حجتالاسلام والمسلمین ناصر نقویان، شامگاه سهشنبه، در جلسه علمی «میوه دینداری» در مؤسسه فهیم قم گفت: دین آمده اول دنیای ما را آباد کند؛ قرآن کریم از زبان پیامبر(ص) در آیه ۲۰۱ سوره بقره فرموده است: «رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» یعنی اول دنیای زیبا درست کند و بعد از آن آخرت زیبا بدهد و اگر دین نتواند دنیا را درست کند حتما آخرت را هم نمیتواند درست کند.
وی با بیان اینکه مراد از درست کردن دنیا توسط دین چیست؟ افزود: بعد از کرونا در همه جای دنیا بلوا شد؛ مسیحیان و یهودیان و بودائیان و ... در اقصی نقاط عالم و در قم و مشهد هم برخی ریختند و به اینکه مراکز مذهبی تعطیل شده، معترض شدند؛ ثمره این کار یعنی اینکه آیا دین آمده تا بیمار شفا دهد؟
نقویان با اشاره به آیه ۲۴ سوره ابراهیم، «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ» گفت: قرآن کلمه طیبه را به درخت پاکیزه تشبیه میکند؛ مراد از کلمه، انسان و فرهنگ خوب است؛ قرآن فرموده که میوه درخت دینداری دائم است؛ ثمره دینداری در سه وقت معلوم میشود وقتی انسان قدرت دارد؛ خشمگین میشود و عداوت میورزد، اگر در این سه مقطع از مسیر حق و عدالت خارج نشود، معلوم است کارش درست است.
دعواهای دینی و مذهبی را به سمت میوه دینداری ببریم
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: امروز دعوا میان پیروان فرق مختلف و ادیان در این است که چون من شیعه هستم بهشت میروم و تو سنی هستی جهنم میروی؛ مسیحی بقیه را باطل و یهودی همه را جهنمی میداند و وهابی کلاً جز خودشان بقیه را جهنمی میدانند؛ دعواها بر سر ریشه است، در حالی که اگر درختی فقط ریشه داشت و به میوه نرسید بر و نتیجه نخواهد داشت؛ لذا ریشهای مهم است که به ثمر برسد.
وی اظهار کرد: گاهی به این مسائل افتخار میکنیم که فلانی چنان ولایتی است که اسم امام حسین(ع) میآید اشکش جاری میشود، فلانی نافله ۵۱ رکعت میخواند، به اینها امتیاز میدهیم؛ در همین قم فردی را میشناسم که در مرحله اجتهاد است و از کسی تقلید نمیکند؛ شبی مهمان منزلش بودم وقتی ما را بدرقه کرد؛ رفتگر محل از جلوی منرل ایشان عبور کرد؛ او چنان با وی برخورد و پرخاش کرد که چرا آشغالهای ما را نبردی. ایشان به نوافل مقید بود، ولی در برخورد با رفتگر نازنین و زحمتکش این طور رفتار و او را متهم به لجبازی میکرد.
نقویان تأکید کرد: امام علی(ع) فرمود که اگر برادر دینی تو کاری کرد و عذر آورد، عذرش را بپذیر و بگو من بد شنیدم و بد دیدم، ولی وی اصرار میکرد که تو از قصد آشغالهای ما را نبردی. بنابراین اگر نماز در تقوای عملی اثر نگذارد میوه آن دیده نخواهد شد. این نمونهها هم زیاد است؛ لذا اگر ما دعواها و اختلافات را به جای ریشه سر میوه میبردیم خیلی از مشکلات ما حل میشد. چند شب در یکی از شهرهای سنینشین منبر میرفتم یک روز رئیس دادگستری آن شهر از من برای سخنرانی دعوت کرد و بعد از آن به اتاق وی رفتم و گفت که ما شیعیان در اینجا اقلیت هستیم، ولی بیشترین پروندهها مربوط به شیعیان است؛ بنابراین میوه دینداری مهم است؛ امروز باید کاری کنیم که از آن ریشه به میوه برسیم.
قرآن به ثمره دینداری بهای زیادی داده است
نقویان بیان کرد: به همین دلیل تمام تأکید قرآن بر تقواست و همه امتیازات را به تقوا میدهد؛ در آیات متعدد فرموده که «ان المتقین فی جنات و عیون» «ان المتقین فی جنات و نهر»، «ان الله یحب المتقین»، «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا» و «و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنة زمرا»؛ حتی قرآن به کافر هم سفارش تقوا میکند و به مسلمین میگوید در جنگ از مرز تقوا عبور نکنید. همه این تأکیدات بر میوه دینداری است.
این خطیب مشهور با بیان اینکه قرآن در جایی از اهل کتاب هم تعریف کرده و فرموده است: «وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ...»(آل عمران/۷۵) افزود: قرآن فرموده: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ؛ آن کسی اکرم است که با تقواتر است، نفرمود اکثر عملکم یعنی عملش بیشتر است»؛ یا در سوره ملک فرمود که ما شما را خلق کردیم تا بدانیم که کدام عملتان، احسن است؛ یعنی زیباتر عمل میکنید، نفرموده کدام یک عملتان بیشتر است. به تعبیر مرحوم بابایی، ما دینی را به رسمیت میشناسیم که بتواند موجب کاهش رنج بشر شود و اگر قرار باشد رنج بشر را افزایش دهد آن را قبول نداریم؛ «هل الدین الا الحب»؛ ثمره دینداری در دو ناحیه ظاهر میشود یکی در ناحیه افکار و اندیشه بشری و دیگری در عمل؛ صادق هدایت مشکل اندیشهای داشت و در اندیشه به بن بست رسید.
وی در پایان گفت: کسانی که در غرب خودکشی میکنند در اندیشه به بنبست میرسند زیرا نمیتوانند فلسفه زندگی و رنج را دریابند و پاسخ درستی به آن بدهند. لذا وقتی سقف لذات کوتاه آنان به سر آمد و اصطبلشان زیبایی خود را از داست داد، دچار بنبست میشوند. کسانی که وصل به آسمان بینهایت اندیشه الهی هستند، بنبستها را در ناحیه اندیشه برمیدارند و به سؤالات گزنده انسان در قضا، قدر و ... پاسخ میدهند و همین مایه آرامش آنان است.
نقویان با بیان اینکه مشکل دیگر مشکل عملی است، اظهار کرد: یعنی کسی که از نظر اعتقادی و فکری دنیا را بالاتر میبیند باید در مرحله بالاتر عمل صالحی هم داشته باشد، همان طور که قرآن در هر جایی که سخن از ایمان دارد به دنبال آن عمل صالح هم آورده است. عملی ممکن است در زمانی شایسته باشد و در جای دیگر شایسته نباشد؛ حتی نماز اول وقت بستگی به شرایط دارد مثلاً اگر متخصص زنان و زایمان در لحظه نماز بچه به دنیا نیاورد و آن بچه بمیرد نماز اول وقت او ارزش ندارد. امروز کرونا زندگی برخی افراد را فلج کرده است و برخی بیکار شدهاند و رسیدگی به آنان عمل صالح است؛ بنابراین باید ببینیم که عمل صالح در هر زمانی چیست و ثمره و میوه دینداری را که تقوا است در عرصه فکری و عملی محقق کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین ناصر نقویان، شامگاه چهارشنبه، ۱۰ اردیبهشت ماه در نشست «میوه دینداری» در مؤسسه فهیم قم در پاسخ به این سؤال که درخت تا ریشه درستی نداشته باشد میوه درستی هم نمیدهد ولی شما به جای ریشه بر میوه دینداری تاکید دارید، گفت: ما خیال میکنیم فقط ریشهای که ما میگوییم، ریشه است.
وی افزود: قرآن میگوید کسانی که به خدا و روز قیامت باور دارند ریشه درستی دارند؛ ولی اگر کسی بخواهد میوه آبدارتری از درخت بگیرد باید ریشههای محکمتری داشته باشد از این رو برای فردی که میخواهد که زندگی عادی داشته باشد باورهای یهودی و مسیحی هم کافی است.
نقویان تصریح کرد: آیتالله جوای آملی هم نظرشان این است که در زمان ظهور امام زمان(عج)، هم مسیحیت و هم یهودیت باقی است و حضرت آنان را الزام به اسلام نمیکند؛ در آیه ۶۲ بقره سوره میخوانیم: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»؛ یعنی اگر به خدا ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند کافی است.
وی در عین حال تأکید کرد: البته کسی که بخواهد به مرحله بالا و بالاتر برسد باید تلاش بیشتری انجام دهد، کسی که میخواهد گوی سبقت برباید باید تلاش کند تا به دین حق برسد ولی این مسئله برای همه میسر نیست.
آیا همه یهودیان جهنم می روند
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه برخی فکر میکنند که همه یهودیان، جهنم میروند و آیات قرآن را هم به همین معنا تفسیر میکنند افزود: الان تعداد زیادی افراد در دنیا مسیحی و یهودی هستند ولی انسانهای خوبی هم هستند، دست تعدی به مال و نوامیس مردم ندارند؛ خیانت و جنایت نمیکنند، دروغ نمیگویند و تهمت نمیزنند و غیبت هم نمیکنند آیا باید بگوییم چون شما مسلمان نیستید جهنم میروید و برعکس مسلمینی داریم که این کارها را میکنند.
نقویان تأکید کرد: ما باید چهره مکتبی را برای مردم دنیا باز کنیم که همه بندگان را زیر چتر آن بیاوریم زیرا برای خیلی از افراد اصلا امکان فهم اسلام وجود نداشته و ندارد همان طور که برای بسیاری از مسلمین چنین امکانی در مورد ادیان دیگر وجود ندارد.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: پیروان ادیان دیگر هم با همان باورهای خودشان، اگر در میوه تقوا که میوه مشترک دینداری است موفق باشند قابل قبول است؛ بسیاری از مفاهیم اصلی ادیان مشترک هستند؛ دروغ در هر مسلک و ملتی حرام است؛ تعدی به نوامیس مردم و اموال آنان در هر دینی حرام است؛ بنابراین اینکه در ذهن ما کردهاند که فقط شیعه، فرقه ناجیه است و بقیه مردم دنیا به جهنم میروند تفکر اشتباهی است.
وی افزود: اینکه قرآن، سایر انبیاء را تصدیق کرده به چه معناست؟ پیامبر خود را متمم مکارم اخلاق میداند؛ یعنی انبیاء قبل هم مکارم اخلاق داشتهاند ولی من آن را کامل کردهام، انبیاء گذشته هم دستورات خدا را آوردهاند و پیامبر آن را کامل کرده است.
نقویان در پاسخ به این سؤال که از کجا بفهمیم میوه دینداری را به دست آوردهایم؟ اضافه کرد: ما باید در دو ناحیه میوه دینداری را بچینیم، یکی در ناحیه فکر و اندیشه و دیگری عمل؛ یعنی کسی که به این وادی(دین) وارد شود بن بست پیدا نخواهد کرد زیرا دین میتواند سؤالات اساسی بشر را جواب بدهد؛ دین در سختترین مصیبتها به انسان کمک میکند و اجازه نمیدهد انسان بِبُرد.
وی افزود: بخش دوم در عمل است؛ قرآن مسئله تقوا در رفتار را مطرح میکند؛ الان ببینید مقصد یهودی، شیعه، سنی و وهابی، داعشی و حنفی، مالکی و مسیحی رسیدن به بهشت است؛ فرد داعشی هم میگوید من وقتی شیعه بکشم به بهشت میروم اما و هزار اما که این بهشت به تعبیر قرآن فقط یک راه دارد و قرآن این راه یگانه را نشان میدهد که همان ایمان و عمل صالح است و بقیه راهها باطل است.
نقویان با اشاره به سبقت در خیرات که در قرآن مطرح شده است، تصریح کرد: البته برای ما افراد عادی، خیرات و سبقت در آن، همان حد وسط است ولی خیرات برای امام متقین، احسن وجه است، او باید لقمه افطار خود را نخورد و به مسکین بدهد ولی از ما انفاق اندک هم قبول است.
تقوا استاندارد جهانی دارد
نقویان تصریح کرد: الان بحث میکنند که آیا ادیسون و انیشتین به بهشت میروند یا نه؛ اولاً ما نمیدانیم و مقسم بهشت و جهنم هم نیستیم و دوماً آیا دلیل دارد که نگران شویم که آنان بهشت بروند؟ ممکن است خداوند گاهی برخی اراذل و اوباش را هم ببخشد و به بهشت ببرد و ما فضول در کار خدا نیستیم و نباید بخیل باشیم؛ ثانیاً اگر لاین دینداری را پهن بگیریم بقیه هم وارد لاین تقوا خواهند شد؛ شاخص تقوا، استاندارد جهانی دارد زیرا صداقت، پاکی، امانتداری و عدم خیانت در همه جا یکی است.
وی افزود: اگر نگاه جهانی به اسلام داشته باشیم ترازو و خطکشهای ما هم باید جهانی باشد؛ الان برخی حرفها فقط برای شهر خودمان خوب است؛ باید دید خود را وسیعتر بگیریم؛ از قرآن چنین نکات جهانشمول استخراج میشود و به همین دلیل قرآن تا ابد میدرخشد؛ قرآن فرموده است که عمل صالح که در همه مکاتب شایسته است معیار است.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به معیارهای تشخیص عمل صالح اظهار کرد: معیار و شاخص تقوا و عمل صالح دو بخش است؛ بخش نخست آن است که خدا با خلقت انسان در نهاد او قرار داده است؛ خدا در نهاد انسان فجور و تقوا را قرار داده است؛ کودک به اقتضای فطرت خود میفهمد دروغ بد است ولی به تدریج دروغ را از دیگران یاد میگیرد. سنگدلی را ما یاد او میدهیم وگرنه صداقت در وجود او هست.
وی افزود: بخش دوم در جایی است که مرز تقوا، باریک و تشخیص حق، سخت است؛ در جنگ جمل یکی از لشکریان امام علی(ع) خدمت ایشان آمد و گفت که من نمیدانم حق با شماست یا با عایشه و مخالفان، امام شاخص خیلی خوبی دادند، نفرمودند من ملاک حق هستم بلکه فرمودند که حق و باطل از بزرگی افراد شناخته نمیشود، حق را بشناس و افراد را با آن قضاوت کن بنابراین اینکه بگوییم چون فلانی، مرجع تقلید است ملاک نیست.
وی تاکید کرد: اگر مقداری را که عقل و فطرت به ما حکم میکند عمل کنیم در مسیرهای باریک و تاریک هم خداوند به انسان کمک میکند ولی کسی که اهل بی تقوایی است نه به افقهای بالا می رسد و نه در راههای باریک کمکی از سوی خدا دریافت خواهد کرد.