🔴امام علی (ع) دنبال ایجاد سرود ملی و ایجاد فرهنگ و ادبیات و هنر وابسته به قدرت هم نبود و به شدت جلوگیری میکرد.
🔴برخلاف ما که دنبال تفاخر به تولید علم و مقاله، آن هم با تقلب و حواشی زیاد هستیم، امیر مومنان دنبال تولید علم نبود، دنبال رشد بود، همانگونه که به روایت قرآن موسی از خضر میخواهد او را رشد دهد و معیار قرآن هم در علم آموزی، هم عبادت و هم فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، رشد است، نه دستاوردهای کمی و ظاهرگرایی.
🔴در مجموع اهداف حکومت و تمدن علوی در سه بخش متمرکز بود: نخست انسان گرایی به جای قدرت گرایی. هدفش انسان بود، نه حکومت. حتی دین هم برای انسان است، نه انسان برای دین. دوم از هر ابزاری برای حفظ حکومت استفاده نمیکرد. فرمود خدا نبیند من برای حفظ حکومت از اراذل و اوباش استفاده کنم، اما ما برای حفظ قدرت اینها را به خط میکنیم. سوم حکومت را برای ایجاد آرامش و آسایش و رشد مردم میخواست.
🔴امام علی (ع)اهل نظارت دقیق و تنبیه کارگزاران بود. قاضی سرشناسی از حامیانش را عزل کرد فقط بدین خاطر که سر متهم فریاد زده بود. وقتی قنبر که دستیارش بود، سه ضربه تازیانه اضافه به فردی زد، همانجا امیرمومنان به او سه ضربه تازیانه زد، نسبت به نقض حقوق مردم مخصوصا مخالفان توسط مسئولان و کارگزارانش بسیار حساس بود.
استاد مهدی مهریزی: حکومت علی، شهروند درجه یک و دو نداشت، دوقطبی مومن و حزباللهی و غیر آن نداشت، همه محترم بودند
به گزارش اندیشه ما- حجتالاسلام والمسلمین مهدی مهریزی در نشستهای رمضانی در کانون توحید با برشمردن اهداف مرسوم حکومتها گفت: حکومتها در تمدنسازی متداول و رایج چند هدف را دنبال میکنند: نخست توسعه و رشد علوم و فنون؛ دوم عمران و آبادانی، سوم ایجاد اقتدار سیاسی، چهارم توسعه جغرافیایی یا حوزه اثرگذاری؛ پنجم تلاش برای ایجاد فرهنگ و آداب و رسومی که مردم و جامعه را به هم پیوند دهد.
وی افزود: براساس بررسی نهج البلاغه و سایر روایات تاریخی و منابع حدیثی باید بگوییم امیرمومنان هیچ یک از این اهداف را به صورت مطلق قبول نداشت و همه آنها را تحت الشعاع اصولی قرار میداد که همان تحقق عدل و بزرگ داشتن انسان است.
به گفته این پژوهشگر دینی، البته امیرمومنان در حکومتش مسئولیتپذیر بود، برخلاف حاکمانی که موفقیتها و خوبیها را به خود نسبت میدهند و شکستها و اشتباهات را به دیگر اجزاء حکومت، علی(ع) مسئولیت عملکرد حکومتش را میپذیرفت و حاکمیت دوگانه تعریف نمیکرد، هم سیاستگذار بود و هم مجری.
آقای مهریزی با اشاره به خودداری امیرمومنان از کشورگشایی و فتوحات ادامه داد: او دنبال توسعه کمی و افزایش قلمرو نفوذ و حکومت خود نبود، میفرمود این حکومت ارزش گرفتن یک کاه از دهان مورچه را ندارد. در مورد ایجاد اقتدار سیاسی هم به عکس دنبال آزادسازی فضای سیاسی بود، مردم را تشویق به انتقاد از خود میکرد و به ابن عباس فرمود این حکومت برای من پست تر از عطسه بز مریض است.
وی اظهار کرد: امام علی (ع) دنبال ایجاد سرود ملی و ایجاد فرهنگ و ادبیات و هنر وابسته به قدرت هم نبود و به شدت جلوگیری میکرد. از اینکه هیات همراه و بدرقه و استقبال داشته باشد، گریزان بود و مردم را نهی میکرد که دنبال او حرکت کنند. دنبال اینکه شاعران برایش بسرایند و کودکان سرود بخوانند نبود، مانند یک فرد عادی زندگی میکرد. بر عکس ما که نه تنها در مورد مقامات، بلکه در سطح یک پیشنماز هم دنبال ایجاد تمایز و جداکردن این فرد از مردم عادی هستیم و طبیعی است این جدا کردن موجب تفاخر و توهم برای صاحبان قدرت و موقعیت میشود.
به گفته مهریزی، برخلاف ما که دنبال تفاخر به تولید علم و مقاله، آن هم با تقلب و حواشی زیاد هستیم، امیر مومنان دنبال تولید علم نبود، دنبال رشد بود، همانگونه که به روایت قرآن موسی از خضر میخواهد او را رشد دهد و معیار قرآن هم در علم آموزی، هم عبادت و هم فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، رشد است، نه دستاوردهای کمی و ظاهرگرایی.
وی بعد از برشمردن تفاوتهای حکومت علوی با سایر حکومتها به ده ویژگی این حکومت اشاره کرد:
- حکومت علی، انسان گرا بود، یعنی انسان و مردم مهمترین مساله حکومت بودند که کرامتشان حفظ شود، به خراج گیران دستور میداد براساس خوداظهاری و تمایل افراد مالیات و زکات بگیرید، به گونه ای که ناراضی نشوند، نه مثل نظامهای مالیاتی که همه را دزد فرض میکنند و رضایت مردم در درجه آخر اولویتها هم نیست. خدا در قرآن درباره آدم غیرت دارد، به خاطر او به شیطان تشر میزند و به فرشته ها میگوید نمیفهمید و قتل هر یک انسان را معادل قتل کل انسانها میداند.
- حکومت علی، شهروند درجه یک و دو نداشت، دوقطبی مومن و حزباللهی و غیر آن نداشت، همه محترم بودند حتی اگر مخالف بودند یا مسلمان نبودند، به مالک فرمود: با مردم مهربان باش که یا در دین مثل تو هستند و یا مثل تو انسانند، آیتالله سیستانی در ملاقات پاپ به همین تعبیر اشاره کرد که انعکاس زیادی داشت، علی (ع) اینگونه نبود که بیت المال یا امتیازات یا مناصب را متعلق به قشر خاصی بداند که چون شما طرفدار من هستید یا انقلابی و حزباللهی هستید، مملکت مال شماست و دیگران که مخالف من هستند، حقی ندارند.
- زنان در حکومت علی (ع) حرمت خاص دارند. نسبت به زنان حساسیت داشت، در نامه ۱۴ نهج البلاغه که سندی درخشان برای امروز است فرمود: شروع به جنگ نکنید، افراد دشمن را در حال فرار نزنید، کشتگان را مثله نکنید و با زنان دشمن، خشونت به خرج ندهید، در صفین که زنان لشگر معاویه فحاشی میکردند، به یارانش دستور صبر داد و فرمود در جاهلیت هم عرب حرمت زنان را حفظ میکرد و آنها را نمیزد، حالا ببنید ما چگونه با زنان رفتار میکنیم!
- علی(ع) دشمن دشمن نمیکرد، در صفین سربازانش را از دشنام دادن به دشمن برحذر داشت و فرمود به جای دشنام، دعا کنید بین ما صلح برقرار شود و خونی از دو طرف ریخته نشود و آنان آگاه شوند.
- اهل نظارت دقیق و تنبیه کارگزاران بود. قاضی سرشناسی از حامیانش را عزل کرد فقط بدین خاطر که سر متهم فریاد زده بود. وقتی قنبر که دستیارش بود، سه ضربه تازیانه اضافه به فردی زد، همانجا امیرمومنان به او سه ضربه تازیانه زد، نسبت به نقض حقوق مردم مخصوصا مخالفان توسط مسئولان و کارگزارانش بسیار حساس بود.
- امیرمومنان با تبلیغات و هیاهو برای حکومت مخالف بود، فرمود ما آن ابری نیستیم که رعد و برق زیاد و بدون بارش داشته باشد، بلکه ابری هستیم که بی سر وصدا باران سیل آسا فرومیریزد، یعنی اهل تبلیغات و پروپاگاندا برای حکومتش نبود.
- پرهیز از مجازات قبل از ارتکاب جرم، وقتی طلحه و زبیر به نام عمره با امام خداحافظی کردند، معلوم بود دنبال فتنه هستند، اما علی (ع) گفت قبل از جرم نمیتوان برخوردی با آنها کرد.
- علی(ع) با سنتهای قومی مقابله نمیکرد، به مالک نوشت با سنتهای مردم که آنها را دورهم جمع میکند و موجب الفت و مهربانی میشود، مخالفت نکن، چون بدنامی برایت میماند. حالا این را مقایسه کنید با برخورد ما در همین سیزدهم نوروز که دنبال مچ گیری و اشتباه گیری از رفتار مردم هستیم.
- حفظ آبروی افراد برایش مهم بود. مجازات زنی که خود اعتراف به فحشا کرد را به بهانههای مختلف تا بعد از به دنیا آمدن و شیر خوردن فرزندش عقب انداخت. از حق الله کوتاه میآمد، اما خط قرمزش حق الناس بود. ما برعکسیم، اگر موی کسی پیدا شده با خداست، اما اگر کسی پول مردم را خورده با او چه میکنیم، به فقر مردم، حتی پیرمرد یهودی توجه داشت.
- اهل تحمیل به مردم نبود و وقتی مردم در جنگیدن تعلل میکردند، فرمود من مجاز نیستم شما را به کاری که نمیخواهید وادار کنم. به دنبال بالا رفتن عقلانیت و قدرت درک مردم بود.
به اعتقاد مهریزی، در مجموع اهداف حکومت و تمدن علوی در سه بخش متمرکز بود: نخست انسان گرایی به جای قدرت گرایی. هدفش انسان بود، نه حکومت. حتی دین هم برای انسان است، نه انسان برای دین. دوم از هر ابزاری برای حفظ حکومت استفاده نمیکرد. فرمود خدا نبیند من برای حفظ حکومت از اراذل و اوباش استفاده کنم، اما ما برای حفظ قدرت اینها را به خط میکنیم. سوم حکومت را برای ایجاد آرامش و آسایش و رشد مردم میخواست.
وی در پایان گفت: امام علی بیلان حکومت ۴ ساله خود را اینطور میدهد که در کوفه همه آسایش و آرامش دارند، پایینترین طبقات نان گندم میخورند و سرپناه دارند و آب شیرین میخورند. نمیگوید طول راهپیمایی اربعین این قدر است.