قبل از ورود به بحث، خوب است که به قلمرو موضوع این جلسه اشارهای داشته باشم. در این جلسه میخواهیم دربارة حکم فقهی مشارکت یا نفی مشارکت غیرمسلمانان در ادارة جامعه بحث کنیم که در این فضای ذهنی ما شکل گرفته است.
دویست و هشتادو دومین جلسه از سلسله جلسات نظریه پردازی موسسه فرهنگی ، پژوهشی فهیم پیرامون«محدوده وجوب حفظ نظام اسلامی » شامگاه شنبه نهم دی ماه 96 با نظریه پردازی حجت الاسلام والمسلمین محمد هادی مفتح و با حضور جمع کثیری از اندیشه وران،فظلا ، طلاب و دانشجویان در محل موسسه برگزار شد.
ـ مجری: بسم الله الرحمن الرحیم، در ادامهی برگزاری جلسات علمی مؤسسه فرهنگی فهیم، در این جلسه از جناب آقای سید جواد ورعی و جناب آقای مصطفی اسکندری دعوت کردیم. موضوع بحث «رابطهی جرم و گناه در حکومت اسلامی» است. استاد ورعی در این زمینه مقالهای نوشته و به این مطلب پرداختهاند. استاد اسکندری هم به نقد مباحث حجت الاسلام و المسلمین ورعی میپردازند و انشاءالله بحث علمی مناسبی خواهیم داشت. در ابتدا از آقای ورعی دعوت میکنیم تا به طرح مباحث بپردازند و خلاصهای از مطالب مقاله خود بیان بفرمایند.
مایهی افتخار بنده است که در این جمع علمی حاضر باشم و با دوستان وارد یک مباحثهی علمی و انتقادی شویم. واقع این است که جامعهی ما مثل یک کشتی بیلنگر در طول تاریخ کج میشود و همهی ما تجربهی گوناگونی از افراط و تفریط، بیاخلاقیها و مانند آن را داشتهایم که خود بخود بحث رفتار و منش درست را پیش میکشد. اصولاً سخن از اخلاق، سخن از منش و رفتار درست است. این بستگی به آن دارد که ما اخلاق را چگونه تعریف کنیم. در یک نگاه مدرن که دیدگاههای پیامدگرایانه و تکلیفگرایانه را در برمیگیرد
ما از بابت حرفهایی که از 12-10 سال قبل در مورد تقریب زدیم، چوب خوردیم که از بابت آن خوشحال هستیم و آمادگی پیگیری آن را داریم و تا مرز شهادت در این راه ایستادهایم. همیشه این درخواست را از درگاه خدای متعال دارم که به من این توفیق را بدهد که در راه وحدت امت اسلامی به درجهی شهادت برسم؛ یعنی این قدر این مسأله برای من جدی است و آن را اساسی میپندارم. بنظرم در بین شهدای بزرگوار جهان اسلام، شهید شوشتری در راه وحدت امت اسلامی به شهادت رسید. بنده اعتقاد دارم که این موضوع بزرگترین و حساسترین مسألهی جهان اسلام و بزرگترین چالش پیش روی آن است
دبیر جلسه آقای تقوی: بسم الله الرحمن الرحیم، عنوانی که در جلسه قبل به عنوان مناظره مطرح شد عقل دینی بود با مباحثی که هر دو صاحبنظر پیرامون مدعیات خودشان داشتند. من فقط برای شروع گفتگو عرض میکنم که این بحث و این گفتگو و این تفاوت مشرب در نگاه معرفت دینی است و در حوزه معارف دینی یا اصول دین مطرح است.
همان طوری که سروران گرامی استحضار دارید بحمدالله مؤسسه علمی، پژوهشی و فرهنگی فهیم این توفیق را داشت که یکی از مراکز علمی کیفی باشد و سلسله نشستهای مفید و با کیفیت نظریه پردازی تا حال در این مکان دائر بود و برگزار شد و باز یکی از ویژگیهای مثبت این نشستها این بود که هر از چندگاهی از حالت تکگویی و استفاده از نظریات صاحبنظران به صورت متکلم وحده یک شیوهای دیگری هم اینجا مشاهده کردیم و آن مناظرات علمی و گفتگوی علمی چیزی که شاید در جامعۀ ما به صورت عمومی و حالا به صورت خاص در مباحث علمی ما کمتر مشاهده کردیم. گفتگو کردن و فهم مطالب همدیگر و طبعاً خواستن از تنشها و نزاعها که اگر در مباحثۀ علمی اینگونه باشد طبعاً در عرصۀ عمومی و فراگیر جامعه هم آثار خودش را خواهد داشت.
لازم است که مباحثی مقدماتی را برای روشن شدن روند بحث و احیاناً این که چه نظریاتی در برابر این نظریه مطرح است را عرض کنم.
مقدمه اخلاق و سياست از واژه هاي آشناست و در ميان جامعه از رابطه این دو بحث های زيادي شده، لذا طرح اين موضوع دشتواريهايي را به همراه دارد از جمله: 1- اين موضوع شناخته شده و نوعاً همگي در برابر آن موضع گيري دارند. خصوصاً که با مباني اعتقادي گره خورده است.
گفته شد حقوق مختلفی را میتوان در نظر گرفت که در نظام اسلامی از دیدگاه قرآن و اهل بیت(ع) به عنوان حق مردم میتواند مطرح شود که یکی انتخاب حاکم بود و دیگری مشارکت در تصمیم سازیهای حکومتی بود. بعد از این دو حقوق دیگری هم هست که مورد بحث و نقد قرار گرفته اند و در متون اسلامی، به عنوان یکی از آموزههای دینی در عرصه حقوق مردم میتواند مطرح شود.