استاد محسن اراکی: فقه همان علم به احکام شرعیه بر اساس ادله تفصیلی آن است ومنظور از اجتماع در تعریف، یعنی جامعه و ملت، یعنی یک واحد اعتباری . نقش امامت هم این است که از یک واحد اعتباری به یک واحد حقیقی میرسد که یک ارادة واحدی را بوجود میآورد و یک واحد اجتماعی حقیقی بوجود میآورد، در اینجا علم اجتماع اسلامی داریم و این غیر از علم اجتماع در غرب است، در علم اجتماع اسلامی یک هویت حکومت میکند و در قرآن هویتهای مختلف را تبیین نموده است که اینها مربوط به علم اجتماع اسلامی است.
مباحث فقه اجتماعی کاملا تحت تأثیر مبانی کلامی است. بنابراین، تا مبانی کلامی منقّحی نداشته باشیم، فقه اجتماعی منقحی هم نمیتوانیم داشته باشیم . متأسفانه مبانی کلامی منقّح نشده است. و فقیه خود را ملتزم و متعهد نمیبیند که به تنقیح این مبانی بپردازد. از این رو، در کتابهای فقهی، این مباحث چون جنبه استطرادی دارد به صورت کامل بررسی نشده است. متأسفانه در علم کلام نیز بررسی کافی در این گونه مسائل انجام نگرفته است .
بسم الله الرحمن الرحیم بحثي را كه من امشب در ادامه بحثهاي روششناسي هفتههاي قبل قصد دارم ادامه بدهم، بحث فقه فردي و فقه اجتماعي است. حتما ميدانيد كه اصل طرح مباحث روشي در حوزه فقه به اين نيت است، كه ما بتوانيم بر اساس نوع تعاملهايي كه تاكنون فقها درباره مباحث استنباطي خودشان داشتند، بتوانيم به يك نوع جمعبندي و يك نوع گزينش و در حقيقت به دستآوردن راه بهتر در استنباطهاي فقهي برسيم.