به گزارش روابط عمومی موسسه فهیم، دویست و هفتمین جلسه نظریه پردازی موسسه فهیم شب گذشته ـ شنبه 23 فروردین ـ با موضوع "فقه سلفی و خشونت" با سخنرانی «حجت الاسلام و المسلمین دکتر داود فیرحی»، با حضور اساتید، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در محل موسسه فهیم قم برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موسسه فهیم، یکصد و نود و نهمین جلسه نظریه پردازی موسسه فهیم شب گذشته ـ شنبه 28 دی ماه ـ با موضوع "پیامبر(ص) خاتم مظهر رحمت و نفی خشونت" با سخنرانی «حجت الاسلام و المسلمین دکتر یعقوب علی برجی» و با حضور اساتید، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در محل موسسه فهیم قم برگزار شد.
موضوع بحث «فقه سلفی و نسبت آن با خشونت» است. اگر ما دو نکته را کنار هم قرار بدهیم، اهمیت این موضوع بیشتر روشن میشود. نکتهی اول آن است که از حدود 15-10 سال قبل تا الان، شاهد رشد یک پدیدهی بسیار مهم به نام خشونت مذهبی هستیم و چون غلبه با بحثهای اسلامی است، میتوانیم اسم آن را خشونت اسلامی در حوزهی عمومی بنامیم که در همه جا شاهد آن هستیم. پدیدهای که هر روز، کم و بیش وجوه مخرب آن در درگیریهای سوریه، جنوب غربی عراق و مصر دیده میشود. حتی در داخل کشور و در بعضی از مناطق، شاهد آن هستیم. نکتهی دوم این است که خشونت مذهبی در جهان اسلام به شدت با جریانی از اهل سنت که به جریان سلفی معروف است، پیوند خورده است. من در ابتدا به معرفی این جریان پیچیدهای میپردازم. هرچند نمیتوان همهی ابعاد آن را توضیح داد، لذا توضیح مختصری را خدمت شما عرض میکنم و بعد دربارهی ماهیت فقه سلفی صحبت میکنم که چگونه تولید خشونت میکند.
موضوع بحث من علاوه بر بحث نفی خشونت «جنگ در اسلام» است، آیا در اسلام جنگ هست یا نیست؟ بعد از اینکه اثبات شد در اسلام جنگ وجود دارد و اسلام خواهان جنگ است، این پرسش مطرح است که آیا اسلام جنگ را به عنوان مسألهی اولیه میداند یا به عنوان مسألهی ثانویه؟ و آیا پیش از جنگ، مسألهی صلح و زندگی مسالمتآمیز را مطرح می کند یا خیر؟ ب
میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام صادق(ع) را به محضر امام زمان(عج) و شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنم. بهترین معرف پیامبران الهی، قرآن است. معرف اصلی پیامبران، خدا و معتبرترین سند آن قرآن است. در قرآن نام بیش از 25 پیامبر ذکر شده و مقاطع مهمی از تاریخ زندگی انبیاء و صفات برجستهای از صفات و کمالات آنها آمده است. خدای متعال هر کدام از پیامبران را با صفت خاصی میستاید؛ مثلاً وقتی که از ادریس یاد میکند، میفرماید «صِدِّیقًا نَّبِیًّا»[1] ادریس صدیق بود. وقتی از نوح ذکری به میان میآید، میفرماید «عَبْدًا شَکُورًا»[2] به صفت شکر او تکیه میشود. وقتی سخن از ابراهیم است، میفرماید «إِنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ»[3] ابرهیم بردبار و برای وصال همیشه در آه و افسوس بود و بازگشت به خدا داشت. اما وقتی به پیامبر اسلام میرسد، سخن از یکی دو صفت نیست، بلکه میفرماید «إنَّک لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ»[4] آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری. چه قدر اخلاق پیامبر باید عظمت داشته باشد که خدا با عظمت بینهایتی که دارد، از خُلق عظیم پیامبر یاد کند؟ خدایی که در مورد عالم هستی و دنیا با همهی عظمتی که دارد، میفرماید