✔سخت است انسان اختلافی را میان عهدنامه و منشور حکمرانی علوی و قانون بینالمللی حقوق انسان بیابد، هیچ بحثی در قوانین مربوط به حقوق بشر نیست مگر آنکه شبیه آن در عهد نامه مالکاشتر وجود دارد، این نگاه به عهد نامه نشانگر این است که امام علی به ریشههای انسانی اداره جامعه توجه داشته است، یا قبل از این ،ابیالحدید میگوید عهد نامه امام علی(ع) یک مجموعهای منحصر بهفردی است.
✔وثوق به صدور یک متن از علو مضامین آن متن در برخی موارد حاصل میشود، به تعبیر حدیثشناسان از توجه به متن است که برای اهلفن اطمینان به وثوق صدور حاصل میشود.
✔اگر امروزه عهد نامه را تبدیل به قانون کنیم برخی مطالب مبنای در مقدمه قانون اساسی قرار میگیرد؛ مانند جایگاه انسان در نظام اسلامی، مردم یا در دین مشترک هستند یا در انسانیت: «إمّا أخٌ لَکَ فی الدِّینِ، أو نَظیرٌ لَکَ فی الخَلقِ » که در حوزه انسانشناسی است، برخی مباحث در حوزه اصول قانون اساسی است، برخی در حوزه اهداف است و برخی مطالب سطح پایین تر دارد؛ مانند مقررات، شاید بتوان گفت از همه این موارد از عهد نامه استفاده نمود.
آیه الله قاضی زاده: چهار چیز زمینه سقوط دولت ها را فراهم می کند، اولین امری که باعث سقوط دولت ها می شود عدم رعایت اصول وقوانین است،
دومین جلسه آیه الله قاضی زاده در ماه ماه مبارک رمضان در مؤسسه فرهنگی – پژوهشی فهیم با حضور اساتید حوزه و دانشگاه و جمعی از فضلای حوزه علمیه قم در تاریخ ۷/۱/۱۴۰۳ در سالن اجتماعات مؤسسه واقع در شهر قم با عنوان«آموزههای نامه امام علی (ع) به مالکاشتر» برگزار شد.
استاد قاضیزاده در جلسه دوم از بررسی عهدنامه امام علی (ع) به مالکاشتر بحث خود را در مورد بررسی سندی و محتوایی عهدنامه اختصاص داد، قبل از شروع به بررسی سندی و محتوای عهدنامه در مورد نحوه شهادت مالکاشتر در وسط راه پیش از رسیدن به مصر که محل مأموریت وی بود، توضیحاتی را ارائه داد و گفت: مالک در اثر توطئه معاویه در وسط راه با خوراندن سم شهید شد، وعهد نامه به دست معاویه رسید.
جایگاه عهدنامه از منظر محققان
استاد حوزه علمیه قم در مورد جایگاه عهدنامه در نگاه محققان گفت: کسانی که از قدیم و جدید به این عهد نامه توجه داشتهاند از منظر آنان عهد نامه مالک بهعنوان یک سند قابل تقدیر شناخته شده است؛ مثلاً طبق نقلهای که آوردم جرجرداق در کتاب الامام علی صوت العداله الانسانیه میگوید: سخت است انسان اختلافی را میان عهدنامه و منشور حکمرانی علوی و قانون بینالمللی حقوق انسان بیابد، هیچ بحثی در قوانین مربوط به حقوق بشر نیست مگر آنکه شبیه آن در عهد نامه مالکاشتر وجود دارد، این نگاه به عهد نامه نشانگر این است که امام علی به ریشههای انسانی اداره جامعه توجه داشته است، یا قبل از این ابیالحدید میگوید عهد نامه امام علی(ع) یک مجموعهای منحصر بهفردی است.
در عهدنامه امام علی آداب حکومت ، قضاوت ،سیاست و همه وجود دارد، آیین حکمرانی و دولت داری بهخوبی تبیین شده است.
بررسی سندی عهدنامه از منظر حدیث پژوهان
آیتالله قاضیزاده بعد از تبیین جایگاه حقوقی – سیاسی عهدنامه در نگاه محققان مسیحی و اسلامی به بررسی سندی عهدنامه پرداخته و اظهار داشت: به لحاظ سندی باید به مصادر این عهدنامه توجه شود.
گرچه وثوق به صدور یک متن از علو مضامین آن متن در برخی موارد حاصل میشود، به تعبیر حدیثشناسان از توجه به متن است که برای اهلفن اطمینان به وثوق صدور حاصل میشود.
مثلاً برخی از دعای های صحیفه سجادیه یا خود صحیفه سجادیه بعضی از این دعاها سند ندارد؛ ولی دارای علو متن است که اینگونه مضامین عالی امکان ندارد از یک انسان عادی صادر شده باشد، درمورد نهجالبلاغه و نامههای امام علی نیز همین مطلب مطرح است، حضرت امیر که مؤلف نهجالبلاغه نیست سیدرضی متوفی حدود ۴۰۰ هجری قمری مؤلف نهجالبلاغه است،اسم کتاب بیانگر این است که شریف رضی متنهای ادبی کلمات امام علی را جدا کرده است، مطالب که در اوج بلاغت بوده است، جمعآوریشده است؛ زیرا اگر مطالعه دقیق انجام شود، معلوم میشود که در برخی موارد مرحوم شریف رضی تقطیع کرده است نهجالبلاغه یک متن گزینش شده است. بعد از ایشان کسانی سعی کردهاند که متن کامل جملات گزینش شده را بیاورند، ازجمله کتاب مشهوری که در اواخر منتشر شده به نام تمام نهجالبلاغه، این تمام نهجالبلاغه همین نهجالبلاغه است، و خطبه ها تقطیع شده را بصورت کامل آوردهاست، ولی بههرحال این عهدنامه را شریف رضی میگوید که متن کامل را آوردم و گزینش نکردم. یک راه سندشناسی توجه به مجموعه منسجمی است که در مورد آیین حکمرانی مطرح شده است.
منبعشناسی عهدنامه
استاد درس خارج حوزه علمیه قم در مورد منابع عهده نامه مالکاشتر بیان داشت، این عهدنامه در منابع متعددی متقدمین و متأخرین از آثار محدثین و علمای رجال وجود دارد؛ ولی درعینحال میشود گفت دو سند قابل قبول هم برای این عهدنامه وجود دارد.
استاد قاضیزاده افزود: به لحاظ تاریخی هفت منبع است که از منابع اصلی شمرده میشود ودر آن منابع عهدنامه ذکر شده است. اولین منبع اصلی و درجه اول کتاب تحفالعقول تألیف ابن شعبه بحرانی است که ایشان متوفی ۳۳۲ است که در کتاب تحفالعقول در باب احادیث امام علی(ع) متن عهدنامه را به طور کامل ذکر نموده است. دومین منبع دعایم الا سلام قاضی نعمان است، سومین منبع شریف رضی است که متوفی ۴۰۶ است، در منابع متأخرین مانند بحار الانوار نیز متن کامل عهدنامه ذکر شده است.
آیتالله قاضیزاده بعد از معرفی منابع حدیثی که عهدنامه در آن ذکر شده است به بررسی عهده نامه از منظر علم رجال پرداخت، وی گفت: دو سند برای آن ذکر شده است؛ ولی بدون متن، یکی در کتاب رجال نجاشی و دیگری در کتاب رجال شیخ طوسی است، که هر دو بزرگوار سند عهدنامه را ذکر کردند. در هر دو منبع سند از حمیری تا امام علی در هر دو نقل نجاشی و شیخ طوسی مشترک است، استاد قاضیزاده تک تک روایان موجود در سلسله حدیث را از لحاظ وثاقت و ضعف بررسی نموده به دیدگاه آیتالله منتظری نیز اشاره نمود و گفت:آیه الله منتظری میگوید محتوای و مضمون، قویترین شاهد بر صدور این متن است، وی میگوید از حمیری تا امام علی هر دو سند طوسی و نجاشی مشترک است. به طور خلاصه باید گفت سند نجاشی با یک مسامحه مختصر در مورد سعد بن طریف قابل قبول و معتبر است. ظاهر این است که سند معتبر است مگر در مورد سعد بن طریف که مورد اشکال است.
نتیجه و نظر نهایی در مورد سند عهدنامه
استاد درس خارج حوزه علمیه قم بعد از بررسی تمام افراد موجود در سند و نقل دیدگاه آیتالله منتظری در جمعبندی و نتیجه نهایی گفت: در مجموع میتوان به لحاظ رجالی سند شیخ طوسی و نجاشی در مورد عهد نامه را درست و قابل اعتماد دانست.
نکته قابل توجه این است که هر دو منبع متن عهد نامه را نیاوردند؛ ولی با توجه به اینکه هر دو از اصبغ بن نباته نقل کردهاند با تعبیر عهدنامه نقل کردند و سند هر دو نقل مشترک است.. ظاهر این است که عهدنامه مورد توجه این دو بزرگوار بوده است، با توجه به قرائن موجود و علو متن و مضمون میتوان در وثاقت به صدور این متن از امام علی اطمینان پیدا کرد، بعد از اطمینان به وثاقت صدور به بررسی محتوای متن شروع میکنیم.
نمایه و تصویر کلی عهدنامه
استاد فقه سیاسی حوزه علمیه قم پیش از بررسی موردی و محتوای عهدنامه یک تصویر ونمایه کلی از عهدنامه ارائه نمود وی گفت: قبل از اینکه عهده نامه را بهطور کلی بررسی کنیم یک نمایه را ارائه میدهم.
امام علی (ع)در بخش اول هدف اصلی اعزام مالک به مصر را به چهار چیز خلاصه می کند:
۱- جمع آوری مالیات وخراج،
۲- دفاع از سرزمین اسلامی و مقابله با دشمنان،
۳- اصلاح امور اهل مصر،
۴- عمران وآبادانی شهر،
این چهار مطلب در منشور هدف اصلی امام است که به عنوان شرح وظیفه مالک تعیین شده است. مالک وظیفه دارد بر اساس دستور العمل امام علی(ع) به اقدامات فوق مبادرت ورزد، امام علی در ادامه عهد نامه توصیه های اخلاقی را به مالک بیان می دارد مانند تاکید بر رعایت تقوی و مبارزه با هوای نفس، توجه دادن مالک به محل ماموریتف توصیه به ذخیره عمل صالح وتلاش برای جلب رضایت مردمف نهی از سرکشی در برابر فرمان های الهی، رعایت عدل وانصاف در هر حال و پرهیز از ظلم ستم و متوجه وسوسه عیب جویان، لزوم مشورت ، ولی پرهیز از مشورت با افراد بخیل وترسو، کنار گذاردن کارگزاران ستمگر حکومت های پیشین از سفارش های اصلی امام است که بایستی مالک به عنوان نماینده امام به آن توجه نماید. تقسیم بندی گروهای مختلف اجتماعی توجه به کار گزاران نظامی وتوجه به سوابق آنان در مجموع مطالبی است که به عنوان نمایه در عهد نامه مطرح شده است که باید کارگزاران نظام اسلامی به آن ملتزم باشند .
بررسی ماهوی وحقوقی عهدنامه
استاد قاضی زاده بعد از ارائه نمایه وتصویر کلی عهد نامه به بررسی ماهوی وحقوقی آن پرداخته با طرح سوالی گفت: سوال این است که ماهیت عهد نامه چیست؟ آیا شبیه قانون اساسی یک کشور است، شبیه قوانین عادی است، شبیه مقدمه قانون اساسی است یا شبیه مقررات است.
ایشان در پاسخ سؤال مطرح شده اظهار داشت: شاید بتوان گفت عهد نامه را باید با توجه به فضای صدور آن تحلیل نمود؛ زیرا عهد نامه در فضایی صادر شده است که داری امور مختلف است، اگر امروزه تبدیل به قانون کنیم برخی مطالب مبنای در مقدمه قانون اساسی قرار میگیرد؛ مانند جایگاه انسان در نظام اسلامی، مردم یا در دین مشترک هستند یا در انسانیت: «إمّا أخٌ لَکَ فی الدِّینِ، أو نَظیرٌ لَکَ فی الخَلقِ » که در حوزه انسانشناسی است، برخی مباحث در حوزه اصول قانون اساسی است، برخی در حوزه اهداف است و برخی مطالب سطح پایین تر دارد؛ مانند مقررات، شاید بتوان گفت از همه این موارد از عهد نامه استفاده نمود.
به طور خلاصه اینطور تقسیم کردم که بخشی از عهد نامه مبانی مباحث بنیادین و زیر ساختی در حکومت و مدیریت است؛ مانند نگاه انسان در فهم حکومت و مدیریت و اهداف حکومت و مدیریت، این مباحث مبنایی است که حاکم باید از چه موضعی با مردم سخن بگوید یا از موضع انسانی برابر با شهروندان.
یک بخش اصول تصمیمات حکومتی و مدیریتی است؛ مانند اصل رفق و مدار واصل اعتدال خردورزی، اصولی است مورد توجه امام علی بعد از اینکه مبانی و اصول را در عهدنامه پیگیری میکنیم یکبخشی است که روشها مطالبی که امروزه قوانین عادی پیشبینی میشود.
برخی از مطالب مربوط به سیاستها است که امروزه به آن میگویند کوتاهمدت برای اینکه روابط حکومت تأثیر بیشتری داشته باشد، توجه به شهروندان لازم است.
بخش دیگر اخلاق است که حاشیهای میشوند بر اجرای سیاستها، خود سیاست هم باید اخلاقی باشد.
آنچه در این عهد نامه دیده میشود یک بخش اهداف است، یک بخش مبانی کلی است و بخش دیگر سیاستها و برنامهریزیها است.
اولین نکته این است که نکته آغازین این جمله است« هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللهِ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ» این تعبیر عهدنامه در متن نامه آمده است، پیش از تدوین عهد نامه امام علی موضع خود را مشخص می کند.
امام عهد نامه و منشور حکومتی را با وصف عبد الله شروع می کند، این خیلی متفاوت است که با تعبیر عبد الله شروع شده است که نوع تعامل حضرت را نشان می دهد، گاهی فرمان از جایگاه فوق صادر می شود وسلسله مراتبی است امام بیان می کند، پیش از اینکه امیر المومنین باشد عبد الله است هم جایگاه حکومتی را نشان می دهد، ولی حاکم عبد الله است به مالک نشان می دهد که حکمرانی باید از موضع بندگی خدا باشد.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللهِ عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ مَالِکَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ فِی عَهْدِهِ إِلَیْهِ حِینَ وَلَّاهُ مِصْرَ جِبَایَهَ خَرَاجِهَا وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَهَ بِلَادِهَا
اولین چیزی که در این عهدنامه آمده است از طرف امیر المومنین این است که خراج را جمع آوری نماید، با دشمنان مقابله و جهاد نماید، اصلاحات را در جامعه سامان دهی نماید و به سازندگی وآبادانی شهر اقدام نماید. این چهار وظیفه اصلی است که امام علی به مالک دستور می دهد، امام در چهار حوزه، چهار وظیفه برای مالک مشخص می کند:
۱-حوزه امور مالی که جمع آوری مالیات است که با جمع آوری مالیات اقتصاد را سر و سامان دهد، وبه طور عادلانه امور مالی را تأمین نماید، اصل بودجه حکومتی از جمع آوری مالیات بوده است.
۲- دومین وظیفه تامین امنیت و ثبات در جامعه است که با حمله دشمن امنیت متزلزل نشود، در حوزه نظامی استقرار امنیت ودفع تجاوز دشمنان.
۳- سر و سامان دادند به امور اجتماعی و راست و درست بودند،امور کشوری وشهروندان در زندگی داری رفاه وامنیت باشد وحاکمیت قانون در جامعه تطبیق گردد، فساد ورانت خواری در جامعه نباشد، همه در پیشگاه قانون از حقوق مساوی بر خور دار باشد.
۴-در حوزه عمران و آبادانی باید تلاش صورت گیرد، در این چهار وظیفه اصلی نحوه مواجه با مردم نیامده است که اگر مردم فرایض را ترک کردند چه باید کرد، در جای دیگر امام به رعایت اصل شایسته سالاری وسپردن کار به اهل فن وتخصص اشاره نموده وعدم رعایت این اصل را موجب زوال دولت ها می داند می فرماید:«یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ» (غرر الحکم، ص ۳۴۲) چهار چیز زمینه سقوط دولت ها را فراهم می کند، اولین امری که باعث سقوط دولت ها می شود اصول وقوانین رعایت نشود، حکومت که اصول را ضایع کند، همیشه دنبال فروع باشد، انسان های پست وفرومایه وبی تجربه مقدم باشد، اهل فضل ودانش وتجربه کنار زده وطرد شوند، این چهار تا سبب می شود که حکومت از مسیر صحیح خودش دور می شود در نتیجه می توان گفت: در پرتوی این عهدنامه در حکمرانی اسلامی چهار وظیفه اساسی وجود دارد، مساله تامین اقتصاد دولت اسلامی از طریق جمع آوری مالیات تبعا در دوره کنونی فضا متفاوت است، تامین اقتصاد فقط جمع آروی مالیات نیست، بعد از اقتصاد حضرت مساله امنیت را مطرح می کند، بعد مساله اصلاح مردم وشهروندان در حالت غیر فساد و روابط سالم اجتماعی و در آخر مساله عمران آبادانی باید تحقق پیدا کند.