موسسه فهیم

خلاصه ها

بررسی مکتب اصولی نجف و سامرا(2)

چکيده‌اي از مطالب جلسه قبل: . در جلسه­ی گذشته مطالبی در خصوص مکتب اصولی سامرا عرض شد و قرار است که امروز آن را تکمیل کنیم. البته این بحث باب واسعی دارد که شما در ادامه­ی کلمات بنده خواهید یافت که باید یک مقدار بیشتر از این، در اینجا صحبت شود و ارزش دارد. به نظر می­رسد این گفتگوها باید در جایی ادامه پیدا کند که انگیزه­ای برای برگشت به مکتب سامرا حاصل شود؛ یعنی یک نهضتی در عرصه­ی علمی پا بگیرد و مباحثات و درس­های طلاب برای برگشت به مکتب سامرا باشد.

مطالعه

بررسی سیر نزولی تحدی در آیات قرآن

بحث امروز را نمی­توان به واقع نظریه­پردازی گفت، چون بنظر من نظریه­پردازی باید فضای گسترده­ای را در اندیشه­ی دینی پر کند و مجموعه­ای از دیدگاه­های منظم و منسجم است که باید در یک فضا اثرگذار و تغییردهنده باشد.

مطالعه

بررسی مکتب اصولی نجف و سامرا

مقدمه: تاريخچة بحث بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد عنوان بحثی که آقای قاضی زاده مطرح کردند، واقعیت این است که شاید این جلسه، فقط یک زمینۀ طرح بحث داشته باشد، اما این بحث گسترۀ بیشتری دارد و دوستان در ادامه میتوانند آن را پیگیری کنند. در ادامه ضرورت این مسأله روشن خواهد شد و امروز در مورد این مسأله یک غفلت فراگیر وجود دارد. مکتب اصولی نجف که عنوان بحث است، باید در چند ردیف، مورد گفتگو قرار گیرد

مطالعه

بررسی فقهی بغی و نسبت آن با نافرمانی مدنی

جناب آقای پورحسین: بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع بحث «بغی و ارتباط آن با نافرمانی مدنی» است. بغی یک واژۀ قرآنی است که در آیه 9 سورۀ حجرات مطرح شده است. «و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احداهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی...» اگر 2 گروه از مسلمانان با هم به جدال پرداختند، شما سعی کنید بین آنها اصلاح کنید، اگر گروهی به این اصلاح تن نداد و حاضر نشد که حق را بپذیرد و از حدود خود تجاوز کرد،

مطالعه

اعجازِ شناختی قرآن

جناب آقای قائمی نیا: بسم الله الرحمن الرحیم. در ابتدا ایام شهادت سرور بانوان عالم، حضرت فاطمه(س) را خدمت حضار محترم، تسلیت عرض میکنم. همچنین از دوستان عزیز تشکر میکنم که چنین فرصتی را در اختیار بنده قرار دادند که در مورد «اعجازِ شناختی قرآن» صحبت کنم. بخاطر محدودیت زمانی، سعی میکنم که خیلی سریع سر اصل بحث بروم و مقدمات را محدود کنم تا بتوانم ابعاد مختلف این قضیه را روشن نمایم.

مطالعه

روش شناسی دانشوران معاصر در فقه الحکومه

چکیده‌ای از مباحث گذشته، بحث امروز قسمت دوم «روش‌شناسی فقه الحکومه از دیدگاه فقهای مشهور شیعه» است. در جلسۀ گذشته 3-2 نکته عرض کردم و امروز آنها را تکرار میکنم تا به عنوان مقدمه‌ای برای بحث امروز باشد. بحث از روش شناسی، بحث جدیدی است و در کشورهای غربی هم عمری بیش از 200 سال ندارد. فرهنگ وبستر اولین استعمال این واژه را از سال 1800 به بعد، بیان کرده بود. روش شناسی از زمانی اهمیت پیدا کرد که چرخشی در فکر پیدا آمد و آن چرخش عبارت از این بود که فکر همانند حرف، امر تولیدی و از تولیدات ذهن بشر است و ممکن است در مبادی، مسیر یا استنتاج آن دچار خطا یا اعوجاج هایی باشیم. فکر بمثابۀ صنعت یا مصنوع تلقی شد و همانطور که هر تولیدی یک روش و متد داشت، فکر هم همین مبنا را پیدا کرد. در تاریخ فکر اسلامی هم، کم وبیش این بحث، متأخر است. هر چند که ما بحث‌هایی از نوع اصول فقه داریم، اما این مباحث کمی متأخر هستند.

مطالعه

مبانی کلامی فقه اجتماعی

موضوعی که برای بحث اعلام شده است مبانی کلامی فقه اجتماعی است. این موضوع بسیار گسترده‌ است، چون فقه اجتماعی قلمرو بسیار وسیع وگسترده‌ای در برابر فقه فردی دارد. در این قلمرو همه‌ی مسائل فقه اقتصادی، فقه سیاسی، فقه قضایی و فقه جزایی جای می­گیرد. از طرف دیگر مبانی کلامی هم بسیار وسیع وگسترده است و قهراً درباره‌ی مبانی کلامی فقه اجتماعی نمی­توان یک بحث کوتاه و در عین حال جامع ارائه کرد لذا به نظر ‌رسید به صورت موردی، یکی از این مفاهیم که تأثیر بیشتری در فقه اجتماعی دارد ارائه شود. این بررسی موردی را به مسئله‌ي عصمت اختصاص می‌دهیم. تأثیر مسئله‌ي عصمت در فقه ما به طور کلی و عمومی، بسیار بسیار مؤثر هست، تأثیر این مبنا، از این جهت است که بر اساس اعتقاد به عصمت، آنچه را که ائمه (ع) در بیان شریعت ارائه کرده‌اند، از خطا و سهو و نسیان مبرا است. چه این که به دلیل عصمت عمل و رفتار آن‌ها هم برای ما حجّیت پیدا می‌کند لذا برخوردمان با قول امام، برخورد با رأی مجتهد نیست که احتمال خطا درباره‌ي او وجود داشته باشد.

مطالعه

نظریه تفسیری متن

قبل از این که توضیحاتی راجع به فضای بحث «نظریه تفسیر» عرض کنم، دو نکته را باید بگویم. در حوزه تفسیر نصوص دینی چهار نوع مطالعه وجود دارد که باید از هم تفکیک شود. قسم اول مطالعات مربوط می‌شود به درک پیام معنایی متن؛ یعنی در مواجه معنایی میان مفسر و متن دینی، پیام معنایی متن درک بشود. این همان اقدامی است که در طول تاریخ تفسیر قرآن و متون روایی محققان و مفسران و فقیهان با آن روبرو بودند. و متن دینی را تفسیر می‌کردند.

مطالعه

فقه فردی و فقه اجتماعی با نگاه بر دیدگاه­ها

اجمالاً در دو سه دقیقه خلاصه آن بحث را اشاره کرده و در ادامه به تکمله بحث قبلی خواهم پرداخت. در آن جلسه در تعریف فقه فردی و فقه اجتماعی گفتیم که دو نگاه دربارة فقه فردی و فقه اجتماعی وجود دارد. گاهی اوقات فقه فردی به نحوه­ای از مسائل فقهی که موضوع آن تک تک مکلفین است اطلاق می­شود. در برابر فقه اجتماعی که مسائلی که موضوع آنها همه یا بخشی از جامعه هستند اطلاق می­شود. از این منظر حکم مجازات سارق چون وظیفه جامعه است به عنوان فقه اجتماعی شناخته می­شود. یا در مورد امر به معروف و نهی از منکر چون آن چه مکلف به آن است همه جامعه یا بخشی از جامعه هستند به آن فقه اجتماعی می­گویند در برابر فقه فردی و این تعریفی بود از فقه اجتماعی و فردی که براساس نحوة تفاوت مکلفین که مکلف فرد است یا مکلف جامعه است.

مطالعه