حجتالاسلام والمسلمین رحمان ستایش، استاد دانشگاه قرآن و حدیث، دوم اردیبهشت ماه در نشست «حسن ظن به خدا و آثار آن در زندگی» که از سوی مؤسسه فرهنگی پژوهشی فهیم برگزار شد، گفت: حسن ظن صرفا در مورد خدا وجود ندارد بلکه در مورد مردم هم وجود دارد؛ خوشبینی و حسن ظن به مردم این است که ما تا جای ممکن کارهای مردم را تعبیر به نیکی کنیم و قضاوت بد نداشته باشیم.
برای مشاهده جزئیات .. کلیک کنید.
به گزارش روابط عمومی موسسه فهیم، دویست و بیست و سومین جلسه نظریه پردازی موسسه فهیم شب گذشته ـ شنبه 13 دی ماه ـ با موضوع "آسیب شناسی اجتهاد از جهت حدیث پژوهی" با سخنرانی «حجت الاسلام و المسلمین محمد کاظم ستایش» از اساتید حوزه و دانشگاه، و با حضور اساتید، طلاب، دانشجویان و پژوهشگران در محل موسسه فهیم قم برگزار شد.
بحثی که آغاز کرده بودیم عنوانش آسیب شناسی اجتهاد از جهت حدیث پژوهی بود آنچه که مدنظر بود که به عنوان محور بحث مورد توجه قرار بگیرد این بود که اجتهاد به عنوان یک عملیات که گاه از آن فقاهت هم یاد می شود بنا بر این دارد که منابعی را که در حوزه فقه اعتبار آن ها ثابت شده در برابر خودش قرار بدهد و در آن منابع مطالع کند و به استنباط و استخراج حکم از آن منابع بپردازد . پس بالطبع در یک مرحله حجیت هریک از این منابع باید بحث شود در مرحله دیگر روش استفاده از هر یک از این منابع باید شناخته بشود
عنوانی که برای بحث بنده مشخص کرده اند، مکتب فقهی آیت الله بروجردی است. عنوان مکتب فقهی یا مکتب، یکی از تعبیراتی است که تقریباً کاربرد آن زیاد شده است اما واقعیت این است که اصل معنای مکتب فقهی هنوز مشخص نیست و بصورت تسامحی بکار برده میشود. بنده مقدمهی بحث خود را از ترمیم معنای مکتب و معنای مکتب فقهی و چگونگی بوجود آمدن یک مکتب فقهی شروع میکنم. مکتب چیست و چه وقت در مورد یک موضوع میگویند مکتب درست شده است؟ در فقه، اصول یا سایر علوم، مکتب به چه معنا است؟ در شناسایی مکتب این چنین گفته شده است که «اگر جمع و گروهی از فقها در پاسخگویی به یک سری از سؤالات اساسی علمی، با همدیگر به جواب مشترک برسند، به آن مکتب میگویند.» اگر فقهی باشد، مکتب فقهی میشود و اگر اصولی باشد، مکتب اصولی میشود و اگر حدیثی باشد، مکتب حدیثی میشود. ملاک بوجود آمدن مکتب پاسخ مشترک است ، هرچند راه های آنها یک مقدار تفاوت داشته باشد، آنوقت بصورت طبیعی و بر اساس این نکته ای که عرض شد، دو ویژگی خصوصیت و لازمهی مکتب است:
حث از امر به معروف و نهی از منکر از مباحث اجتماعی و مهم جامعه اسلامی است گرچه این موضوع مخصوص اسلام نبوده است، زیرا در آیه 17 سوره لقمان آمده که لقمان به فرزندش این گونه نصیحت میکند: يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور؛ اى پسرك من، نماز بگزار، و امر به معروف و نهى از منكر كن و بر هر چه بر تو رسد صبر كن كه اين از كارهايى است كه نبايد سهلش انگاشت.
در موضوع حدیث و اعتبار آن چند دانش با هم مرتبط و نقش آفرین می باشد که در باره یکی از این دانش ها سخن خواهیم گفت. این که مراد از حدیث چیست باید گفت که حدیث و سنت فرق مختصری با هم دارند که بسیار فرق مهمی است. سنت در اصطلاح فقها خود قول، فعل و تقریر معصوم است. آنچه از زبان معصوم در 1400 سال پیش صادر شده یا فعل خود معصوم و تقریر او سنت میباشد که الآن موجود نیست چون در زمانی واقع شده که آن زمان از بین رفته است. این از نگاه فقها است چون نگاه آنها به منبعی هست که میخواهد حکم شرعی استفاده کنند. بر خلاف آنها نگاه محدثین به گونهای است که منابعی دارند که حکم شرعی را نمیتوان از آن استفاده کرد. هر چیزی که به معصوم نسبت دارد سنت محسوب میشود و لازم نیست فقط قول، فعل و تقریر باشد بلکه حتی مسائلی همچون خلقیات، شکل و شمایل معصوم و... اگر در کتابهایی روایی باشد سنت محسوب می شود مثل شمائل النبی که در اهل سنت نوشته شده و حتی شرح هایی بر آن نگاشته شده است که فقها اینها را جزو منابع استنباط نمیدانند.
بحث پیرامون قواعد فقه الحدیث بود و مراحل فهم معنای حدیث ذکر شد که آخرین مرحله را فهم مقصود و مواد حدیث دانستهاند. رکن اصلی شناخت مواد حدیث قرائن لفظی و مقامی بودند. آخرین قرینه، قرینه منفصل بود که در این مرحله خانواده حدیث و احادیث معارض برای تعیین حدود حدیث مشخص شد. جلسه امشب این است که آیا علوم بشری در فهم حدیث نقش دارند یا خیر؟ علوم بشری دو دستهاند: الف) دانشهای طبیعی از قبیل طب؛ زمینشناسی؛ کیهان شناسی ب) دانشهایی که از آن به علوم انسانی یاد میشود مثل حقوق، سیاست و... آیا آموزههای این دانشها در فهم حدیث اثر گذارند یا خیر؟
بحثی که چند جلسۀ قبل تا الآن پیگیری کردیم آشنایی با کتب حدیث بود. عرض شد که فقه الحدیث مجموعۀ قواعد و روشهایی است که در تفسیر و دستیابی به مقصود حدیث به کار برده میشود. گفتیم که مجموع مراحلی که در فقه حدیث باید پیگیری شود سه تا است مرحلۀ اول که پیش نیاز بود شناخت آن واحد حدیثی، مرحلۀ دوم تفسیر یا شناخت ظاهر حدیث بود. و مرحلۀ سوم دستیابی به مراد جدی از حدیث، در بخش شناخت مراد جدی مهمترین نکتهای که به عنوان رکن برای فهم حدیث مورد تأکید بود. قرائن بود. یعنی باید از قرائن استفاده میکردیم تا به مراد جدی برسیم. (00: 02:06)
بحث ما آشنایی با کتب حدیث یا اصول فقه و حدیث بود. ... تذکر لازم است که درواقع مراحل گذشته را یک پیگیری کنیم. این مراحل را با هم یادآوری کنیم. فرض شد که در بررسی حدیث و هرحدیثی را 3 مرحله را باید طی کند. مرحلۀ اول چه بود؟ پیش نیاز بود. آن چه بود که یادش است؟
در طول ماه مبارک فرمودند که بحثی داشته باشیم در مورد فقه الحدیث، و شیوه و مراحلی که برای فهم مدلول یک حدیث باید پشت سر بگذاریم. چند جلسه ای که گذشت به اجمال عرض شد مراحل بررسی حدیث به لحاظ محتوایی به سه مرحله اصلی تقسیم می شود. مرحله اول در واقع پیش نیاز فهم حدیث است به این معنا که ابتدا باید آنچه که بنابر این داریم که در موضوع فهم آن کار بکنیم، احراز بکنیم که حدیث است و متن را به صورت مشخص و معین مشخص بکنیم به این معنا که پیدا بکنیم متن کامل آنچه که می خواهیم تفسیر کنیم و می خواهیم تبیین بکنیم. به اجمال این بحث را اشاره کردیم و گذشتیم و پس از آن دو مرحله اصلی برای فهم حدیث است
شهادت مولی الموحدین امیرالؤمنین(ع) را تسلیت عرض میکنم و امیدوارم خدا ما را جزء مبادیان واقعی آن حضرت قرار دهد. در بحث آشنایی با مباحث و قواعد فقهالحدیثی عرض شد که سه مرحلة اصلی داریم یک مرحله پیشنیاز بود و آن این بود که ابتدا متن و آن بخشی که گفته و عملکرد معصوم است را به درستی بشناسیم و به حسب ظاهر چه الفاظی جزء کلام معصوم و حکایت عملکرد او است و کدام کلمات نیست، اینها را از هم تمییز بدهیم. مرحله دوم شناخت ظاهر و تشخیص ظهورات است الفاظی بود که در حدیث به کار رفته، عرض شد که هم مادة لغت و مفردات موجود در حدیث باید مورد مطالعه قرار بگیرد و هم هیئت و شکل صرفی آن واژگان و همچنین ترکیب نحوی و ترکیب بلاغی این الفاظ باید مورد توجه قرار بگیرد. امروز بحث مرحله سوم را شروع میکنیم.
امشب شب نیمه ماه رمضان و شب میلاد حضرت امام حسن مجتبی(ع) است. این ماه پربرکت را گرامی میداریم و امیدواریم به خاطر این وجود شریف برکات بیشتری نصیب ما شود.