آیتالله قاضیزاده: حکومت دینی نسبت به شهروندان اعم از موافق و مخالف مأمور به مدار است
چهارمین جلسه سخنرانی آیه الله قاضیزاده در ماه مبارک رمضان در مؤسسه فرهنگی - پژوهشی فهیم با حضور اساتید حوزه و دانشگاه و جمعی از فضلای حوزه علمیه قم در تاریخ 15/1/1403 در سالن اجتماعات مؤسسه واقع در شهر قم با عنوان «آموزههای نامه امام علی (ع) به مالکاشتر» برگزار شد.
آیتالله قاضیزاده در صحبتهای آغازین خود بیان داشت: در جلسات گذشته در باره عهدنامه امام علی به مالکاشتر صحبت شد و بخشیهای ابتدایی آن مورد بررسی قرار گرفت امروز در ادامه مباحث گذشته این جملات مورد بررسی قرار میگیرد حضرت امیر میفرماید: «وَأَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ»( نهجالبلاغة صبحي صالح) ؛ ص، 427) مهربانى و محبت و لطف به رعيّت را شعار قلب خود قرار ده، بر رعيّت همچون حيوان درنده مباش كه خوردن آنان را غنيمت دانى،
استاد فقه سیاسی حوزه علمیه اظهار داشت: در بخشهای ابتدای بیان شد که حضرت امیر علیهالسلام چهار وظیفهای اساسی را برای مالک برشمردند که درآن چهار وظیفه سروسامان دادن مسئله اقتصادی، امنیتی و مسئله اجتماعی و رفاه اقتصادی را مطرح نمودند، در بخش بعدی یک فصل کامل در باره خودسازی بهعنوان مقدمه حکمرانی مطلوب فرمودند، در آخر قضاوت شهروندان را نسبت به کارکرد حاکمان مهم ارزیابی کردند، زیرا کارکرد تمام حکومتها در طول تاریخ مورد ارزیابی شهروندان تاریخنگاران قرار میگیرد.
رابطه حاکم و شهروندان
آیتالله قاضیزاده در محور سوم از بررسی عهدنامه امام علی (ع) به مالکاشتر نگاهی انسانی همراه با محبت، رحمت ، لطف و حکمرانی اسلامی نسبت به شهروندان را توضیح داده و اظهار داشت: بعد از توصیه به خودسازی حضرت امیر(ع) در باره نوع مواجه حاکم با مردم یا به تعبیری آن زمان رعیت و به تعبیر این زمان شهروند، توصیه و سفارشهای دارد. درگذشته از کلمه رعیت استفاده میشد، ولی امروزه کلمه شهروند اطلاق میگردد. امام علی (ع) به مالک دستور میدهد که رابطه مردم و حاکم باید رابطه عاطفی و محبتآمیز و ترحمبرانگیز باشد «وَأَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ» نهجالبلاغة صبحي صلح) ؛ ص427
حضرت امیر(ع) به رحمت، محبت و لطف توصیه میکند، رحمت موجب محبت و لطف میگردد. در مرحله اول با شهروندان با شفقت و مهربانی برخورد کنید که زمینه ابراز و ظهور محبت را فراهم میکند رحمت، محبت و لطف مترتب بر هم هستند، یکی نمیباشد. نسبت به مجموع شهروندان دستور میدهد که بعد از خودسازی، برخورد محبتآمیز داشته باشد.
در حکمرانی دینی ممنوعیت فرصتطلبی و درندهخویی
استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم برای ضرورت رعایت اخلاق حکمرانی در حکومت دینی وپرهیز از خشونت و فرصتطلبی به فراز دیگری از فرمایش امام علی(ع) استناد نمود که حضرت میفرماید: «وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ» امام علی(ع) با فراز از عهدنامه، خط مشی حکمرانان را در مواجه با شهروندان مشخص میکند. حکام چون در عرصههای مختلف قدرت دارند بر شهروندان ظلم میکنند، حضرت میفرماید: وقتی حاکم شدی با مردم با لطف و محبت رفتار کنید، نه با ظلم و جور این توصیه اخلاقی است که امام به حکمرانان اسلامی دارد، در قرآن مجید نیز آمده است «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» به سبب رحمت الهى، در برابر مؤمنان، نرم و مهربان شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب و در کارها، با آنان مشورت کن!امّا هنگامى که تصمیم گرفتى، (قاطع باش و) بر خدا توکّل کن زیرا خداوند توکّل کنندگان را دوست دارد.
اگر اصحاب در مشورت دهی کوتاهی کردند یا ترک پست ووظیفه کردند، آنان را مورد عفو قرار بده وبرای آنان استغفار کن. افزون بر عفو وطلب استغفار باآنان مشورت کن.
اسلام رحمانی، یعنی سیره حکمرانی علوی
استاد فقه سیاسی حوزه علمیه قم در مورد رابطه اسلام رحمانی وحکمرانی علوی اظهار داشت: اسلام رحمانی یعنی همین که علی بن ابیطالب در سرلوحه سفارشهای اجتماعی به مالک دارد. اصل در اسلام رحمت است که سرلوحه کار حکمرانان اسلامی باشد، به طور طبیعی در جامعه میزانی از جرایم وجود دارد، که باید مجرمین مجازات شوند و قانون مجازات اجرا شود، حتی در مقام اجرای مجازات مجرمین، قرآن کریم بحث محبت و رحمت را فراموش نکرده است، حتی در قتل عمد مستوجب قصاص، قرآن کریم بیان میدارد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ»ای اهل ایمان بر شما حکم قصاص کشتگان چنین معین گشت که مرد آزاد در مقابل مرد آزاد، و بنده را به جای بنده، و زن را به جای زن قصاص میتوان کرد. و چون صاحب خون از قاتل که برادر دینی اوست بخواهد درگذرد کاری است نیکو، پس قاتل دیه را در کمال خشنودی ادا کند. در این حکم، تخفیف (امر قصاص) و رحمت خداوندی است، و پس از این دستور، هر که تجاوز کند او را عذابی سخت خواهد بود.
عفو و بخشش در جرایم مستلزم قصاص و حدود
آیتالله قاضیزاده با بررسی سیاست جنایی اسلام در مواجه با مجرمین بهخصوص جرایم شدیدی مانند جرایم که مستلزم قصاص و حدود هستند، اظهار داشت: خداوند در قتل عمد، قصاص را حق مشروع ولی دم میداند بعد از جعل قصاص بهعنوان یک حق مسلم ولی دم و تشریع حقوقی و فقهی، مسئله عفو و بخشش را مطرح میکند، در قرآن مجید قاتل را برادر دینی معرفی میکند «فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ» مسئله عفو و بخشش نهتنها جرایم مستلزم قصاص که از حقوق مردم بوده و جنبه خصوصی دارد که مطرح شده است، بلکه در جرایم مستلزم حدود که جنبه عمومی دارد مربوط به نظم اجتماعی است نیز عفو و بخشش مطرح شده است در حدیثی آمده است:مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ بَعْضِ الصَّادِقِينَ ع قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَأَقَرَّ بِالسَّرِقَةِ فَقَالَ لَهُ أَ تَقْرَأُ شَيْئاً مِنَ الْقُرْآنِ- قَالَ نَعَمْ سُورَةَ الْبَقَرَةِ- قَالَ قَدْ وَهَبْتُ يَدَكَ لِسُورَةِ الْبَقَرَةِ- قَالَ فَقَالَ الْأَشْعَثُ أَ تُعَطِّلُ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اللَّهِ فَقَالَ وَ مَا يُدْرِيكَ مَا هَذَا إِذَا قَامَتِ الْبَيِّنَةُ فَلَيْسَ لِلْإِمَامِ أَنْ يَعْفُوَ وَ إِذَا أَقَرَّ الرَّجُلُ عَلَى نَفْسِهِ فَذَاكَ إِلَى الْإِمَامِ إِنْ شَاءَ عَفَا وَ إِنْ شَاءَ قَطَعَ»، فردی را نزد امیرالمومنین آوردند که سرقت کرده بود، حضرت گفتند: آیا قرآن بلد هستی؟ گفت بله سوره بقره را بلد هستم. حضرت گفتند تو را به سوره بقره بخشیدم. اشعث خطاب به حضرت کرد: آیا حدی از حدود خدا را تعطیل می کنی؟
حضرت فرمودند: تو از کجا می دانی حد خداوند در اینجا چیست؟ بعد حضرت توضیح می دهند، اگر بینه بر سرقت اقامه می شد، امام حق عفو نداشت و اگر شخص اقرار کند بر علیه خودش که من این جرم را انجام دادم، امر این فرد به امام واگذار شده است، اگر امام خواست، عفو میکند و اگر خواست دست این فرد را قطع میکند. بر اساس آیات قرآن مجید و روایات معصومین(ع) حکومت باید در مقام جذب و تألیف قلوب شهروندان باشد.
از سفارش حضرت امیر به مالک استفاده میشود که اظهار محبت، رحمت و لطف حاکمان، شامل همه شهروندان شود حاکم نباید شهروندان را به خودی و غیرخودی تقسیم نماید. امام علی(ع) میفرماید: قلوب انسانها وحشی هستند با اظهار محبت، لطف مردمگرایش پیدا میکنند به سمت کسانی که از آنان محبت دیده شود « قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ»، امام می فرماید رابطه حاکم وشهروندان همراه با مبحت ولطف باشد حاکم نباید گرگ درنده باشد که دریدن شهروندان را فرصت مغتنم بشمارد، حاکم نباید در عرصه فرهنگ، سیاست واقتصاد درنده صفت باشد.
امام علی (ع) و تصویر حکومت جور
رئیس مؤسسه فرهنگی - پژوهشی فهیم در ادامه صحبتهای خود تصویر از حکومت بنیامیه را از منظر امام علی (ع) ارائه داده اظهار داشت: امام علی (ع) در مورد حکومت بنیامیه مطلبی دارند که آن ویژگی تمام حکومتهای جور را شامل میشود
امام علی در باره بنیامیه می فرماید: فَعِنْدَ ذَلِكَ أَخَذَ الْبَاطِلُ مَآخِذَهُ وَ رَكِبَ الْجَهْلُ مَرَاكِبَهُ وَ عَظُمَتِ الطَّاغِيَةُ وَ قَلَّتِ الدَّاعِيَةُ وَ صَالَ الدَّهْرُ صِيَالَ السَّبُعِ الْعَقُورِ وَ هَدَرَ فَنِيقُ الْبَاطِلِ بَعْدَ كُظُومٍ وَ تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ وَ تَهَاجَرُوا عَلَى الدِّينِ وَ تَحَابُّوا عَلَى الْكَذِبِ وَ تَبَاغَضُوا عَلَى الصِّدْقِ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ كَانَ الْوَلَدُ غَيْظاً وَ الْمَطَرُ قَيْظاً وَ تَفِيضُ اللِّئَامُ فَيْضاً وَ تَغِيضُ الْكِرَامُ غَيْضاً وَ كَانَ أَهْلُ ذَلِكَ الزَّمَانِ ذِئَاباً وَ سَلَاطِينُهُ سِبَاعاً وَ أَوْسَاطُهُ أُكَّالًا [أَكَالًا] وَ فُقَرَاؤُهُ أَمْوَاتاً وَ غَارَ الصِّدْقُ وَ فَاضَ الْكَذِبُ وَ اسْتُعْمِلَتِ الْمَوَدَّةُ بِاللِّسَانِ وَ تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً وَ الْعَفَافُ عَجَباً و لبس الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوبا(نهجالبلاغة صبحي صالح ص 157).
بهوقت برپاشدن بيرق گمراهى باطل در محلّ خود جاى گرفته، و جهالت بر مرکبهایش سوار گشته، و گروه ستمگر بزرگ و فراوان گردد، و دعوتکننده به حق كم شود، و روزگار همچون وحشى گزنده حمله نمايد، و شتر باطل پس از سكوت عربده كشد و قوّت گيرد، و مردم بر معصيت پيمان برادرى بندند، و بر دين از هم دورى نمايند، و بر دروغ با يكديگر دوست شوند، و بر راستى با هم دشمنى ورزند. در اين وقت فرزند باعث خشم پدر، و باران عامل حرارت گردد، و مردم پست فراوان، و خوبان كمياب شوند. مردم (توانمند) آن روزگار همچون گرگ، و حاكمانشان درنده، و میانهحالشان طعمه، و نيازمندانشان مرده خواهند بود، راستى ناپديد شود، و دروغ فراوان گردد، مردم به زبان اظهار دوستى، و به دل دشمنى كنند، فسق عامل نسبت، و عفّت باعث شگفتى شود، و اسلام را همچون پوستين وارونه پوشند.
در این خطبه اگر چه وضعیت سیاسی و اجتماعی دوران بنیامیه به تصویر کشیده است، ولی مسئله عام و فراگیر است. در هر صورت این دو ویژگی وجود دارد، که برخورد حاکمان با مردم همراه با شفقت و محبت باشد، دولت فکر نکند چون قدرت دارد هر کاری که خواست میتواند انجام بدهد. مانند محرومیت از تحصیل، تعلیق از شغل و وظیفه، اگر دولت بهجای لطف و محبت با مردم برای شهروندان محدودیت ایجاد نموده و حقوق شهروندی آنان را بگیرد معلوم میشود که در مسیر باطل حرکت میکند.
رفق و مدارا در حکومت دینی
آیت الله قاضیزاده در مورد برخورد همراه با رفق و مدارای حکمرانان اسلامی نسبت به شهروندان اظهار داشت: حکومت دینی نسبت به شهروندان اعم از موافق و مخالف مأمور به مدار است که امام علی (ع) در عهدنامه مالکاشتر به آن تصریح نموده است، افزون برعهدنامه امام علی (ع) روایتی است از امام رضا(ع)است که میفرماید مؤمن واقعی باید سه تا خصلت داشته باشد تا مؤمن واقعی شمرده شود. عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ سَهْلِ بْنِ الْحَارِثِ عَنِ الدِّلْهَاثِ مَوْلَى الرِّضَا ع قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّى يَكُونَ فِيهِ ثَلَاثُ خِصَالٍ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمَانُ سِرِّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ[1] وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُدَارَاةُ النَّاسِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ نَبِيَّهُ ص بِمُدَارَاةِ النَّاسِ فَقَالَ خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ[2] وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاء[3]
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ»
رفق و مدار با شهروندان امری است که در مجموعه تراث دینی به آن تأکید شده است در کلمات قصار حضرت امیر(ع) آمده است که اصول اساسی سیاست ورزی رفق ومدار با شهروندان است. رأس السّياسة استعمال الرّفق.(غررالحکم و درر الكلم / 378 / 43 ص :378).
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ مُعَاذِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الرِّفْقُ يُمْنٌ وَ الْخُرْقُ شُؤْمٌ. ووسائلالشیعه ج15 / 269 / 27 - باب استحباب الرفق في الأمور ص : 269.
حقوق شهروندان و وظایف حاکمان
آیت الله قاضیزاده بعد از بیان رفق و مدارای حکمرانان اسلامی نسبت به شهروندان مطالبی را به استناد رساله امام حقوق امام سجاد (ع) در مورد حقوق شهروندان و وظایف حاکمان بیان داشت:عن السجاد و أمّا حقّ رعيّتك فأنّ تعلم أنّهم صاروا رعيتك لضعفهم و قوّتك، فيجب أن تعدل فيهم و تكون لهم كالوالد الرحيم و تغفر لهم جهلهم و لا تعاجلهم بالعقوبة و تشكر اللّه عزّ و جلّ على ما آتاك من القوّة عليهم»
و امّا حقّ رعيّت تو كه سلطنت بر آنها دارى؛ آن است كه بدانى آنكه آنها بهواسطه ضعف حالشان و توانائى تو؛ رعيت تو شدهاند، پس واجب است كه ما بين آنها به طريقه عدل رفتار كنى، و از براى آنها پدر مهربان باشى، و از جهل و نادانى آنها چشم بپوشانى، و در عقوبت و مجازات آنها عجله ننمایی، و آنكه خداوند عزّوجلّ را بر آنچه عطا فرموده است تو را از سلطنت و بزرگى داشتن بر آنها شكر نمائى.
مبنای رحمت به شهروندان
مبنای امیرالمؤمنین شهروند است، یعنی تمام انسانها از حقوق و امتیازات مساوی برخور دارند، شهروند به معنای مؤمن، انقلابی خودی نمیباشد، بر اساس این مبنا رحمت، محبت و لطف حاکم اسلامی باید فراگیر باشد که همه شهروندان را تحت پوشش قرار دهد. زیرا شهروندان دو گروه هستند که با آنان بامحبت رفتار کنید، گرگ درنده نباشید، زیرا شهروندان یا برادر دینی شما هستند یا در کرامت انسانی با شما شریک هستند، وظایف شهروندی خود را انجام میدهند، مالیات پرداخت میکنند، نظاموظیفه و سربازی را انجام می دهند و از نظام حمایت میکنند «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ»، این نگاه انسانی از حضرت امیر آن هم در هزار چهار صد سال پیش خیلی ویژه است، شاید بگویم مطالب که حضرت فرمودند، مثلا در اعلامیه جهانی حقوق بشر نوشته شده است، ولی این دو متن حداقل هزار و سیصد سال فاصله زمانی دارد که حضرت با استاندارش می گوید که همه مردم دارای حقوق شهروندی مساوی هستند، نباید برخورد خشن داشته باشید به عنوان مبنای انسان شناسی یا برادر دینی، یا هم نوع هستند هر دو اقتضای رحمت، محبت ولطف دارند. رعيّت بر دو گروهند: يا برادر دينى ، يا انسانهايى مانند تو، بر این اساس حضرت می فرماید: يَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ وَ تَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ وَ يُؤْتَى عَلَى أَيْدِيهِمْ فِي الْعَمْدِ وَ الْخَطَإِ، كه خطاهايى از آنان سر مىزند، علل گناهى بر آنان عارض مىشود، و گناهانى از آنان به عمد يا اشتباه بروز مىكند، فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلِ الَّذِي تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ فَإِنَّكَ فَوْقَهُمْ وَ وَالِي الْأَمْرِ عَلَيْكَ فَوْقَكَ وَ اللَّهُ فَوْقَ مَنْ وَلَّاكَ وَ قَدِ اسْتَكْفَاكَ أَمْرَهُمْ وَ ابْتَلَاكَ بِهِمْ»، دستور عفو وبخشش حضرت در حوزه امور فردی وشخصی نیست که گمان کنند عفو وبخشش در حوزه امور فردی است، آنچه حضرت امیر فرموده است مربوط به حوزه عمومی وحکومتی است، نامه حضرت منشور حکومتی وآیین نامه حکمرانی است، پس همانگونه كه علاقه دارى خداوند بخشش و چشمپوشى را به تو عنايت نمايد، رعيّت را مورد عفو و چشمپوشى قرار بده، چرا كه تو از نظر قدرت برتر از آنانى، و آن كه بر تو ولايت دارد بالاتر از تو مىباشد، و خداوند برتر از آن كسى كه تو را والى مصر نموده است، خداوند كفايت امور رعيّت را از تو خواسته، و به خاطر آنان تو را در عرصه آزمايش قرار داده، والی وحاکم موردآزمایش وامتحان الهی است، نمی تواند خود سرانه وبدون مبنا تصمیم بگیرد، وَلَا يَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَالسَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ » و نباید صاحبان ثروت و نعمت از شما درباره خویشاوندان خود و در حق مسکینان و مهاجران راه خدا از بخشش و انفاق کوتاهی کنند، باید مؤمنان عفو و صفح پیشه کنند واز بدیها درگذرند، آیا دوست نمیدارید که خدا هم در حق شما مغفرت (و احسان) فرماید؟ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
[1] ( 4) الجن: 25- 26.
[2] ( 1) الأعراف: 199.
[3] كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.