بسمه تعالی
دیشب جلسه علمی موسسه فهیم با سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین استاد محمد علی مهدوی راد و موضوع نقش امام سجاد (ع) در تداوم حادثه کربلا برگزار گردید.
وی در آغاز گفت حقیقت این است آگاهی ما از سیره ائمه(ع) خیلی عمیق نیست. روزگار امام سجاد(ع) قطعا یکی از دشوارترین و تاریکترین و دهشتناکترین دوران و در عین حال درس آموزترین دوران است.
برای فهم این مسئله باید برگردیم به قبل از حادثه عاشورا و آن 50 سال را سیر کنیم تا بفهمیم امام سجاد (ع) چه کرده است.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: پیامبر اسلام(ص) در سال دهم هجرت پس از 23 سال تلاش چشم از جهان فرو بست و به ملکوت پرکشیدند. در این 23 سال که غدیر اوج ابلاغ ولایت است بارهای متعدد حضرت رسول ولایت حضرت امیر را بیان کرده بودهاند و غدیر بیست و پنجمین مورد اعلام شده است و قبل از آن بیست و چهار مرتبه مسئله ولایت را بیان کردهاند. حالا با حضور دو نفر ،پنج نفر بیست نفر و مثلا حدیث ثقلین با دویست نفر و... بنا بوده که این مسئله به اطلاع همه برسد و لذا مسئله حج را انجام دادند وسفیران متعددی به اطراف و اکناف فرستادند، حتی به روستاهای کوچک تازه مسلمان شده که این حج بسیار مهم است هر که میتواند بیاید و این حج بلاغ است، این حج شکل گرفت که مسئله ولایت ابلاغ بشود.
پس از رحلت پیامبر سیاست دگرگون شد و اینطور هم نبود که یک مرتبه صورت بگیرد و عبدالله علائلی عالم بسیار بزرگی است او می گوید"من انکر الغدیر فقد انکر الاسلام من اساسه" را رادیو لبنان بیان کرده.
اواخر عمر پیامبر بسیار مهم است که 5 حزب تلاش میکردند که برنامهریزی برای آینده داشته باشند.
اینکه انصار گفتند منکم امیر و منا امیر بخاطر این بود که میدیدند چه خبر است و برخی چه نقشه هایی میکشیدند.
سیاستمداران میدانند که اگر بخواهند حکومت را بگیرند باید زمینه ذهنی درست کنند و در فرهنگ مردم اثر بگذارند و لذا نگذاشتند پیامبر بنویسد و همه میدانستند که جامعه آنروز غیر از نص را نمیپذیرد.
تصریح استاد محمد تقی شریعتی بر این است که اینها در آستانه رحلت پیامبر نگذاشتند حضرت مسئله ولایت را بنویسند پس از مدتی دیدند که کلمات پیامبر(ص) در دست مردم و بیان مردم است و تصریح بر ولایت حضرت امیر وجود دارد. لذا بیان احادیث و کتابت احادیث را منع کردند که جایگاه، علی(ع) و اولاد او مستنداتش از بین برود. بهرحال اینها میخواستند زمینه را برای بدست گرفتن حکومت آماده کنند.
برای اینکه اجتهاد کنند و آنچه میخواهند بنام اسلام به خورد مردم بدهند باید نصوص پیامبر را از بین میبردند.
ایشان افزودند: عمر در منطقهای به نام جابیه که از جنگ بر میگشت خطبهای خواند و گفت چه معنا دارد که هر کسی از جایش بلند میشود از خلیفه سؤال میکند سؤال فقهی دارید از فلانی وسوال کلامی دارید از فلانی و.... و هر کسی پول میخواهد بیاید پیش من و از آن به بعد هر کس از او سؤال میکرد شلاق میخورد.
تا اینکه میرسیم به سال 61 که امام حسین میفرماید: و علی الاسلام الاسلام؛ و تمام علامتهای هدایت کننده به سمت اسلام را از بین بردهاند و من باید برگردانم.
از همه مهمتر امام صادق میفرماید: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ الْحُسَيْنِ ع إِلَّا ثَلَاثَةً أَبُو خَالِدٍ الْكَابُلِيُّ وَ يَحْيَى ابْنُ أُمِّ الطَّوِيلِ وَ جُبَيْرُ بْنُ مُطْعِمٍ » اگر چه برخی این روایت را نپذیرفتهاند. ولی به نظر ما مراد از ارتداد ارتداد سیاسی است نه اینکه از دین برگشته بودند.
ثعالبی ادیب میگوید.
پس از شهادت امام حسین هیچ امیدی برای مردم وجود نداشت. حالا این فضا که همه سکوت مطلق به معنای درست کلمه گرفته بودند و تمام این کارها شده بود که سیاست در قالب امامت ادامه پیدا نکند. امام سجاد(ع) باید چه بکند؟
معاویه نامه مینویسد به امام علی (ع) اینکه تو میگویی من جانشین باشم. شما جانشین کسی هستی که صرفا آیاتی را آورد.
امام در جواب مینویسد: اما بدان که پیامبر (ص) کان نبیا زعیما اماما .و این حرف شما تکذیب تمام اصول است و پیامبر به واقع امام است.
«رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَوْمَ عَرَفَةَ بِالْمَوْقِفِ وَ هُوَ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ الْإِمَامَ ثُمَّ كَانَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ع ثُمَّ هَهْ فَيُنَادِي ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لِمَنْ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ يَسَارِهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ اثْنَيْ عَشَرَ صَوْتاً وَ قَالَ عَمْرٌو فَلَمَّا أَتَيْتُ مِنًى سَأَلْتُ أَصْحَابَ الْعَرَبِيَّةِ عَنْ تَفْسِيرِ هَهْ فَقَالُوا هَهْ لُغَةُ بَنِي فُلَانٍ أَنَا فَاسْأَلُونِي قَالَ ثُمَّ سَأَلْتُ غَيْرَهُمْ أَيْضاً مِنْ أَصْحَابِ الْعَرَبِيَّةِ فَقَالُوا مِثْلَ ذَلِك»
امام صادق (ع) در منی بالای بلندی رفت و فرمود پیامبر، امام بود. بعدش علی بن ابی طالب بعد از آن حسن بعد از آن حسین بعد از آن علی بن حسین بعد از آن محمد بن علی و بعد از آن فرمود: هه.
از بغل دستی پرسیدم هه یعنی چه؟ گفت به تعبیر فلان قبیله یعنی انا یعنی من هم امام هستم، حالا تمام مسائل بهم ریخته و هیچ یک از روابط در مدار و مسیر خودش نیست و مردم هم که بی خیال و بی خبر از همه جا، امام سجاد(ع) باید این روابط و مسائل را درست کند و مردم را آگاهی ببخشد و استواری به آنها القاء بکند.
در این زمان است که خدا دست دارد- پا دارد- الاغ دارد و... این توحید؛
پیامبر کسی است که چشمش به زنی میافتد دلش میلرزد این هم نبوت و این روایت را سلطه ساخته. اگر خلیفه بخواهد عیاشی بکند باید پیامبرش اقلا مقداری دلش بلرزد.
آن وقت خلیفه هم هر کار میخواهد میکند و نماز صبح را مستانه چهار رکعت میخواند و مردم اعتراض نمیکنند فقط میپرسند چرا چهار رکعت خواندی و جواب داد حالم خوب است اگر میخواهید هشت رکعت بخوانم.
ایشان در ادامه به شرایط خاص امام سجاد(ع) اشاره کرد و گفت:
امام سجاد در این دوران چند ویژگی دارد
1- دعاهای مفصل دارد.
2- امام زیاد برده میخرد.
3- انفاق فراوان دارد.
4- گریه فراوان دارد.
5- اختصاصا کتاب حج- کتاب الحقوق- و کتاب الفرایض دارد.
هیچ دعایی از ادعیه ائمه به اندازه دعاهای امام سجاد صلوات ندارد.
امام در قالب دعا اسلام را باز سازی کرده. امام سجاد 194 آیه قرآن را یا تلمیح کرده یا استشهاد کرده یا استناد کرده. در صحیفه تمام این آیات آیاتی است که وارونه معنا میشدند.
اما دعایی دارد که اول از خدا شروع میکند بعد درود بر پیامبر بطورمطلق بعد درود بر ائمه بطورمطلق. امام به صحابه که میرسد قید میزند یعنی معیار دین داری پس از پیامبر و آل آن که بطور مطلق هستند به دیگران نمیرسد.
ویژگی دعاهای صحیفه صلوات است که بقول استاد حکیمی جهت نشان دادن جایگاه انسان کامل در جامعه سازی است.
خرید برده از طرف امام جهت کار در خانه نبود بلکه در جهت تربیت این افراد بود. همین افراد بعدا از همراهان قیام زید بن علی شدند و کم کم زمینه تغییر شرایط به نفع امام را فراهم کردند.
حضرت به مناسبتهای مختلف مثل عید فطر، عید قربان و عید غدیر این موالی را آزاد میکرد و به آنها انفاق میکرد که بتوانند روی پای خود بایستند. در مجموع فعالیت حضرت سجاد علیه السلام تنها کاری بود که در آن دوران سخت میشد انجام داد.
متن کامل این سخنرانی و پرسشها و پاسخهای آن در آینده انتشار خواهد یافت.