به گزارش ایکنا، محسن برهانی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران، ۱۰ اردیبهشت ماه در نشست علمی «اخلاق اجتماعی، الزام یا التزام» که از سوی مؤسسه پژوهشی فرهنگی فهیم برگزار شد، با تاکید بر مفهومشناسی مجدد واژه اخلاق اجتماعی، گفت: خیلی از افراد لفظ اخلاق را به کار میبرند ولی مفهوم دقیقی از این لفظ ندارند چون بحث اخلاق مشترک لفظی است و برای معانی مختلف به کار رفته است به همین دلیل گاهی انتظاری از اخلاق بیان میشود که در حیطه کارکرد آن نیست. تعابیری مانند اینکه فلانی اخلاق ندارد یا این چه اخلاقی است که دارد ولی آیا این در ادبیات مدرن و یا در سنت علمی گذشته ما اخلاق تلقی میشود؟
وی با بیان اینکه سنت فلسفی ما تحت تاثیر سنت فلسفی یونان بوده است، افزود: دانشها را به دو فلسفه نظری و عملی تقسیم میکردند و علم داشتن به اشیاء آنچنان که هست را فلسفه علم نظری میدانستند و هر چه را که سزاوار عمل است فلسفه عملی بود مانند سیاست مدن و اخلاق و تدبیر منزل. این تلقی در دوره جدید فلسفه اخلاق در قالب نظریه اخلاق فضیلت تعریف میشود و کاملا جنبه فردی دارد و حتی آثار کسانی مانند نراقی و این مسکویه و ... اخلاق را در چنین قالبی تعریف کردهاند.
برهانی بیان کرد: اما تلقی دیگری از اخلاق وجود دارد که قالب بایدی از اخلاق است و معیار اخلاقی به افراد برای زیست اخلاقی میدهند. معرکه اقوال هم در همین جاست زیرا هر اندیشمندی معیار خود را از اخلاق ارائه میدهد که فقط در ذیل فایدهگرایی و وظیفهگرایی دهها نظریه مطرح شده است. ما در جامعه نیازمند آدمهای خوب هستیم و نظام حقوقی باید این دغدغه را داشته باشد که افراد خوب با فضیلت تربیت کند.
عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران با اشاره به اخلاق توصیفی اظهار کرد: هر جامعهای یکسری کدهای اخلاقی را پذیراست و این همان اخلاق اجتماعی است. در اینجا یکسری مسائل اخلاقی مبتنی بر فضیلت داریم؛ یکسری اخلاق مورد پذیرش جامعه و دو مؤلفه دیگر یکی دانش فقه و دیگری حکومت، قدرت و مجازات را در کنار آن داریم یعنی یک ترکیب پیچیده چندگانه شکل میگیرد؛ یکطرف حکومت، یکطرف شریعت و یکطرف هم اخلاق.
اخلاق اجتماعی دائما در تغییر است
برهانی با بیان اینکه اخلاق اجتماعی دائما در حال تغییر است، بیان کرد: مثلا در پوشش آن هم پوشش مردانه ببینید در ۵۰ سال اخیر چقدر تغییرات داریم، در چند دهه گذشته یکسری مسائل خط قرمز بود که امروز کاملا پذیرفته است. در اینجا این پرسش مطرح است که نسبت اسلام و فقه با اخلاق اجتماعی چیست؟ روایات ما دریایی از معارف است که هم ابعاد فضائل را روشن کرده و هم پشتوانه معنوی و اخروی به آن میدهد تا انسانها به سمت فضائل سوق یابند ولی این نوع فضیلت در زمره اخلاق شخصی است ولی بحث ما رابطه شریعت و اخلاق اجتماعی است.
فقه هیچ تعهدی به اخلاق اجتماعی ندارد
وی اضافه کرد: حال ممکن است شریعت چیزی را امر کند که مورد قبول جامعه باشد یا نباشد. مثلا شریعت برای مجالسی مانند عروسی بایدها و نبایدهایی دارد ولی ممکن است سنت مردم یک منطقه نوع خاصی از عروسی را پذیرا باشند. ادعای بنده این است که تعهد شریعت و فقه به احکام شریعت و فقه است ولی نسبت به اخلاق اجتماعی، هیچ تعهد و دغدغهای ندارد. اگر عالم و آدم بگویند ما این حکم شرعی را قبول نداریم فقیه و دین میگوید قبول نداشته باش حکم درست و حجت بین بنده و خدا این است ولی آیا فقیه دغدغه کدهای رفتار اجتماعی را دارد؟
برهانی اظهار کرد: مثلا زمانی در کشور در مورد رنگ مانتو بانوان، آئیننامه صادر شد که فقط باید چند رنگ مثل مشکی و ... را بپوشند ولی دغدغه شریعت این است که حجاب حفظ شود حال میخواهد این حجاب با چادر باشد یا مانتو و روسری و یا مانتوی سفید و آبی یا قرمز و مشکی. میخواهد با مانتوی بالای زانو باشد یا زیر زانو، شریعت مرزها را تعیین کرده ولی نحوه پوشش را بعد از رعایت این مرز، عرف تعیین میکند مثلا اگر روزی ذائقه جامعه تغییر کرد شریعت ندای وامحمدا سر نمیدهد.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه شریعت در این عرصه تکلیفی ندارد و از اخلاق اجتماعی خاصی دفاع نمیکند، گفت: شریعت دغدغه یک نوع سبک زندگی خاصی را ندارد؛ الان در جامعه عرف شده است که برخی حیوان خانگی نگه میدارند ولی آیا شریعت میگوید چرا این کار را میکنید؟ شریعت میگوید من برای رابطه انسان با حیوانات یکسری ضوابط دارم مثلا اگر موی گربه به لباس انسان بچسبد نماز او باطل است و با این کار دارم و اگر کسی رعایت کرد مسئله حل است یا برخی کراوات و پاپیون میزنند.
رابطه حکومت و اخلاق اجتماعی
وی افزود: شریعت میگوید من در حیطه مستحبات کاری به اخلاق ندارم و مرا وارد این دعوا نکنید؛ پس رابطه شریعت و اخلاق اجتماعی روشن است ولی مشکل از جایی آغاز میشود که پای حکومت به میان میآید زیرا حکومت قصد دارد یکسری گزارههای شرعی و اجتماعی را الزام و اجبار کند و متخلفین را مجازات کند. من با نسیت حکومت و شریعت کاری ندارم بلکه قصد دارم وارد این بحث شوم که وقتی حکومت میخواهد اخلاق اجتماعی را الزامی کند و برای متخلفان مجازات تعیین کند به چه ملاکی باید باشد؟
برهانی بیان کرد: ما یک الزام و یک التزام داریم، الزام، امر بیرونی است و با زور چیزی را اجبار میکنند ولی التزام، امری درونی است که افراد آن را پذیرفته و بدون کتک و زور آن را اجرا میکنند. مثلا جشنهای مرتبط با نوروز بخش جداناپذیر اخلاق اجتماعی ایرانیان است و هر کاری بکنند مردم نوروز و سیزده بدر را بی خیال نمیشوند، حال حکومت نسبت به این امر اجتماعی چگونه باید عمل کند؟
عفت عمومی، دغدغه شریعت است؟
وی اضافه کرد: شریعت نسبت به اخلاق اجتماعی لااقتضاء است و احکام را بیان میکند ولو اخلاق اجتماعی آن را بخواهد یا نخواهد ولی این اصطلاح را زیاد شنیدهایم که فلان کار، خلاف عفت عمومی است که زیرمجموعه اخلاق اجتماعی است ولی آیا عفت عمومی امری تشریعی است؟ دفاع از اخلاق و عفت عمومی از بستر قانونگذاری فرانسه آمد و در نظام حقوقی ایران ماندگار شد؛ آیا عفت عمومی برای شریعت مسئله است؟ به نظر بنده خیر. اتفاقی که الان در نظام حقوقی و اجتماعی ما افتاده این است که هم شریعت و هم اخلاقی اجتماعی، الزام تولید میکنند و مقنن هم از هر دو منبع گزاره گرفته و به جان شهروندان میافتند.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: یک خانمی سوار موتور شده است یا یک گروه موسیقی ترکیبی از چند خانم و آقا هستند، میگویند عفت عمومی جریحهدار شده است ولی مقنن بر چه مبنایی گفته است؟ اصولا اخلاق اجتماعی مبتنی بر التزام است یعنی مردم جامعه یکسری کدهایی را میپذیرند و به آن التزام دارند ولی کار حکومت ایجاد الزام له یا علیه یک اخلاق اجتماعی است و در هر دو صورت کار حکومت غلط و اشتباه است. چون اگر حکومت در برابر اخلاق اجتماعی قرار گرفت بلاتردید شکست خواهد خورد.
حکومت نباید در اخلاق اجتماعی دخالت کند
وی افزود: حکومت باید جامعه را قانع کند نه از زور استفاده کند. الان اخلاق اجتماعی ایرانیان استفاده از ماهواره را قبیح نمیداند و نتیجه مقابله با آن چه شد؟ درصد بالایی از مردم به سمت آن رفتند. اگر الزام همراه با التزام هم باشد درست نیست زیرا التزام توام با اقناع است و با الزام خراب میشود و مردم به لجبازی میافتند. الان در بحث روزه، عدهای از مردم به هر دلیلی روزه نمیگیرند ولی آیا خط و نشان کشیدنها باعث کاهش روزهخواری شده است؟ دخالت حکومت در این کار اشتباه است و حتی بار منفی برای افراد روزهدار ایجاد میکند.
گشت ارشاد باعث کاهش بدحجابی نیست
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: ما هیچ برنامهای در کشور برای ایجاد التزام به روزه نداریم و متاسفانه الزام کار را خرابتر میکند؛ مثال دیگر ایجاد گشت ارشاد است؛ کدام جامعهشناس میگوید گشت ارشاد باعث کاهش بدحجابی و بی حجابی شده است؟ چون در قالب گشت ارشاد دنبال الزام بودیم و التزام را هم خراب کردهایم. چون وقتی یک خانم محجبه برخورد تند با بی حجاب را ببیند او هم بدبین میشود.
حجاب جزء اخلاق اجتماعی نیست
برهانی با تاکید بر اینکه پس مثلث اخلاق، شریعت و حکومت بایدمدنظر باشد و یادمان باشد به زور نمیتوانیم الگو ایجاد کنیم و بایداز الزام به سمت التزام برویم، اظهار کرد: اینکه ما یکسری اصول ثابت اخلاقی داریم در زمره اخلاق هنجاری است و نه توصیفی؛ بحث ما کدهای رفتاری جامعه است؛ عدالت و انصاف جزء کدهای رفتاری نیست. مثلا در مورد حجاب، شریعت میگوید وجه و کفین و اگر بالا و پایین هم بروی حکم من همین است لذا شریعت با جامعه دعوا نمیکند، تا اینجا درست ولی گاهی این موضوع مورد قبول اجتماع است و گاهی نیست ولی طرفداران حجاب نمیتوانند بگویند ما حجاب را الزامی میکنیم چون جزء اخلاق اجتماعی است بلکه باید بگویند ما آن را اجبار میکنیم چون دستور شرعی است.
اخلاق اجتماعی را با شریعت مخلوط نکنیم
وی تاکید کرد: انبیاء آمدند تا جامعه را اخلاقی کنند، این حرف را از کجا میگوییم؟ انبیاء آمدند تا جامعه را به سوی خدا دعوت و اصلاح کنند ولی آیا در مورد رنگ لباس مردم نظر داشتند؟ مرز شرعی، کشف عورت است نه خیلی از جزئیات؛ عفت عمومی واژه شرعی نیست و احکام شریعت روشن است ولی ما بین اخلاق اجتماعی و شریعت خلط کرده و دائم گزاره الزامآور برای جامعه تولید میکنیم و جامعه را بی حوصله کردهایم و هر کاری رخ داد آن را به عفت عمومی نسبت میدهیم. مگر نه اینکه در دهه ۶۰، با آستین کوتاه و کروات مقابله شدید میشد.
برهانی تصریح کرد: اخلاق عمومی سیال و سیار است و ممکن است در جایی جامعه به سمت یک حرام رفت ولی شرع خداوند که تغییر نخواهد کرد و حرام خدا تا قیامت حرام است. حال اگر امری مباح باشد ولی برخلاف اخلاق اجتماعی است آیا میتوان مردم را به این امر مباح الزام کرد؟