موسسه فهیم

خلاصه ها

خلاصه ی جلسات

خلاصه هشتمین جلسه از سلسله جلسات علمی ماه مبارک رمضان

 دکتر محمد رضا یوسفی : فساد با تخریب بنیان اعتماد متقابل بین دولت و شهروندان در جریان توسعه کشور خلل وارد می‌کند؛

 به گزارش اندیشه ما چهارصد دومین جلسه از سلسله جلسات نظریه‌پردازی مؤسسه فرهنگی پژوهشی  فهیم در تاریخ 17/1/1403  با حضور اساتید حوزه و دانشگاه و جمعی کثیری از فضلای حوزه علمیه قم در سالن اجتماعات مؤسسه با ارائه حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر محمدرضا یوسفی شیخ رباط با عنوان «سیره اقتصادی امیرالمؤمنین» برگزار شد که گزارش مشروح سخنرانی استاد یوسفی را به شرح زیر می‌خوانید:

مفهوم‌شناسی و پیشینه بحث

 دکتر محمد یوسفی در  ابتدای صحبت‌های خود به مفهوم سیره اقتصادی امام علی (ع) و پیشینه بحث  اشاره نموده بیان داشت:

کلمه سیره در همان قرون اولیه به کار برده شده است. سیره ابن اسحاق، ابن هشام از اولین‌ها بوده‌اند.

سیر راه‌رفتن و حرکت و رفتن است و سیره نوع و سبک راه‌رفتن است. سیره یعنی سبک و نوع رفتار است. سیره اقتصادی یعنی سبک‌ رفتار امام در حوزه مسائل اقتصادی.

چندین متن خوب تاکنون در باره سیره اقتصادی معصومان به زبان فارسی نوشته شده است که از باب قدردانی از تلاش این بزرگواران، نامشان ذکر می‌شود.

جلد هفتم دانشنامه امام علی: مقاله سیره اقتصادی امام علی از سید رضا حسینی، 1380

منابع مالی اهل‌بیت، انتشارات دانشگاه امام صادق، نورالله علی دوست خراسانی، 1391

حیات اقتصادی امامان از صلح امام حسن تا آغاز غیبت صغری، آستان قدس و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، معصومه اخلاقی و صفری فروشانی، 1393

سیره معیشتی معصومان، یدالله مقدسی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،1397

سیره معصومان در فقرزدایی، محمدحسین علی‌اکبری، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1397

سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، علی‌اکبر ذاکری، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1398 ویژگی ها عبارتند از: جمع آوری خوب، مشترکات زیاد است و جنبه تحلیلی کم است.

 ابعاد سیره اقتصادی امام علی (ع)

 استاد اقتصاد دانشگاه مفید بعد از مفهوم‌شناسی و بررسی پیشینه بحث در مورد تبیین ابعاد سیره اقتصادی امام علی (ع) پرداخته اظهار داشت: رفتار امام در حوزه مسائل اقتصادی به چندگونه قابل‌تصور است

 1-در مقام مصرف کننده:

 اول جنبه فردی، به‌عنوان یک مصرف‌کننده در حوزه هزینه‌کردهای عادی زندگی چگونه رفتار می‌کرد. چگونه درآمدش را هزینه می‌کرد؟ انگیزه هزینه‌هایش چگونه بود؟  

کار خیر مانند وقف در نزد وی چگونه بود؟ کیفیت آن چگونه بود؟ وقف وی وقف عام بود یا وقف خاص؟

 2-در مقام تولیدکننده:

دوم به‌عنوان فعالیت اقتصادی چگونه عمل می‌کرد. وقتی نیروی کار دیگران بود، چگونه قرارداد می‌بست، اجیر می‌شد و یا مشارکتی کار می‌کرد؟ وقتی کارفرما بود. میزان فعالیت اقتصادی او چگونه بود. انگیزه فعالیت اقتصادی حضرت چگونه بود؟

3-رابطه مالی با دولت:

حضرت به‌عنوان یک فرد فعال اقتصادی و اهل سیاست، چه رابطه مالی با حکومت داشت. این درآمدها در زندگی وی چه تأثیری داشتند؟

4- در جایگاه حاکم:

سپس در مقام حکومت نیز دو نوع سؤال از وی می‌شود.

اول: موقعیت مالی وی در مقام حکمران.

 دوم سیاست‌های و اولویت‌های حکمرانی وی در حوزه اقتصاد.  

مروری بر وضعیت زندگی فردی حضرت از نظر اقتصادی:

 استاد حوزه و دانشگاه بعد از بررسی ابعاد  سیره اقتصادی امام (ع) در بعد مصرف شخصی، کارآفرینی تولید و رابطه مالی امام با دولتی که تحت مدیریت وی قرار داشت همچنین وضعیت مالی و اقتصادی امام علی (ع)  به‌عنوان حاکم جامعه اسلامی  مروری بر وضعیت زندگی فردی حضرت امام علی (ع) از نظر اقتصادی اشاره نموده اظهار داشت:

 زندگی حضرت از ابتدا تا اواخر هجرت در فقر

در اواخر بهبود وضعیت

در 25 سال سکوت درآمدافزایی و خلق ثروت

دوران حکومت

 قناعت در مصرف و تلاش بیشتر برای تولید

اهمیت خلق ثروت و رشد آن در وصیت‌نامه وقف نیز مشهود است.

تفکر دهه 40 و 50 و شریعتی، خداپرستان سوسیالیست

خانه گلی فاطمه و علی

 دکتر محمدرضا یوسفی در ادامه  اظهار داشت: تصوری که در دوران پیش از انقلاب تحت‌تأثیر گرایش‌های چپ از امیرالمؤمنین چهره‌ای فقیر نشان می‌داد که زندگی فقیرانه‌ای داشت. بسیار این امر ترویج می‌شد. این نگرش بیشتر اقتصاد را از نگاه توزیعی می‌دید درحالی‌که در اقتصاد خلق ثروت بسیار مهم است. توزیع بدون خلق ثروت موجب توزیع فقر دارد.

در مورد پیامبر هم چنین که وضع مالی مناسبی نداشت و مرد فقیری بود که شواهد تاریخی بر خلاف آن نشان می‌دهد.

سیره فردی اقتصادی حضرت به‌عنوان حاکم:

 استاد اقتصاد دانشگاه مفید سیره فردی امام (ع) را به‌عنوان حاکم اسلامی  با استناد به منابع تاریخی مورد بررسی قرار داده افزود:

به نقل از تاریخ طبری 3/ 616 و ابن اثیر در الکامل فی التاریخ 2 / 135: در زمان عمر با اصحاب مشورت کردن و گفتند در حد متعارف از بیت المال ایرادی ندارد.

ولی حضرت علی از بیت‌المال ارتزاق نکرد و آن را به مردم اعلام کردانی والله لا ازرأکم من فیئکم درهما  ما قام عذق بیثرب ( دانشنامه، 7 / 264 به نقل از ورام، 2 / 151)

نه اینکه از هدایا استفاده کند و یا به تعبیری از شهریه. ولی. یا اهل الکوفه دَخَلْتُ بِلاَدَكُمْ بِأَشْمَالِي هَذِهِ وَ رَحْلَتِي وَ رَاحِلَتِي هَا هِيَ فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ مِنْ بِلاَدِكُمْ بِغَيْرِ مَا دَخَلْتُ فَإِنَّنِي مِنَ اَلْخَائِنِينَ ( المناقب، 1 / 427) و بحار ج 40)یا اهل الکوفه اذا انا خرجت من عندکم بغیر رحلی و راحلتی و غلامی فانا خائن  ( دانشنامه، 7 / 264 و الغارات، 1 / 68 و ابن ابی الحدید، 2 / 200)

امام باقر: امیرالمومنین پنج سال بر مردم حکومت کرد نه آجری روی آجر گذاشت نه خشتی بر خشتی نهاد نه ملک و آبی برای خود جدا کرد و نه طلا و نقره ای به جای گذارد. ( کافی 8 / 130 ، دانشنامه، 7 / 265)



 

اولویت های سیاستی حضرت در حکومت:

 استاد حوزه ودانشگاه در مورد عدم تمایل امام علی(ع) به پذیرش حکومت بیان داشت: امام علی(ع) فرموده است: « و لکنی لما اجتمعتم علیّ  نظرت و لم یسعنی ردکم حیث اجتمعتم، اقول ما سمعتم و استغفر الله لی و لکم» سپس مردم با وی بیعت کردند. ( ص 15)

انی کنت کارها للولایه علی امه محمد حتی اجتمعتم رایکم علی ذلک لانی سمعت رسول الله یقول: ایما وال ولی الامر من بعدی اقیم علی حد الصراط و نشرت الملائکه فان کان عادلا انجاه الله بعدله و ان کان جائرا انتقض به الصراط حتی تتزایل مفاصله ثم یهوی الی النار فیکون اول ما یتقیها به انفه و حر وجهه و لکنی لما اجتمعتم رایکم لما یسعنی ترککم» (صص 18 ـ 17)

 استاد دانشگاه در ادامه به علت تمایل امام علی (ع) به حکومت اشاره نموده بیان داشت: چرا حضرت تمایل نداشت. درگیری بنی‌امیه پس از قتل عثمان چنانچه در نهج السعاده بیان می کند. ویژگی های دوره عثمان، رانت خواری و فساد، فقدان شایسته سالاری و استبداد. « قام معه بنوابیه یخضمون مال الله خضمه الابل نبته الربیع الی ان انتکث علیه فتله و اجهز علیه عمله و کبت به بطنته. ( خطبه سوم) دو رکن اساسی هر حکومت سلامت و کارآمدی است.

در دو خطبه 15 و 16 نیز به هر دو می پردازد در خطبه 15 بحث فساد را متعرض می شود و در خطبه 16 نیز بحث شایسته سالاری و کارآمدی.

حضرت می دانست گروهی حکومت را برای خود می خواهند بدون اینکه شایستگی داشته باشند برخی نیز طرقدار عثمان بودند لذا حضرت می فرماید فاستتروا فی بیوتکم. و از عصبیت و تحزب  اجتناب کنید. عده ای بعد قتل عثمان علی را تهدید به قتل او و شیعیانش کردند. ( ص 23 ـ 22 و ابن ابی الحدید، 1 / 279)

تغییر ساختارها، قواعد و نظام ارزشی و توجیهات لذا تعبیر به بازگشت جاهلیت می‌شود.

حضرت درک عمیقی از مشکلات داشتند؛ لذا نمی‌پذیرفتند. تفاوت حضرت با سیاسیون در همین است که وعده‌های بلاوجه نمی‌دهد. آگاهانه سخن می‌گوید. مکرر بیان می‌کند در خطبه 92  « دعونی والتمسوا غیری فانا مستقبلون امرا له وجوه و الوان لاتقوم له القلوب و لا تثبت علیه العقول ...

شورای صحابه و رفت و برگشت‌ها در خطبه سوم چکیده ذکر شده است تا در نهایت پذیرفت مشروط به حمایت. تا تعهد نگرفت نپذیرفت.

توضیح بسیار زیبایی می‌دهد؛ بنابراین عقل می‌گوید نپذیر و علی هم نمی‌پذیرد.

عصمت و امامت حضرت را نادیده بگیرید و به‌عنوان یک سیاستمدار نه بازیگر سیاسی نگاه کنید.  تاریخ در برابر وی شرمنده است او مانند برخی از سیاستمداران فرصت‌طلب وعده توخالی نداد و او مانند ناآگاهان خوش‌خیالی و بدون علم صحبت نکرد که هم دنیا و هم آخرت شما را آباد می‌کنیم چرا که سؤال بعد این است که چگونه؟ علی مسیر را در دو خطبه بیان کرده است. مبارزه با فساد و دوم شایسته‌سالاری.

چرا مبارزه با فساد بسیار مهم است؟

  استاد اقتصاد دانشگاه مفید بعد از تبیین علل عدم تمایل امام علی به پذیرش حکومت و فراگیری  ، عمق فساد  در دستگاه حکومتی به مساله مهم مبارزه با فساد در حکومت دینی اشاره نموده اظهار داشت:

زمانی فساد را پدیده‌ای شخصی می‌دانستند. اما در قرن بیستم، فساد را یک امر سازمانی می‌دانند که با توصیه‌های اخلاقی و تربیتی حل نمی‌شود. مثال گمرک، بانک و... لذا فساد یک امر شبکه‌ای است. تداوم آن نیازمند گستره آن و وصل به بالاست. مثل خوره، ساختمان حکومت را می‌پوساند.

از زمان شکل‌گیری دولت در طول تاریخ تاکنون، همواره فساد مالی دولتمردان یکی از مسائل اساسی بوده است. کائوتیلا یکی از کارگزاران ایالت‌های شمالی هند در بیش از دو هزار سال پیش می‌نویسد: «همان‌گونه که نمی‌توان از چشیدن مزه عسل یا زهری که بر نوک زبان نشسته است چشم پوشید؛ برای کسی که با پول‌های دولت سروکار دارد، نیز ممکن نیست که حداقل مزمزه‌ای از این ثروت نکند»؛ بنابراین چگونگی مهار یا کاهش فساد مالی نیز همواره مورد توجه بوده است. هر حکومتی باید نسبت به فساد حساس باشد

برخی از پیامدهای فساد:

 استاد محمد رضا یوسفی بعد از  تبیین ضرورت مبارزه با فساد در جامعه اسلامی به عواقب وپیامد های  فساد در جامعه اشاره نموده اظهار داشت: فساد هزینه اداره کشور را افزایش می‌دهد؛ زیرا بخشی از منابع بودجه‌ای از چرخه تأثیرگذاری خارج شده و به جیب مفسدان اقتصادی روانه می‌شود. به‌این‌ترتیب دولت باید با دریافت مالیات بیشتر فشار بیشتری به فعالان اقتصادی وارد کند یا از سر ناچاری بخشی از تعهدات خود را نادیده بگیرد تا به‌اصطلاح دخل و خرجش با‌هم جور دربیاید. هر اقدامی را با تکیه بر امکان دولتی انجام می دهند خام فروشی، خاک فروشی، دریا فروشی و...و باز دولت کسری بودجه خواهد داشت.

تحلیل ابن خلدون هم اضافه شود که منجر به ورود به فعالیت‌های اقتصادی سودآور می‌شود و در نتیجه تخریب اقتصاد صورت می‌گیرد،از طرفی بخش خصوصی واقعی تضعیف می‌شود و قدرت رقابت را ندارد و از طرفی هم زمینه برای فساد و اختلاس فراهم می‌شود و باز دولت دچار کسری بودجه می‌شود و مشکلات پابرجا می‌ماند. 

ـ فساد هزینه‌‌هایی را به‌ فعالان اقتصادی تحمیل می‌کند که افزایش قیمت تمام‌شده کالاها و خدمات را به‌ دنبال خواهد داشت. به‌این‌ترتیب از یک‌سو موجبات تشدید تورم را فراهم می‌آورد.

ـ فساد با تخریب بنیان اعتماد متقابل بین دولت و شهروندان در جریان توسعه کشور خلل وارد می‌کند؛ زیرا توسعه نیازمند به عزم ملی است. دولت برای افزایش قدرت تأثیرگذاری و هدایت اقتصاد نیازمند جلب حمایت مردمی است.

ـ فساد مالی در جامعه زمینه را برای گسترش انواع بی‌اخلاقی‌ها آماده کرده و بنیان فرهنگی جامعه را تخریب می‌کند. مطرح‌شدن فساد به‌عنوان یک سکه رایج، به‌تدریج بسیاری از شهروندان را تشویق می‌کند به فساد کرده، به عبارتی بهترین سیستم تبلیغی برای گسترش بی‌اخلاقی است. اصطلاح فساد مسری است. در قضیه عاشورا گفته شده وقتی گوشواره دختربچه را می‌کندند گفت:اگر من نکنم دیگری انجام می‌دهد. فساد می‌آورد. فساد مسری است و مانند بیماری‌های مسری باید برخورد شود. فساد توجیه‌پذیر شده، هزینه اخلاقی و اجرایی آن کم می‌شود.

ـ فساد، فرهنگ کار و تلاش در جامعه را تضعیف کرده و این باور را ترویج می‌دهد که فرد برای دستیابی به درآمد بالاتر نیازی به کار و تلاش و خلاقیت ندارد. در چنین شرایطی سخت‌کوش و صداقت تقبیح خواهد شد؛ چون کار افراد محروم از نعمت «ارتباطات» است. درنتیجه استعداد و زیرکی شهروندان در مسیری غیر از سازندگی و رشد اقتصادی به‌ کارافتاده و صرف یافتن راه‌های نو برای دور‌زدن قوانین و همراهی با شبکه فساد می‌شود.

ـ  فساد اثر دوگانه‌ای بر شاخص‌های توزیع درآمد و رشد اقتصادی می‌گذارد. از یک‌سو گسترش فساد و مناسبات رانتی به‌سرعت میزان نابرابری در میدان توزیع درآمد و ثروت را افزایش می‌دهد و نیز با مسدود ‌کردن مسیرهای رشد بلندمدت اقتصاد دستیابی به هدف رشد اقتصادی را با دشواری مواجه می‌کند.

توجه:  

در جامعه‌ای که گرفتار تله قوانین دست‌وپاگیر و دیوان‌سالاری ناکارآمد شده، ممکن است یک فعال اقتصادی برای حفظ کسب‌وکار خود از سر ناچاری با پرداخت رشوه به تسهیلات بانکی دسترسی پیدا کرده و با این کار آینده بنگاه و اشتغال کارکنان خود را تضمین کند. بااین‌حال تردیدی نباید داشت که نتیجه غایی گسترش فساد و تداوم آن در جامعه تباهی و فلاکت است؛ حتی اگر در کوتاه‌مدت چنین نتایجی ظاهر نشوند یا رندانه خود را از نظر متولیان امر پنهان کنند.

نتیجه اینکه، مماشات با پدیده فساد در جامعه و اولویت ‌دادن اهداف و دغدغه‌های دیگر بر هدف مهار فساد، انتخابی غیرمعقول و دور از تدبیر است.

مبارزه با فساد را باید در یک بسته تعریف کرد. سازوکار شایسته‌سالاری، نظارت مؤثر بر کارگزاران اعم از نظارت حاکمیتی و مردمی و اصل شفافیت در همه سطوح تصمیم‌گیری، انتخاباتی، منابع مالی کاندیداها، دارایی مقامات، فرایندهای تخصیص بودجه و تدوین قوانین مناسب جهت حل تعارض منافع ازجمله مؤلفه‌های مبارزه با فساد هستند.

 مراحل فساد

  استاد دانشگاه مفید بعد تحلیل مفصل و ارائه مواردی از پیامدهای منفی فساد در بستر اجتماع سیاست به مراحل فساد اشاره نموده اظهار داشت: مراحل فساد فردی، سازمانی، سیستماتیک، ساختاری و در نهایت همگانی و سیستمی.

به همین دلیل سازمان ملل همایشی با ترکیب اقتصاددانان مطرح، تجار بزرگ و مقامات سابق کشورها در مادرید گرد هم آمدند و نتیجه نهایی این بود که فساد مهم‌ترین مانع توسعه کشورهای درحال‌توسعه است.



 

خطبه 15:

«اَلا اِنَّ کُلَّ قَطيعَة اَقْطَعَها عُثْمانُ وَ کُلُّ مال اَعْطاهُ مِنْ مالِ اللهِ فَهُوَ مَرْدُود فى بَيْتِ الْمالِ فَاِنَّ الْحَقَّ الْقَديمَ لا يُبْطِلُهُ شَيء وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ» خطبه 15

احتمالاً این خطبه بخشی از خطبه ای است که امام بعد از بیعت ایراد کرده است. در این خطبه هشدار به تاراج کنندگان بیت المال در زمان عثمان است. آنان باید اموال را برگردانند.

ابن ابی‌الحدید از ابن عباس نقل می‌کند که این خطبه در روز بعد از خلافت ایراد شده است. (مکارم، 1/ 526)

نکته جالب این است که حضرت این سخنان را قبل از بیعت گفته است. «و اجتمعوا علی علی بن ابیطالب فبایعوه» ( ص 14)

 این خطبه واکنشی به عامل انقلاب علیه عثمان بود. مردم به دلیل همین امور بر علیه عثمان به ستوه آمده و انقلاب کردند و طبیعی بود که منتظر واکنش حضرت بودند.

قطایع جمع قطیعه به معنای زمین هایی است که به بیت المال تعلق دارد و حاکم آن را به افراد می دهد. خواه رایگان و یا با خراج کم. ابن ابی الحدید گوید در عصر عمر نیز قطایع وجود داشت ولی به رزمندگان و آسیب دیدگان از جنگ داده می شد. ولی عثمان خاصه خرجی می کرد. ( مکارم، 1 / 525)

ابن ابی الحدید از کلبی نقل می کند که حضرت پس از این خطبه سلاح های خانه عثمان که برای مقابله با مردم آورده شده بود و همین طور اموال عمومی که در خانه اش بود را بیرون آوردند. ولی دستور داد متعرض اموال شخصی وی نشوند. و نیز فرمان داد تمام اموالی که عثمان به عنوان جایزه و بدون استحقاق به افراد داده بود به بیت المال بازگردانده شود.  این سخن چون به عمروعاص رسید بلافاصله به معاویه نامه نوشت و احساس خطر را منتقل به وی نیز کرد. (مکارم، 1 / 528) 

ـ «وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِكَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ» باتوجه‌به فضای انقلابی و خواست مردم بیعت‌کننده، اولین مسئله بازگرداندن اموال عمومی که به‌ناحق به افراد داده شده است بوده هر چند تغییر شکل داده و تبدیل به مهر زنان شده باشد.

ـ در تساوی بیت‌المال هیچ وجهی برای تقدم کسی بر کسی نیست. تقدم اسلام، کثرت عبادت، خودی و غیرخودی و.. همه منجر به فساد می‌شود که شد. ویژگی‌های معنوی مانند تقوی مربوط به رابطه انسان و خداست و ربطی به عطایا ندارد. 

در مجموع وعده‌ها عبارت‌اند از:

1 . بازگرداندن همه قطایعی که عثمان اعطاء کرده بود، به بیت المال.

2 . منع از اعطاء امتیازات به اشخاص به دلایل شخصی.

3 . تقسیم مساوی عطایا و لغو امتیازات ( ص 30)

ذِمَّتِي بِمَا أَقُولُ رَهِينَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِيمٌ إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ حَجَزَتْهُ التَّقْوَى عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ أَلَا وَ إِنَّ بَلِيَّتَكُمْ قَدْ عَادَتْ كَهَيْئَتِهَا يَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِيَّهُ ص وَ الَّذِي بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ وَ لَيَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ كَانُوا قَصَّرُوا وَ لَيُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ كَانُوا سَبَقُوا وَ اللَّهِ مَا كَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا كَذَبْتُ كِذْبَةً وَ لَقَدْ نُبِّئْتُ بِهَذَا الْمَقَامِ وَ هَذَا الْيَوْمِ

شایسته سالاری راهی برای کارایی نظام است.

 استاداقتصاد دانشگاه مفید برای بیرون رفت از مراحل فساد فردی، سازمانی، سیستماتیک، ساختاری و در نهایت همگانی و سیستمی راهکار ارائه داد که این راهکارها عبارتنداز:

 1- تضمین حقوق مالکیت: 2- نظارت بر بازار مخالف با قیمت گذاری3- وشفافیت وی به استناد منابعی روایی وتاریخی بیان داشت:

کلینی در کافی 5 / 151 و تهذیب شیخ، 7 / 6: حضرت در ایامی که کوفه بود هر روز به بازار سر می زد. ( ص 73 ذاکری)

در نامه به رفاعه بن شداد انه عن الحکره فمن رکب النهی فاوجعه ثم عاقبه باظهار ما احتکر ( ذاری، 98 و دعائم الاسلام، 2 / 36)

شفافیت:

فَإِنَّ حَقّاً عَلَى الْوَالِي أَلَّا يُغَيِّرَهُ عَلَى رَعِيَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ وَ لَا طَوْلٌ خُصَّ بِهِ، وَ أَنْ يَزِيدَهُ مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوّاً مِنْ عِبَادِهِ وَ عَطْفاً عَلَى إِخْوَانِهِ. أَلَا وَ إِنَّ لَكُمْ عِنْدِي أَلَّا أَحْتَجِزَ دُونَكُمْ سِرّاً إِلَّا فِي حَرْبٍ وَ لَا أَطْوِيَ دُونَكُمْ أَمْراً إِلَّا فِي حُكْمٍ وَ لَا أُؤَخِّرَ لَكُمْ حَقّاً عَنْ مَحَلِّهِ وَ لَا أَقِفَ بِهِ دُونَ مَقْطَعِهِ، وَ أَنْ تَكُونُوا عِنْدِي فِي الْحَقِّ سَوَاءً، فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَيْكُمُ النِّعْمَةُ؛ وَ لِي عَلَيْكُمُ الطَّاعَةُ ( نامه 50)  شفافیت و طاعت مشروط است.

پیشنهاد مغیره برای دوام حکومت حاکم است مانند شاه طهماسب و ناصرالدین شاه و... اما علی دنبال حکومت عادلانه است.

آیا حکومت علی شکست خورد؟

ترور شکست نیست. حکومت ادامه نیافت، نه اینکه شکست خورد. باید اگر ادامه می یافت گفته می شد و حضرت تسلیم می شد و یا بعد از بیست سال در رسیدن به اهدافش شکست می خورد، می توان گفت که امام شکست خورد.