نشست « محدوده وجوب حفظ نظام اسلامی» برگزار شد.
دویست و هشتادو دومین جلسه از سلسله جلسات نظریه پردازی موسسه فرهنگی ، پژوهشی فهیم پیرامون«محدوده وجوب حفظ نظام اسلامی » شامگاه شنبه نهم دی ماه 96 با نظریه پردازی حجت الاسلام والمسلمین محمد هادی مفتح و با حضور جمع کثیری از اندیشه وران،فظلا ، طلاب و دانشجویان در محل موسسه برگزار شد.
در آغاز، حجت الاسلام والمسلمین مفتح با اشاره بیانات حضرت امام درباره وجوب حفظ نظام اسلامی خاطرنشان ساخت: مشهور است که مطلبی از حضرت امام درباره وجوب حفظ نظام اسلامی به دو تعبیر نقل شده ، در تعبیر اول آمده که «حفظ نظام از اوجب واجبات است » و در تعبیر دوم کلمه «از» نیامده یعنی « حفظ نظام اوجب واجبات است» و فرق این دو تعبیر در این است که اگر بگوییم« حفظ نظام اوجب واجبات است » و کلمه «از» در آن بکار نرفته باشد . در این صورت حفظ نظام از مصادیق واجبی میشود که شارع راضی به ترک آن نیست و هیچ چیز دیگری نمیتواند در برابر حفظ نظام قرار بگیرد بنابراین در موارد تزاحم با سایر واجبات یا محرمات، حفظ نظام بر همه آنها مقدم میشود.
استاد مفتح سپس افزود: و اگر کلمه «از» را لحاظ کنیم یعنی گفته شود« حفظ نظام از اوجب واجبات است» در این صورت در موارد تزاحم با سایر واجبات یا محرمات از باب این که واجبی است که شارع، راضی به ترک آن نیست مقدم می شود اما ممکن است که آن واجب یا محرم دیگر ، اهم تلقی شود که در این صورت دیگر حفظ نظام نمیتواند در برابر هر چیزی قرار بگیرد
نظریه پرداز در ادامه با اشاره به اهمیت مسئله حفظ نظام اسلامی در اندیشه امام خمینی یاد آور شد. البته عده ای بر این باورند که با بررسی های انجام شده، حضرت امام چنین جمله ای را با هر دو تعبیر یعنی چه با لحاظ کلمه «از» وچه بدون آن ،بیان نکردند ولی حتی اگر امام هم چنین جمله ای را نگفته باشند این مسئله که حفظ نظام چنین اهمیتی داشته باشد با مبانی فقه سیاسی حضرت امام سازگار است .
عضو هیأت علمی دانشگاه قم در بخش دیگری از سخنانش با بررسی دو کلید واژه «نظام» و «حفظ» تاکید کرد: واژه «نظام » در اصطلاح رایج به معنای حکومت یا ساختار حاکم است اما در معنای لغوی آن بنابر آن چیزی که خلیل بن احمد در کتاب «العین» بیان میکند به معنای هر ریسمانی که دانه های مروارید یا سنگهای قیمتی را به هم پیوند میدهد یا در لسان العرب آمده به نخی که گوهر ها را در گردن به یکدیگر متصل میکند نظام گفته می شود. واژه «حفظ» هم به معنای نگهداشتن ساختار حکومتی و مراقبت از اینکه نظام از بین نرود و هم به معنای نگهداشتن حکومت برآن خط و مسیری که قرار بوده در آن جهت حرکت بکند و در این صورت حفظ نظام به این معنا است که نگذاریم حکومت از مسیر اصلی که قرار بوده در آن حرکت کند خارج شود.
وی سپس خاطر نشان کرد: تعبیری که از حضرت امام آمده «نگذارید نا اهلان و نامحرمان انقلاب را به دست گیرند» به این معنا است که نگذارید حکومت از مسیر اصلی که قرار بوده درآن مسیر حرکت کند منحرف شود. و یا در تعبیر مقام معظم رهبری هم آمده که دشمن با عنوان جمهوری اسلامی مشکل ندارد بلکه با اهداف ، آرمان ها و ویژگی ها مشکل دارد این هم به معنای انحراف نظام از مسیر اهداف و آرمان های تعیین شده است حجت الاسلام و المسلمین مفتح در ادامه به ادله وجوب حفظ نظام اسلامی اشاره و تاکید کرد: در ادله وجوب حفظ نظام اسلامی دو مبنا وجود دارد یکی از آن ها مبنای حضرت امام خمینی است بر اساس روایتی که از امام باقر«ع» وارد شده مبنی بر اینکه مبانی و پایه های اسلامی پنچ چیز است:1.صلاة 2. زکات 3.صوم 4.حج 5.ولایت و امام باقر میفرمایند که مهم ترین آن ها ولایت است در این جا مشهور علما ولایت را به معنای محبت اهل بیت میگیرند . ولی حضرت امام خمینی می فرمایند که ولایت در این روایت به معنای امامت و ولایت کلی نیست بلکه به معنای حکومت است و ایشان طبق این معنا، نظریه فقه سیاسی خود را بنا نهاده اند و حکومت را دارای اهمیت خاصی میدانند.
استاد مفتح سپس افزود: حضرت امام در سخنرانی ای که بعد از انقلاب ایراد کردند فرمودند:« وقتی حکومت ، حکومت عدل الهی شد و عدالت را جاری کرد یک محیط آرامی پیدا می شود در این محیط آرام همه چیز پیدا می شود. بنابراین به هیچ چیزی مثل امر سیاسی حکومت دعوت نشده است» و یا در جای دیگر می فرمایند: حاکم اسلامی آنگاه که مصلحت حکومت بداند می تواند هر واجبی را تعطیل بکند. و این به معنای آن است که در نظر حضرت امام اهمیت حکومت به حدی است که در تزاحم با هر واجب دیگری قرار بگیرد حاکم اسلامی می تواند آن را تعطیل کند و برخی از ساختار حکومت ما بعد از انقلاب بر همین اساس بنا شده است که احکام اولی را می توانند به خاطر مصلحت نظام کنار بگذارند. و این نه از باب حکم ثانوی است بلکه حکم حکومتی از احکام اولیه است طبق این مبنا حکومت کردن خودش هدف است نه وسیله.
نظریه پرداز در بخش پایانی سخنانش به مبنای دوم در باب ادله وجوب حفظ نظام اسلامی پرداخت و تاکید کرد: مبنای دیگر از آن آیت الله منتظری است که ایشان حکومت را وسیله میدانند و نه هدف. یعنی حکومت را وسیله ای برای ترویج و تحکیم احکام و معارف دین اسلام میدانند و لذا در تزاحم بین حفظ اسلام با سایر احکام نمی شود واجباتی را زیر پا گذاشت یا محرماتی را مرتکب شد.
وی در ادامه به ادله حفظ نظام از دیدگاه آیت الله منتظری اشاره و یاد آور شد : یکی از ادله روایتی از حضرت علی«ع» در نهج البلاغه در رابطه جماعت جنگ جمل است که حضرت فرمودند: من تا وقتی که نگران جماعت شما نباشم صبر میکنم و اگر آنها بخواهند به حرف باطلشان ادامه بدهند نظام مسلمین قطع می شود. مراد از نظام در این جا همان همبستگی ، اتحاد و اجتماع است و به معنای حکومت نیست و یا در جای دیگری از نهج البلاغه حضرت می فرمایند فرض الله الایمان تطهیراً من شرک و الامامة نظاماً للامة و الطاعة تعظیما للامامة در اینجا امامت به معنای نظام امت است .و یا در روایتی از امام رضا«ع»، اِنّ الامامة زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عز المؤمنین در این روایت نیز معنای لغوی مراد است یعنی نظام به معنای نخ تسبیحی است که اعضای جامعه را کنار یکدیگر جمع میکند و بینشان اتحاد و همبستگی ایجاد میکند.
استاد مفتح با طرح این سؤال که حفظ حکومت اسلامی تا چه اندازه بر حفظ دین موثر است ؟ تصریح کرد: این سؤالی است که از گذشته تا کنون مطرح بوده و از مرحوم آخوند خراسانی نقل شده که هزار و سیصد سال است که حکومت اسلامی نبوده و اسلام بوده، اسلام را حکومت اسلامی نگاه نداشته بلکه حوزه و فعالیت های حوزه نگاه داشته است.
استاد دانشگاه قم در ادامه به بحث محدوده حفظ نظام اشاره و خاطر نشان ساخت: سؤالی که در این زمینه همیشه مطرح است این است تا کی و تا کجا حفظ نظام واجب است ؟ یعنی محدوده و محدودیت های حفظ نظام کدامند؟ بر اساس ادله تشکیل حکومت و ادله وجوب حفظ نظام سه نکته قابل ذکر است.
نکته اول : حکومت و ولایت که مقدم بر سایر فروع دینی است وسیله و هدف مقدماتی و اولیه برای تکالیف دینی و اجرای حدود و فصل خصومات و ... است.
نکته دوم: نقش حکومت به عنوان نظام جامعه اسلامی در تحصیل وحدت اجتماعی و همبستگی ملی و حاکم به عنوان نخ تسبیحی باشد که اقشار و گروه ها با گرایش های گوناگون و سلایق مختلف را دور یکدیگر جمع کند .
نکته سوم : نقش حکومت در جلوگیری از بین رفتن اسلام است.
استاد مفتح در پایان تاکید کرد : حکومت مطلوب ، مشروع و مقبول دین اسلام دارای دو ویژگی است 1. حقانیت حاکم2. مقبولیت مردمی ، بنابراین استبداد دینی یعنی حکومت که مقبولیت مردمی نداشته باشد و به تعبیر مقام معظم رهبری حاکم مستبد یعنی آنچه من میخواهم نه آنچه مردم می خواهند و طبق ادله ولایت فقیه ، حاکم مشروع در دوران غیبت ولی فقیه جامع الشرایط است که دارای مقبولیت و همراهی مردمی است و حفظ چنین نظامی واجب است .