جناب آقای صادقی تهرانی مبارک و خجسته است خدایی که بر قلب نورانی بندهی ویژهی خود، قرآن، کتاب جدا سازندهی حق از باطل را فرو فرستاد تا برای جهانیان هشدار دهندهای باشند. با عرض سلام خدمت سروران و دوستان گرامی، پیشاپیش ضمن تبریک ایام رجب و مبعث رسول خاتم(ص)، خدمت اساتید، علما و فرهیختگان به نمایندگی از جامعه العلوم القرآن خیرمقدم عرض مینمایم و امیدوارم این جلسه که به دعوت موسسه فهیم و همت دانشمند عالیقدر حضرت آیتالله قاضیزاده در نقد کتاب گرانقدر «ترجمان وحی» مزین شده است، توفیقات لازم را کسب نماید. فقیه قرآنی آیتالله دکتر محمد صادقی تهرانی، صاحب تفسیر «الفرقان» در جایگاه عالیترین مقام اجتهاد در علوم قرآنی و از جمله نوادر دوران و شهید راه خدا بود، که با قرآن زیست، انیس و مونس آن بود و با پیشینهی بیش از نیم قرن کاوش بیشائبهی درون قرآنی برای دریافت حقایق و ظرائف کلام وحی
سه نظریه درباره وحی است که امیدواریم در این جلسه برسیم به زوایای مختلفی که در این رابطه هست مورد بحث قرار بدهیم. به طور کلی سؤال ما در بحث این است که کتابهای آسمانی مثل قرآن کریم یا هر کتاب دیگری که در ادیان ابراهیمی نسبت آن را به خدا می دهند ، چه نسبتی با خدا دارند؟
وحی بیانی در میان نویسندگان متأخر بیشتر رایج است و به گمانم در میان قرآن پژوهان ایران از علامه عسگری به یادگار مانده است و ایشان از این موضوع سخن به میان آورده اند. نگاهی به آثار پیشینیان از قرن 2 تا کنون نشان میدهد که وحی بیانی همواره مورد توجه حکیمان، متکلمان، مفسران، فقیهان و اصولیون بوده و البته از وحی بیانی با تعابیر گوناگونی سخن به میان آمده است.
اندیشان تلاش میکنند که از فلسفههای جدید در تحلیل وحی کمک بگیرند، پس ما هم وحی را باید بر اساس این فلسفههای جدید تحلیل کنیم و بر اساس فلسفههای سنتی نمیتوان تحلیل مناسبی از وحی را الان ارائه داد. تحلیل فلسفی در باره وحی در حکمت متعالیه مرحوم ملاصدرا این گونه است که وحی را از بالا دانسته که از جانب خدا به پیامبر میرسد و مراتبی دارد: عقلی، مثالی، مادی، صوتی و ... . در صورتی که به نظرم وحی ابتدایش یک ارتباط زبانی میان خدا و پیامبر صورت گرفته حال یا بی واسطه یا با واسطه. بعد تحلیلها از این طرف شروع میشود که مرتبه مثالی و عقلی و... شروع میشود. این یک نگاه جدید است که وحی را یک ارتباط زبانی بدانیم و از پایین به بالا شروع کنیم به تحلیل نه اینکه یک هستی شناختی برای آن- که خیلی سنگین است- را چیده بر اساس آن به تحلیل وحی بپردازیم.
برای ورود به بحث ناچارم چند مطلب را عرض کنم. مطلب اول: پیش فرضها راجع به وحی و نبوت در سنت فکری مسلمین اولین مطلب را میتوان دربارة پیش فرضهایی راجع به وحی و نبوت دانست که عبارتند از: 1)وجود خداوند؛ 2)حکیم، علیم و خیرخواه بودن خداوند، 3) جدایی میان اراده تکوینی و تشریعی خداوند؛ به این معنا که خداوند علاوه بر اینکه از جهت تکوینی با اعطای عقل و حجت باطنی قرار دادن آن در زندگی انسانها دخالت کرده است؛ با اراده تشریعی هم در زندگی انسانها دخالت کرده است.
مشکلی که داریم این است که خیلی اوقات ساده انگاری میکنیم خیال میکنیم مطالب به سادگی بیان شده و همین است که گفته شده است و مطلب دیگری باقی نمانده است لذا با نگاهی تاریخی وقتی منازعه میان برخی علماء را میبینیم در مییابیم که نزاع میان اصولیون و اخباریون و تکفیرها و یا نسبت دادن عدم درک و فهم به طرف مقابل ناشی از همین هاست.