در میزگرد «فقه و تجدد در اندیشه فیرحی» مطرح شد: استاد فیرحی تجدد را تجدید سنت می دانست/ فیرحی به دنبال تحول در نظام اجتهادی حوزه بود
به گزارش روابط عمومی موسسه فهیم، دویست و هفتمین جلسه نظریه پردازی موسسه فهیم شب گذشته ـ شنبه 23 فروردین ـ با موضوع "فقه سلفی و خشونت" با سخنرانی «حجت الاسلام و المسلمین دکتر داود فیرحی»، با حضور اساتید، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در محل موسسه فهیم قم برگزار شد.
دکتر فیرحی: فاوت اساسی جنبشهای اخوانی و جنبشهای سلفی در استراتژی آن است که جنبشهای سلفی صراحت، سادگی را مورد توجه قرار میدهند و بر رسانه و ارتباط تأکید میکنند، اما جنبشهای اخوانی بیشتر بر تشکیلات و پیچیدگی آن تأکید داشته و بر این اساس برد زیادی در کشورهای اسلامی داشته و دارند.
استاد فیرحی: “اخوان”یها مدتها است از اندیشههای سلفی فاصله گرفتهاند. ریشه اینها به اصلاح در سلفیها بر میگردد. که اول توسط عبده صورت گرفته است .نکته دیگر تاکید بر اسلامگرایی بدون مذهب یا فرا مذهب است و این واژه خیلی کمک کرده که در چهارچوب هیچ یک از این چهارمذهب قرار نگرفته اند یکی از ایدههای مهم “اخوان” جمع بین جمع ناپذیرها است.
خدمت همه حضار اساتید و دوستان و پژوهشگران محترم سلام عرض میکنم. عنوان بحث «فقه تکفیر و تحولات جدید تکفیری در اهل سنت» است. فقه تکفیری یا فقه تکفیر چیز جدیدی نیست، و از قدیم بوده است؛ یعنی بخشی از فقه ما و عمر آن به اندازه کل دستگاه فقه و کل تمدن اسلامی است. فقط به تدریج در مصادیق و موضوع و نه در مفاهیم کلی تکفیر، دگرگونیهایی صورت گرفته است.
خلاصهای از بحث گذشته را عرض و بعد بحث امروز را دنبال میکنم. در جلسهی گذشته خدمت دوستان عرض کردیم که در جهان اسلام معاصر و بعد از فروپاشی عثمانی، شاهد 4 جریان بزرگ بودیم، که یکی از آنها امتداد جریانهای سنتی است، نوعی اسلام گرایی سنتی که از جمله معروفترین رهبران آن، آخرین شیخ الاسلام عثمانی مرحوم شیخ مصطفی صبری بود. جریان دوم جریان سکولار بود که به دو شاخهی چپ و راست؛ یعنی ناصری و کمالی تقسیم میشد. ویژگی این جریان این بود که بعد از خلافت عثمانی، به جریان حاکم تبدیل شدند و 3-2 خصلت عمده داشتن
با عرض سلام خدمت دوستان ارجمند، امیدوار هستم که بحث کوتاهی داشته باشم و نامفید وقت دوستان را نگیرم. عنوان بحثی که به ذهن من آمده بود «امکانات و محدودیت های فقه مشروطه» است و به این دلیل این قسمت را انتخاب کردم چون مدت ها درگیر بحث های فقهی سیاسی بودم و به دهنم آمد که بعضی نکات را با دوستان به اشتراک بگذارم و نظر دوستان را هم جویا شوم که آیا این بحث ها، بحث های قابل توجهی است یا حداقل نتایج علمی دارد یا ندارد؟ وقتی از فقه مشروطه صحبت میکنیم،