عثمان، معاویه و عمربن عبدالعزیز ولی میگوییم تو چگونه به این نتیجه رسیدی؟
استد مهدویراد بیان کرد: علامه طباطبایی در ذیل آیه میفرماید که ما با معنای شجره و رؤیا نمیتوانیم به جایی برسیم و بعد تحلیل میکنند که قطعا این شجره بنیامیه هستند. این فتنه آنقدر برای جامعه اسلامی فضاحت ایجاد کرده است که یکی از این فتنهها، عثمان بود که به تعبیر یکی از علمای اهل سنت ای کاش عثمان اصلا نبود و جالب اینکه مترجم وی هم در پاورقی آورده است ای کاش اصلا سقیفه نبود. به تعبیر محمدتقی شریعتی یکی از سیئات شیخین معاویه است. اگر سقیفه نبود بنیامیه کجا بودند؟
حزب سازی وسقیفه
استاد مهدوی راد بیان داشت : در تاریخ اسلام میبینیم که ابتدا چگونه وارد شهرها میشدند و چه بلایی بر سر ملتها، حتی ایرانیها، میآوردند. به ویژه در دوران سلطنت یزید، که ملک الشعرای بهار در یک چکامه بلند خیلی ناراحت و جوشزده میشود که چرا عربها چنین کردند. اما در نهایت میگوید که به هر حال دین خوبی به ما دادند. این ماجرا پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) شروع شد و دقیقاً پنج حزب مشغول تلاش بودند و این فتنهای بود که در آن برخی از مومنان در آن فضا گیر کرده بودند. یکی از بهترین تحلیلها را میتوانید در کتاب بسیار مهم مرحوم شیخ دکتر عبدالله علایلی پیدا کنید. او به خاطر حقگوییهایش شهرت داشت. ایشان در یکی از سخنرانیهای شب عاشورا که حدود ۷۰-۸۰ سال پیش در قاهره انجام داد، این بحثها را مطرح کرده و بعد آن را در دو کتاب منتشر کرد. ترجمه این کتابها توسط آقای جعفری در دسترس است. در این کتابها اشاره شده است که قبل از رحلت پیامبر حدود دو سال پیش از آن، احزاب مختلف در حال برنامهریزی بودند. حزب ثلاثه که ابوبکر، عمر و ابو عبیده جراح را شامل میشد، حزب عمویان، حزب انصار که سه شاخه داشت و حزب علویان که کار خود را انجام میدادند.
این فتنهای بود که برخی از مردم مانند همان فردی که بلافاصله بعد از خطبه حضرت زهرا (س) آمد و گفت اگر زودتر میآمدید شاید دنبال کسی دیگر نمیرفتیم، اما شما دیر آمدید و همین باعث شد که بیعت با دیگران صورت گیرد. زمانی که این فضا ایجاد شد، حزب سراسری به رهبری آن سه نفر (ابوبکر، عمر و ابو عبیده) تمام قدرت را در دست گرفتند. نکته جالب این است که وقتی این متن از سقیفه را پیدا کردم، بسیار عجیب بود که عمر و ابو عبیده از بیرون به شدت فریاد میزدند و هر کسی را که میدیدند، به زور دست او را میگرفتند و به بیعت مجبور میکردند. در نهایت بیعت انجام شد و سران احزاب دیگر نتوانستند نقشی در این زمینه ایفا کنند. این ماجرا منجر به ایجاد فتنهای بزرگ در تاریخ اسلام شد.
فتنه بنی امیه درنگاه حضرت زهرا(س)
در این قسمت، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به فتنهای که بنیامیه در تاریخ اسلام به راه انداختند، اشاره میکنند و اینکه خود آنها نیز در این فتنه گرفتار شدند. این فتنه که از آن به فتنه بنیامیه یاد میشود، هنوز هم بهطور غیرمستقیم در جریان است و ما در حال حاضر در این بازی که آنها آغاز کردند، گرفتاریم. در واقع، این جریان علیستیزی که در نهایت به پیامبرستیزی و خداستیزی منتهی میشود، همچنان ادامه دارد. اگر کسی خانواده پیامبر (ص) را فراموش کند و یا از آنها بهطور درست و شایسته یاد نکند، در واقع در این فتنهای که بنیامیه به راه انداختند، دچار شده است.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در بیان خود به آیهای از قرآن اشاره میکنند که در آن فتنهای مطرح میشود که بنیامیه نیز از آن در امان نماندند. در ادامه، مفسران اهل سنت نیز به تفسیر این آیه پرداختهاند و نظرات مختلفی را بیان کردهاند. برخی از این مفسران به خصوص در مورد خواب پیامبر (ص) که در آن رؤیای خود را دیده و بنیامیه را بر منبر خود فراز و فرود میبینند، توضیح دادهاند. این خواب بهعنوان یکی از نشانههای فتنهای که بنیامیه بهوجود آوردند، مطرح میشود.
این روایت بهویژه در میان مفسران اهل سنت با اسناد معتبر نقل شده و برخی از آنها برای مقابله با این حقیقت تلاش کردند، اما در نهایت نتوانستند این حقیقت را انکار کنند. از جمله این مفسران علامه طباطبایی (رضواناللهعلیه) هستند که در تفسیر المیزان با هوشمندی خاصی فرمودند که ما نمیتوانیم تنها به رؤیاها یا آیات خاصی استناد کنیم، بلکه باید به مجموع آیات قرآن توجه کنیم تا معنای دقیقتری از فتنه و افراد دخیل در آن به دست آوریم. ایشان تأکید میکنند که فتنهای که بنیامیه به راه انداختند، در واقع فضا را برای ایجاد فساد در تاریخ اسلام فراهم کرد و در نتیجه، فضاحتهایی را بهدنبال داشت.
فتنه بنی امیه وپیامدهای آن در نگاه مفسران اهل سنت
استاد پردیس فارابی در ادامه فتنه بنی امیه را از دیدگاه مفسران اهل سنت بررسی نموده اظهار داشت : سید قطب، مفسر معروف اهل سنت، نیز در تحلیل خود از فتنه بنیامیه و مشکلات ناشی از آن، به دوران عثمان اشاره میکند و وضعیت نامطلوبی که در آن زمان بهوجود آمد را توصیف میکند. وی میگوید که اگر سقیفه بهوجود نمیآمد، بسیاری از مشکلاتی که بهدنبال آن در تاریخ اسلام رخ داد، هرگز بهوجود نمیآمدند. در نهایت، این فتنه بهگونهای بود که جز ضرر و فساد برای جامعه اسلامی چیزی بهدنبال نداشت و هنوز هم اثرات آن در تاریخ اسلام بهچشم میخورد. خدا رحمت کند مرحوم استاد محمدتقی شریعتی را که در کتاب بسیار خواندنی «خلافت و ولایت از نظر قرآن»، یکی از سیئات شیخین و معاویه را مطرح کرده است. امویان در تاریخ اسلام جنایتها و فسادهای بسیاری مرتکب شدند
در آن زمان، یک فرد روشنفکر و گاهی با طرز فکر خود، اظهار داشت که شاید ضربه به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از آنجا شروع شده باشد. چنین نظراتی، درست یا نادرست، تنها باعث گمراهی میشوند. در منطق سیاست، حتی یک دانه عدس میتواند تغییراتی ایجاد کند. برای مثال، در دوران محمدخان قاجار، دو سرباز به هنگام سان دیدن قصد داشتند او را بکشند. فردی که میخواست این فضا را آلوده کند، این مسأله را به عنوان تهدید علیه شاه مطرح کرد، و چندین نفر را به مدت ده روز در زندان به اتهام شاهکشی نگه داشتند. این نوع افکار، نتیجه یک سیاست خطرناک و منطق خاص خود را دارد.