به گزارش خبرنگار فهیم؛ حجتالاسلام والمسلمین کاظم قاضیزاده، استاد و محقق حوزه علمیه در ادامه جلسات تحلیل آیات جهادی قرآن در موسسه فهیم با اشاره به آیه ۱۹۳ سوره بقره گفت: روشن است که سیاق این آیات در مورد مشرکین مکه است و از آن جهاد ابتدایی برداشت نمیشود.
وی با اشاره به هفت دیدگاه در این زمینه افزود: برخی معتقد به جهاد ابتدایی، برخی معتقد به جنگ پیشدستانه و برخی نیز معتقد به جنگ با مشرکان در صورت فتنه و آزار و اذیت است و دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد که در جلسات گذشته بیان شد.
قاضیزاده بیان کرد: برخی از مفسران هم در مورد استقرار توحید معتقدند که مراد فراگیرشدن توحید و از بین رفتن شرک است، نه اینکه هیچ مشرکی در عالم وجود نداشته باشد.
رئیس موسسه فهیم با اشاره به اعتقاد برخی مفسران مبنی بر جهاد ابتدایی تصریح کرد: تعبیر «و یکون الدین لله» شاه بیتی است که آیات از سوی مفسران با آن تفسیر شده است و مراد این است که شرک نباید وجود داشته باشد و همه دین برای خدا باشد؛ همچنین فتنه در آیات جهاد در عموم تفسیرهای گذشته و متقدمین به معنای شرک گرفته شده است که نتیجه آن جنگ با تمام مشرکان است.
قاضیزاده بیان کرد: برخی مفسران متقدم بحث نسخ را در این مورد بیان کرده اند و حتی جالب است برخی در همین آیات سوره بقره گفتهاند که آیه ۱۹۳ بقره ناسخ آیات قبلی است.
وی با بیان اینکه چند اشکال به این دیدگاه یعنی جهاد ابتدایی علیه همه مشرکان دارم، اظهار کرد: نکته اساسی این است که این تفسیر با سیاق آیات تفاوت دارد؛ در سیاق، ضمیر «قاتلوهم» به مشرکان مکه باز میگردد و نه همه مشرکان در طول تاریخ؛ لذا وقتی میخواهیم آیه را بفهمیم ابتدا باید سیاق را متوجه شویم، ولی مفسران متقدم این مسئله را رعایت نکردهاند.
قاضیزاده با بیان اینکه ضمیر در هر صورت یا به مشرکان مکه و یا مشرکانی که به مسلمین حمله کردهاند باز میگردد، تصریح کرد: بنابراین اطلاق آن به همه مشرکین در طول تاریخ و حتی مشرکینی که به مسلمین حمله نکردهاند، درست نیست و جنبه دفاعی را مورد تاکید قرار داده است. متقدمان فتنه را به معنای شرک گرفتهاند؛ زیرا بحث «یکون الدین لله» را خواستهاند توجیه کنند در حالی که فتنه در همه موارد به معنای شرک نیست و به معنای ناامنی، آزمایش و ... است و در تعبیر «اشد من القتل» بحث ناامنی جسمی و عقیدتی و ... است که از قتل بدتر است.
رئیس موسسه فهیم با بیان اینکه سادهانگاری مفهوم فتنه به شرک براساس «یکون الدین لله» بوده است تصریح کرد: همواره نتیجه مقابله با یک گروه، موحدشدن آنان نیست و برخی میتوانند شرک خود را مخفی کنند؛ لذا «یکون الدین لله» قبولاندن توحید به تک تک مشرکین نیست بلکه بحث استقرار هیمنه توحید است؛ مثلا فرض کنید در یک محلهای یک فرد دست از شرک برنداشت آیا باید با او جنگید؟.
وی افزود: یکی از ایرادات تفسیر این مفسران، منافات با بحث آزادی عقیده در قرآن از جمله در «لا اکراه» دارد؛ لذا شش نظریه دیگر در باب آیات جهاد، بحث را غیرمنافی با آزادی عقیده نشان داده و به سمت تفسیر جهاد دفاعی رفتهاند؛ البته برخی گفتهاند «لا اکراه»، ناسخ است و برخی نیز طوری تفسیر کردهاند که «لا اکراه» امری قلبی است.
قاضیزاده با بیان اینکه نظریه نسخ و ارکان آن در این آیات، تام نیست، زیرا نیازمند زمان عمل و تقدم زمانی است و به تعبیر برخی اساسا در قرآن، نسخ وجود ندارد اظهار کرد: نظریه دوم، جنگ پیشدستانه است که معتقدان این نظریه، به آیاتی از قرآن مانند اینکه مشرکین به عهد خود پایبند نیستند و اگر تفوق یابند هیچ عهدی را در نظر نمیگیرند و ... استناد میکنند؛ اشکال بنده بر این نظریه این است که تعمیم این دیدگاه به همه مشرکین در همه زمانها دشوار است.
وی با اشاره به نظریه سوم یعنی دفاع از فطرت انسانی که شبیه همان جهاد ابتدایی است بیان کرد: دو اشکال بر این مسئله دارم؛ اول اینکه اخص از مدعاست، شما میگوئید ما با مشرکین بجنگیم تا فطرت انسانی آنان احیاء شود، ولی آنان میگویند من فطرتی را که شما میگوئید قبول ندارم و نمیتوانم مثل شما فکر کنم ضمن اینکه فرض کنید ما با این مشرکین جنگیدیم تا فطرت آنان احیاء شود، ولی مگر آزادی عقیده جزء فطرت نیست.
قاضیزاده با اشاره به دیدگاه دیگر یعنی قتال برای رفع حجاب از شنیدن ندای توحید تصریح کرد: اولین اشکال این است که بگوئیم اسلام برای حفظ مستضعفان از جهت عقیده به خود حق میدهد که پیامش به همه انسانها برسد و برای رساندن این پیام، حق مقاتله دارد، ولی به عقیده بنده همراه کردن آن با جهاد ابتدایی درست نیست؛ زیرا جهاد ابتدایی در جایی است که مشرکین پیام دین را شنیده و از روی اطلاع، قبول نکردهاند؛ همچنین در دنیای امروز با توسعه رسانهها و گسترش اطلاعات، عمدتا ندای اسلام به انسانهای دیگر میرسد و اگر بخواهند ایمان بیاورند میآورند.