مقدمه معلول نیازمند علت است موضوع بحث ما «زمینههای اجتماعی قیام امام حسین» است؛ موضوعی در خور توجه و دقت که امام حسین به چه دلیل یا دلایلی قیام کرد. این مسئله در جای خود مطرح است، به عنوان یک اصل مسلّم که هر پدیدهای پدیدآورندهای دارد. پدیده بدون پدیدآورنده نمیشود. بههرحال، هر حادثهای که روی میدهد، علتی دارد. گاهی علتِ ظاهر و روشنی است و گاهی علتِ پهنانی است. حتی چیزهایی که ما تصور میکنیم امور خارقالعادهای هستند، مثل معجزات انبیا، عصای حضرت موسی که به اژدها تبدیل شد: «فَأَلْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعى». سبب آن را نمیدانیم، وگرنه سبب دارد. سبب از نظر ما مخفی است؛ زیرا بیسبب نمیشود
عن امام الحسین(ع) قال فی خطبته المشهوره: اللَّهُمَّ انَّكَ تَعْلَمُ انَّهُ لَمْ يَكُنِ الَّذى كانَ مِنّا مُنافَسَةً فى سُلْطانٍ وَ لَاالِتماسَ شَىْ ءٍ مِنْ فُضولِ الْحُطامِ وَ لكِنْ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دينِكَ وَ نُظْهِرَ الْاصْلاحَ فى بِلادِكَ، فَيَأْمَنَ الْمَظْلومونَ مِنْ عِبادِكَ وَ تُقامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدودِك»[1]
خلاصه جلسه قبل صحبت در باره این بود که وجود مقدس ابا عبدالله الحسین علیه السلام چه هدفی را در جریان نهضتشان تعقیب می کردند ؟عرض شد که حضرت یک هدف مستأجل داشت و آن امتناع از سازش با طاغوت زمان بود و فرعون وقت یعنی یزید بن معاویه؛ طبیعی است که بیعت با چنین کسی و آن هم شخصیتی مثل امام حسین علیه السلام صحه گذاشتن روی کارهایی است که او انجام می دهد و یزید در حقیقت یک شیطان مجسم بود..
در باره قیام سید الشهداء زمینه ها، علل، عوامل و فلسفه آن، نظرات زیادی ارائه شده است. این دیدگاه ها را می توان این گونه صورتبندی کرد که قیام امام حسین (ع) یک ماموریت اختصاصی رازآلود بوده که راز آن بر کسی مکشوف نیست تا دیدگاهی که معتقد می باشد هدف امام، تشکیل حکومت بر اساس عدل الهی و برنامه سیاسی صرف بوده است. اینها در قلمرو تفکر شیعی است و الا اهل سنت نیز تحلیلها و نظریاتی پیرامون نهضت سید الشهداء دارند.
در جلسه قبل بحث از هدف شناسی قیام امام حسین علیه السلام بود که هفت نظریه تبیین شد که البته در سه نظریه کلی میگنجد. الف) امتناع از بیت؛ ب) نظریه شهادت که خودش تفسیرهای متفاوتی دارد؛ ج) تشکیل حکومت و اعاده خلافت و امامت.
در باب هدف قیام امام حسین 7 نظریه مطرح شد و منظور از اهداف، اهداف درجه دوم بود که میتوان از آن به تاکتیکهای امام اشاره داشت. از میان این 7 نظریه، مهمترین آنها، نظریه شهادت سیاسی و نظریه تشکیل حکومت میباشد. نظریه شهادت سیاسی معتقد است امام خواست برای نفی مشروعیت از امویان و خلافت امویان به سوی شهادت برود. از نظریه شهادت و حکومت کدامیک را برگزینیم؟ اگر نظریه حکومت را بپذیریم نظریات شهادت سیاسی و فدیهای و ... ردّ میشود. نه موضوع میتوان در باب این دو نظریه تصور کرد.
استاد محمد اسفندیاری: دربارة امام حسین کتابهای متعدد فارسی و عربی نوشته شده و عاشورا نگاری در طی قرون متمادی جریان داشته که یکی از این مباحث هدف از قیام امام بوده است. مسلّم است که احیای دین، اقامه عدل، ابطال باطل و... از اهداف امام بوده است چرا، که همه میدانند اینها اهداف درجه اول است و اختلافی نیست ولی آنچه محل اختلاف است اهداف درجه دوم امام است. مثلاً این که امام در حرکت از مدینه به مکه و از مکه به کوفه چه برنامه و هدفی داشته است و یا تاکتیک امام در این مسافرت چه بود؟ چگونه میخواست از بیعت امتناع کند؟ آیا با شهادت سیاسی، شهادت عرفانی و...؟ امام چگونه میخواست امر به معرف و نهی از منکر کند؟