موسسه فهیم

خلاصه ها

خلاصه ی جلسات

خلاصه دومین جلسه از سلسله جلسات علمی ماه مبارک رمضان

✔صلح حدیبیه زمینه اجتماعی نداشت، زیرا جامعه اسلامی در پرتوی حمایت های الهی و نبوی توان و قدرتی پیدا کرده بود که حاضر به انجام صلح نبودند. پیامبر درقضیه صلح حدیبیه تنها بود، زیرا از ناحیه خودی ها ونیروی داخلی مورد مخالفت قرار می گرفت،

✔خطابات قرآن مجید انسان محور است، توجه به خطابات قرآنی نشانگر موقعیت و پیام قرآن مجید است، مخاطب قرآن انسان است اصل اولی در خطابات قرآنی انسان است، خطاب ایها الناس در قرآن به عنوان اصل اولی باید جدی گرفته شود

✔باید این حقیقت را پذیرفت  که زندگی مسالمت آمیز از نهادهای تأسیسی اسلام است، گفتمان اصلی اسلام صلح وامنیت جهانی و زندگی مسالمت آمیز است، پیام اصلی اسلام انسان محور وایها الناس است، از خطاب «یا ایها الذین آمنوا» فرقه گرایی استنباط می گردد،

✔جریان صلح  امام حسن مجتبی صلحی است که در بستر نفاق و شقاق بوجود آمده است و صلحی است که محصول اصطکاک منافع است، دو قدرت موازی در کنار هم قرار دارد، صلح منافع محور است کسی بر اساس ارزش ها صلح نمی کند بلکه صلح براساس حفظ منافع است.


 سیصدو نود نهمین جلسه از سلسله جلسات نظریه‌پردازی مؤسسه فرهنگی -  پژوهشی فهیم به مناسبت ماه مبارک رمضان با حضور اساتید حوزه و دانشگاه و جمعی از فضلای حوزه علمیه قم در تاریخ 6/1/1403 در سالن اجتماعات مؤسسه واقع در شهر قم با سخنرانی استاد مرتضی جوادی آملی از اساتید سطوح عالی حوزه  علمیه قم با عنوان« صلح در اندیشه اسلامی » آغاز شد. که گزیده سخنان استاد جوادی آملی را به شرح زیر می خوانید:

استاد جوادی آملی در صحبت های آغازین به مباحث مقدماتی پرداخت و بیان داشت: مقوله صلح یکی از مقولات فراموش شده اسلامی واجتماعی است در ادامه صحبت های خود به جایگاه صلح در اندیشه اسلامی اشاره نمود.

جایگاه صلح در اندیشه اسلامی

صلح در اندیشه اسلامی چیست و چه جایگاهی دارد؟

در سنت رسالت پیامبرگرامی اسلام،صلح های مهمی را انجام داده است، مانند صلح حدیبیه که بر اساس آیات قرآن مجید تمام روند و ماجرای صلح حدیبیه مورد تایید خداوند قرار گرفته است.

صلح حدیبیه زمینه اجتماعی نداشت، زیرا جامعه اسلامی در پرتوی حمایت های الهی و نبوی توان و قدرتی پیدا کرده بود که حاضر به انجام صلح نبودند. پیامبر درقضیه صلح حدیبیه تنها بود، زیرا از ناحیه خودی ها ونیروی داخلی مورد مخالفت قرار می گرفت، زحماتی را که پیامبر از ناحیه خودی ها در جریان صلح حدیبیه تحمل نمود، بیشتر از فشارهایی بود که از ناحیه دشمنان بر پیامبر گرامی اسلام وارد می شد، علی رغم مخالفت های دوستان ودشمنان پیامبر صلح حدیبیه را انجام داد واتفاق اثر گذار و سرنوشت ساز در تاریخ  اسلام به وقوع پیوست،  اسلام جایگاه مهمی را گرفت، جایگاه واعتبار سیاسی واجتماعی پیامبر بعد از صلح حدیبیه بهتر از قبل  شد و پیامبر وهمراهان به عنوان یک قدرت تاثیر گذار مطرح شد که دشمنان حاضر شدند، معاهده صلحی را امضا نمایند.

آثار  صلح حدیبیه

1- فتح مکه

بعد از صلح حدیبیه فتح مکه واقع شد، بعد از هفده سال یا بیست سال صلح حدیبیه کار عظیمی را انجام داد وزمنیه فتح مکه  را مساعد نمود.

2-  دعوت وارسال نامه

بعد از فتح مکه و ورود مقتدرانه پیامبر وصحابه به سرزمین مکه مکرمه دومین اثر و پیامد اجتماعی و سیاسی صلح حدیبیه ارسال نامه به سران کشورهای ایران و روم بود، که پیامبر اسلام با ارسال این دعوت نامه ها از رسالت جهانی خود برای همه جهانیان خبر داد.

جایگاه وضرورت صلح

در این قسمت از بحث لازم است جایگاه وضرورت صلح در ارتباط مسائل دینی واجتماعی مطرح شود، واژه صلح دو کاربرد دارد که عبارت است از صلح تأسیسی و صلح امضایی،  صلح به عنوان یک نهاد وامر تأسیسی از ارمغان ها و دست آور رسالت نبی خاتم است، صلحی تأسیسی صلحی است که زمینه مناسبات اجتماعی خوبی را در بسترهای اجتماعی وجامعه انسانی ایجاد می کند  این صلح، یک صلح مثبت است  که همه انسان ها فارغ از جنسیت وباورهای دینی واعتقادی از آن بر خور دار هستند در فضای صلحی تأسیسی از جنگ و تجاوز خبری نیست، واژه صلح همراه با دوستی ، صفا همدلی وهمراهی اجتماعی است موسس  وبنیان گذار صلح تاسیسی اسلام است که در پرتوی صلح تأسیسی زمینه های نفاق وشقاق برچیده می شود انسان با حفظ تنوع باورهای دینی ومذهبی به صورت مسالمت آمیز در کنار هم زندگی می کنند وچنین صلحی ارزشمند است.

تفاوت فرهنگی ایران و روم با جهان عرب

جنگ ایران و روم به خاطر تفاوتی فرهنگی بود که هر دو طرف احساس قدرت می کردند، برای سرکوب طرف مقابل لشکر کشی می کردند، فرهنگ  استبداد واستعلا به عنوان یک مقوله فرهنگی پذیرفته شده بود در فرهنگ ایران و روم جنگ و ستیز مطرح بود اسامی انسان ها، اسامی درندگان بود مانند شیر، پلنگ و... ولی اسلام آمد زندگی مسالمت آمیز  را مطرح کرد، زندگی مسالمت آمیز جامعه انسانی با حفظ تنوع باورهای دینی وفرهنگی از تاسیسات دین مقدس اسلام است. در اسلام صلح، صفا وصمیمیت به عنوان یک فرهنگ پذیرفته شده و از جنگ ونزاع  دوری شده است، جامعه آرمانی اسلام و قرآن جامعه ای است که درآن جنگ ونزاع نباشد، چنانچه در سوره مبارکه انفال فرموده است:«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ »اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد خدا و فرستاده او را فرمان بريد و از او روى برنتابيد در حالى كه [سخنان او را] مى ‏شنويد (۲۰)

انسان محور بودن خطابات قرآنی

  خطابات قرآن مجید انسان محور است، توجه به خطابات قرآنی نشانگر موقعیت و پیام قرآن مجید است، مخاطب قرآن انسان است اصل اولی در خطابات قرآنی انسان است، خطاب ایها الناس در قرآن به عنوان اصل اولی باید جدی گرفته شود، ما به عنوان یک نظام سیاسی خطاب های ایها الناس را تا چقدر جدی گرفتیم، خطاب ایها الناس فارغ از باور های سیاسی واعتقادی زمینه های انسانی را جستجو می کند، خطاب یا ایها الذین امنوا از دل ایها الناس در می آید «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللهَ عَليمٌ خَبيرٌ [13]اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‌ها و قبيله ها قرارداديم تا يكديگر را بشناسيد؛ [اينها ملاك برترى نيست،] گرامى‌ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ به يقين خداوند دانا و آگاه است خطاب اولی قرآن انسان است« يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدۡحٗا فَمُلَٰقِيهِ» در جای دیگر می فرماید : قُلۡ يَـٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۭ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡـٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ» اسلام جوامع انسانی را علی رغم اختلافات فکری وگرایش های اعتقادی به وحدت کلمه دعوت می کند، پیام اسلام زندگی مسالمت آمیز همراه باصلح وصفا ودوری از نزاع ، خون ریزی وجنگ است  در فضای صلح وامنیت ارزش های انسانی باور می شود، در فضای جنگ ونزاع نمی توان ارزش های انسانی را نهادینه و باور نمود، پیام اسلام صلح مثبت است  با صلح مثبت زمینه نزاع و خون ریزی برچیده شده، الفت ومحبت در جامعه انسانی حاکم  می گردد خداوند متعال می فرماید:.« وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ ۚ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَّا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»

باید این حقیقت را پذیرفت  که زندگی مسالمت آمیز از نهادهای تأسیسی اسلام است، گفتمان اصلی اسلام صلح وامنیت جهانی و زندگی مسالمت آمیز است، پیام اصلی اسلام انسان محور وایها الناس است، از خطاب «یا ایها الذین آمنوا» فرقه گرایی استنباط می گردد، خطاب اصلی باید ایها الناس باشد ولی از درون ایها الناس، ایهاالناس استنباط گردد وایها الذین امنوا در کنار ایها الناس باشد، اگر یا ایها الذین امنوا در ذیل ودر جریان یا ایها الناس نباشد جامعه وحیانی درست نمی شود،

صلح  در کاربرد اولی به عنوان یک امر تأسیسی است، باید این پیام اسلام را در جهان عرضه کنیم، بخصوص در شرایطی که بشر از فرهنگ صلح طلبی تهی  بود اسلام آمد صلح را تأسیس نمود، بشر نمی تواند پیام زندگی مسالمت آمیز را به جهان عرضه نماید، فقط وحی می تواند این پیام انسان شمول را به جهانیان عرضه نماید که علی رغم اختلافات فکری واعتقادی می شود زندگی مسالمت آمیز داشت، در تمدن وفرهنگ بشری مساله استکبار، استحمار واستبعاد واستعلا وجود دارد، تا زمانی که این نگاه در جامعه بشری وجود دارد بشریت نمی تواند از صلح صفا  برخوردار باشد.

جریان صلح  امام حسن مجتبی صلحی است که در بستر نفاق و شقاق بوجود آمده است و صلحی است که محصول اصطکاک منافع است، دو قدرت موازی در کنار هم قرار دارد، صلح منافع محور است کسی بر اساس ارزش ها صلح نمی کند بلکه صلح براساس حفظ منافع است. در صلح امام حسن بحث حق و باطل مطرح نیست، زیرا امام حسن خیر مطلق است ومعاویه شر مطلق در چنین شرایطی انعقاد صلحنامه کاری سختی است، حتی پیامبر در صلح حدیبیه تحت فشار  هواداران و صحابه خود قرار داشت، مورد اعتراض  صحابه قرار گرفت در چنین صلحی مهم تشخیص مصالح ومنافع است که بر اساس آن صلحنامه را امضا نماید در صلح امام حسن وهمچنین پذیرش قطعنامه توسط  امام  خمینی محور صلح تامین منافع  امت اسلامی است.