جناب آقای قائمی نیا: بسم الله الرحمن الرحیم. در ابتدا ایام شهادت سرور بانوان عالم، حضرت فاطمه(س) را خدمت حضار محترم، تسلیت عرض میکنم. همچنین از دوستان عزیز تشکر میکنم که چنین فرصتی را در اختیار بنده قرار دادند که در مورد «اعجازِ شناختی قرآن» صحبت کنم. بخاطر محدودیت زمانی، سعی میکنم که خیلی سریع سر اصل بحث بروم و مقدمات را محدود کنم تا بتوانم ابعاد مختلف این قضیه را روشن نمایم.
اندیشان تلاش میکنند که از فلسفههای جدید در تحلیل وحی کمک بگیرند، پس ما هم وحی را باید بر اساس این فلسفههای جدید تحلیل کنیم و بر اساس فلسفههای سنتی نمیتوان تحلیل مناسبی از وحی را الان ارائه داد. تحلیل فلسفی در باره وحی در حکمت متعالیه مرحوم ملاصدرا این گونه است که وحی را از بالا دانسته که از جانب خدا به پیامبر میرسد و مراتبی دارد: عقلی، مثالی، مادی، صوتی و ... . در صورتی که به نظرم وحی ابتدایش یک ارتباط زبانی میان خدا و پیامبر صورت گرفته حال یا بی واسطه یا با واسطه. بعد تحلیلها از این طرف شروع میشود که مرتبه مثالی و عقلی و... شروع میشود. این یک نگاه جدید است که وحی را یک ارتباط زبانی بدانیم و از پایین به بالا شروع کنیم به تحلیل نه اینکه یک هستی شناختی برای آن- که خیلی سنگین است- را چیده بر اساس آن به تحلیل وحی بپردازیم.